به عقیده کارشناسان بازارسرمایه، توسعه این بازار انگیزههای قوی برای سرمایهگذاری در اقتصاد ایجاد میکند و از طرف دیگر موجب تسهیل فرآیند تولید و تجارت میشود.همچنین توسعه بازارسرمایه و ورود شرکتهای مختلف به این بازار باعث افزایش شفافیت فعالیتهای اقتصادی و به سبب آن بهبود کیفیت محصولات و خدمات ارائه شده در بخشهای مختلف اقتصادی کشور خواهد شد. هنگامی که شرکتها بتوانند از طریق راهکارهای مختلف همچون افزایشسرمایه و یا انتشار انواع اوراق تأمینمالی نیازهای مالی خود را تأمین و فراهم کنند با اطمینان بیشتری میتوانند مقوله برنامهریزی و رشد خود را پیش ببرند.
بنابراین باتوجه به نقش انکارناپذیر این بازار در جذب سرمایه، رشد اقتصادی، ارتقای شفافیت و عملکرد بنگاههای اقتصادی، باید توسعه بازار به سمت پر رنگتر شدن و بزرگتر شدن سهم آن از اقتصاد ملی حرکت کند.هفتهنامه بورس در پرسمان این هفته به انتشار دیدگاه کارشناسان بازار در خصوص «نقش بازارسرمایه در برنامهریزی، ارتقای کیفیت و رقابتپذیری» پرداخته که در ادامه میخوانید.
لزوم نگاه ویژه دولت
مصطفی اعتبارزاده؛ کارشناس بازارسرمایه کارگزاری بانک کشاورزی/ این یادداشت، مسائل مربوط به محل و نقش بازارسرمایه در بازارهای مالی و اقتصاد را مورد بررسی قرار میدهد و تلاش میکند تا اهمیت رو به رشد این سیستم را که برآیندی از هزاران فاکتور مختلف اقتصادی نظیر اخبار، حوادث، قیمتهای جهانی، رفتار سرمایهگذاران و... است و خود را در قالب یک قیمت و در نهایت شاخص اقتصادی نشان میدهد، برجسته سازد.بازارسرمایه به جذب سرمایهگذاران متعدد اعم از کوتاهمدت و بلندمدت منجر میشود و فرصتی را برای عموم فراهم میسازد تا پسانداز خود را در اوراقبهادار جذاب که بازگشت سرمایه سریعتری دارند، سرمایهگذاری کنند.
همچنین فرصتیاست تا سرمایهگذاران روند تغییرات قیمت اوراقبهادار و در نهایت شرایط اقتصادی را بهتر درک کنند که البته رسانهها نقش عمدهای در این امر دارند. شرکتها نیز با توجه به تخصص خود قادر به ورود به گونههای دیگر تجارت از طریق بازارسرمایه خواهند بود که جذب سرمایه، گردش مالی بیشتر، شکوفایی اقتصاد کشورها و در نهایت رونق اقتصادی روز افزون، از نتایج آن خواهد بود.بازارسرمایه به اصطلاح «دماسنج اقتصاد» در واقع انعکاسی از شرایط اقتصاد کشور است و دولتها میتوانند از آن به عنوان عنصری در درک وضعیت اقتصاد و اتخاذ تصمیمات خود بهرهمند شوند.
به علاوه این بازار بستری را فراهم میکند تا بانکها، مؤسسات مالی و صندوقهای سرمایهگذاری با بکارگیری کارشناسان مالی خبره با سرمایهگذاری در این حوزه، کسب انتفاع کنند. در نهایت بازارسرمایه، با توجه به ویژگیها و گستردگی خود، نقش مهمی در اقتصاد کشور ایفا میکند و باید از سوی دولتها مورد توجه قرار گیرد و تلاش شود با وضع قوانین برای ایجاد چارچوبهای لازم، به توسعه و عملکرد هرچه بهتر آن منجر شود.
افزایش شفافیت فعالیتهای اقتصادی
حبیبرضا حدادی؛ مدیرعامل شرکت تأمینسرمایه امید/ وضعیت بازارسرمایه هر کشور ارتباط عمیقی با رشد اقتصادی آن کشور دارد به گونهای که از وضعیت شاخصهای بازارسرمایه به عنوان دماسنج اقتصادی کشورها یاد میشود.
بازارهای سرمایه از طریق ترغیب سرمایهگذاران خرد و کلان حقیقی و حقوقی به سرمایهگذاری در اوراق بهادار مختلف مربوط به بنگاهها و شرکتهای گوناگون، نسبت به تجهیز منابع مالی برای بخشهای مختلف اقتصاد واقعی و مولد اقدام میکنند و به این ترتیب زمینه افزایش حجم سرمایهگذاری در جامعه را فراهم آورده و پیشرفت اقتصادی را ممکن میسازند.
بازارهای سرمایه همواره به عنوان یکی از اصلیترین بازارهای مالی حمایتکننده از بخش واقعی اقتصاد شناخته شده است به طوری که شرکتها و بنگاههای بزرگ اقتصادی و تولیدی اعم از تولیدکنندگان محصولات و کالاها و ارائهدهندگان خدمات مختلف با ورود به این بازارها و عرضه مالکیت خود در قالب سهام یا استفاده از منابع این بازارها از طریق ابزارهای بدهی موجود در این بازارها نسبت به تأمینمالی خود اقدام کرده و توانستهاند منابع مورد نیاز خود را به دست آورند و از آن در جهت رونقبخشی به کسبوکار، راهاندازی خطوط جدید تولید و توسعه فعالیتهای خود استفاده کنند.
این موضوع خود موجب به حرکت درآمدن چرخهای اقتصادی کشور و به تبع آن افزایش اشتغال، رونق اقتصادی، برنامهریزیهای هر چه بهتر اقتصادی برای افزایش تولید و صادرات و درآمدزایی ملی، ارتقای کیفیت محصولات ارائه شده در بازارهای جهانی و ایجاد رقابتی تنگاتنگ بین شرکتهای مختلف برای استفاده حداکثری از منابع موجود در این بازارها خواهد شد.
مشارکتدادن سایر افراد جامعه، اعم از افراد حقیقی و حقوقی و استفاده از ظرفیت سرمایهگذاران بالقوه در تأمین سرمایه شرکتها به صورت عرضه سهام، به معنای تقسیم مالکیت میان سهامداران مختلف و در نتیجه ورود افراد بیشتر به حیطه تصمیمگیری، مدیریت و تعیین خطمشیهای کلان شرکتها و بنگاههاست.
تغییر مالکیت سهامداری شرکتها در صورتی که به گونهای صحیح، کارآمد و با انجام مطالعات لازم صورت گرفته باشد، میتواند ضمن ترویج مشارکت عمومی در فعالیتهای تولیدی و خدماتی، جلوگیری از فرار سرمایه از بخشهای مولد و همچنین جلوگیری از پسانداز منابع در بخشهای غیر مولد و نزدیک شدن به عدالت اجتماعی بالاتر برای کل اقتصاد، باعث بهبود وضعیت مدیریتی بنگاهها شود.
ایجاد فرصت برای انتفاع کارکنان از طریق مشارکت در سهام نیز میتواند موجب بهبود بهرهوری و ایجاد رضایت شغلی کارکنان شود که در نهایت به ارتقای کیفیت محصولات و خدمات خواهد انجامید.
ضمن آنکه ﺗﺮوﯾﺞ ﺣﺎﮐﻤﯿﺖ ﺷﺮﮐﺘﯽ و ﺟﻠﺐ ﺗﻮﺟﻪ مالکان شرکتها ﺑﻪ ﻟﺰوم ﺑﺮﻗﺮاری ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﺣﺎﮐﻤﯿﺖ ﺷﺮﮐﺘﯽ ﺑﻪ ﺻـﻮرت ﺷـﻔﺎف و دﻗﯿـﻖ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ بهبود هر چه بیشتر وضعیت کنونی شرکتهای حاضر در ﺑﺎزار ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ.
توسعه بازارسرمایه و ورود هر چه بیشتر بنگاهها و شرکتهای مختلف حائز شرایط به این بازار سبب افزایش شفافیت فعالیتهای اقتصادی و به سبب آن بهبود کیفیت محصولات و خدمات ارائه شده در بخشهای مختلف اقتصادی کشور خواهد شد.
ضمن آنکه نظارت مضاعف بر فعاليت شركتها در چارچوب استانداردها و آیيننامههاي بازارسرمايه، خود میتواند سبب کاستن از انحراف سرمایهها از بخشهای تولیدی و خدماتی اقتصاد شود و این موضوع زمانی اهمیت بیشتری مییابد که شاهد فراهم آمدن شرایط تأمینمالی برای بنگاههای کوچک و متوسط با تلاش مسئولین بازارسرمایه باشیم که بیشک این اقدام مورد توجه شرکتهای کوچک و متوسط قرار گرفته و خواهد گرفت.
عبور از فيلترهاي نظارتي و كنترلي بازار سرمایه در مسیر ورود شرکتهای مختلف به این بازار، موجب افزايش اعتبار داخلی و خارجی آنها ميشود و این موضوع بر کمیت و کیفیت روابط این شرکتها و فعالیتها و تأمینمالی آنها موثر است.
بیشک برخورداری از وجهه اجتماعي بالاتر به دليل عموميت یافتن شركتهای پذیرفتهشده در بازارسرمایه ميتواند بر هزينه تأمین سرمايه آنها اثر مثبت داشته باشد و به معرفی شرکت و محصولات آن به طیف وسیعی از اقشار جامعه و افزایش مخاطبان شرکت بیانجامد.
همچنین شرکتهای حاضر در بازارسرمایه میتوانند از امکان وثيقهگذاري سهام و اخذ سادهتر تسهيلات بانکي با سقف بالاتر استفاده کنند.
وجود منافع مذکور در ورود بنگاهها و شرکتها به بازار سرمایه و وجود طيفهاي متنوع از اوراق بهادار از نظر درجه بازدهي و خطرپذيري براي سرمايهگذار و عواملی مانند رتبهبندی اعتباری اوراق متناسب با ریسکهای آن (در صورت شروع به کار مؤسسات رتبهبندی)، افشای اجباری اطلاعات استاندارد شده و گزارشدهی در فواصل زمانی منظم و شفافیت هر چه بیشتر بازار به منزله تعیین قیمت بهینه و ارزش بازار بر اساس قانون عرضه و تقاضا برای هر یک از شرکتها و تقویت رقابت تنگاتنگ بین شرکتهای مختلف برای ورود یا حفظ جایگاه خود در این بازار و کسب سهم خود از تأمینمالی بازارسرمایه است.
وجود این رقابت سبب اﻧﺘﻘﺎل ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺑﯿﻦ واﺣﺪﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی در صورت بازماندن بخشی از واحدها در رقابت بر سر جذب منابع مالی خواهد بود.
بدیهی است سرمایهگذاران فعال در بازار سرمایه به بنگاهها و شرکتهایی رغبت خواهند داشت که از میان فرصتهای مختلف سرمایهگذاری دارای وضعیت مطلوبتر و آینده روشنتری باشند. به عبارت بهتر میتوان گفت آن دسته از شرکتهایی میتوانند نسبت به جذب حداکثری منابع از بازارسرمایه اقدام کنند که ضمن بهبود و ارتقای کیفیت محصولات، دارای برنامهریزی دقیقی برای فعالیتهای توسعهای خود در آینده باشند و با ایجاد تصویری روشن از آینده بنگاه، سرمایهگذاران بالقوه را نسبت به سرمایهگذاری در اوراق بهادار مختلفی که این شرکت منتشر میکند تشویق کنند.
این موضوع سبب افزایش رقابت بین شرکتهای حاضر در بازارسرمایه میشود. موضوعی که یکی از فلسفههای تشکیل بورسهای مختلف از زمان تشکیل اجتماعات مختلف در طول تاریخ بشریت بوده است.
در کنار این بحث، واگذاری واقعی و نه شکلی شرکتهای دولتی مختلف (پس از ابلاغ سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی که در سالهای اخیر رونق گرفته است) و کاهش سهم دولت از شرکتهای واگذار شده میتواند موجب افزایش مالکیت اشخاص حقیقی و حقوقی بخش خصوصی و افزایش رقابت در اقتصاد کشور شود.
یکی دیگر از نکات قابل بحث، امکان تهیه برنامههای توسعهای بهتر و با فراغ بال بیشتر برای شرکتهای حاضر در بازار سرمایه به دلیل امکان افزایش سرمایه به صورت آسانتر و ارزانتر و به دور از هزینههای گزاف از طریق این بازار نسبت به سایر بازارهای مالی است.
همچنین از مزیتهای دیگر بازار سرمایه در امکان دادن به شرکتها و بنگاهها برای انجام برنامهریزی دقیقتر برای آینده فعالیتهای خویش، امکان صدور اوراق مشارکت و انواع مختلف اوراق بدهی است که میتوانند با ملاحظه این نوع تأمینمالی، نسبت به اجرای برنامهریزی فعالیتهای آتی خود اقدام کنند.
کمک به پایداری درآمدهای دولت و کاستن از کسری بودجه و بار مالی دولت از طریق انتشار انواع اوراق بهادار با درآمد ثابت از جمله انواع صکوک دولتی و اوراق خزانه اسلامی، موضوع حائز اهمیت دیگری است که سبب میشود تا دولت بتواند با در نظر گرفتن ظرفیت و کشش بازارسرمایه نسبت به برنامهریزی دقیق برای تأمینمالی بخشی از فعالیتهای خود اقدام کرد و هنگام ارائه لایحههای بودجه سالانه خود به مجلس محترم شورای اسلامی با لحاظ کردن این موضوع و جلب نظر مجلس محترم، منابع مالی لازم را از این طریق جذب کند.
تصمیمگیری برای ورود جریان نقدینگی
هادی علیجانی؛ کارشناس بازارسرمایه/ شفافیت اطلاعاتی یکی از شاخصههای بورس قلمداد میشود. براساس دستورالعمل افشای اطلاعات شرکتهای ثبت شده در سازمان بورس و اوراق بهادار تهران به شرکتها برمبنای نحوه اطاعرسانی آنها، امتیاز اطلاعرسانی تخصیص مییابد که در واقع دو معیار به موقع بودن و قابل اتکا بودن اطلاعات داده شده را میسنجد.
شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از طریق اطلاعیههایی که برای سهامداران و عموم اهالی بازار منتشر میکنند به این مهم جامه عمل میپوشانند.
به طور مثال شرکتها پیش از آغاز هر سال مالی موظف به پیشبینی درآمد هر سهم خود برای سال مالی آتی هستند. در واقع شرکتها جهتگیری سال آتی خود را مشخص میکنند و سرمایهگذاران از طریق مقایسه با گزارش سایر شرکتها اقدام به تصمیمگیری در ارتباط با خرید سهام شرکتها میکنند.
شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران علاوه بر گزارشهای دورهای راجع به عملکردشان باید گزارشی از عملکرد ماهانه خود نیز منتشر کنند. انتشار این گزارشات و مقایسه آنها با شرکتهای مشابه علاوه برآگاهی سرمایهگذاران باعث ارائه تصویری از وضعیت شرکت میشود که خود باعث رقابت بین شرکتهای هم رده و مشابه در صنعت مذکور خواهد شد. درواقع این مهم سبب آن میشود تا شرکتها نسبت به اصلاح عملکرد خود در جهت ارتقای بهرهوری گام بردارند. قابلیت اتکا به گزارشات دورهای شرکتها خصوصا زمانی که حسابرسهای مورد تایید سازمان بورس این گزارشات را تایید میکنند بالا ارزیابی میشود و میتوان آنها را مبنای تصمیمگیری برای ورود جریان نقدینگی به شمارآورد.
یکی دیگر از شاخصهای بارز بورس امکان تأمینمالی برای شرکتها است. هنگامی که شرکتها بتوانند از طریق راهکارهای مختلف همچون افزایش سرمایه و یا انتشار انواع اوراق تأمینمالی نیازهای مالی خود را تأمین و فراهم سازند با اطمینان بیشتری میتوانند مقوله برنامهریزی و ارتقای خود را پیش ببرند. این مقوله از آن جهت مورد اهمیت است که اغلب تأمینمالی از طریق بازارسرمایه برای شرکتها کم هزینه و ارزانتر خواهد بود. این صرفه اقتصادی برای شرکتها طبعا منجر به افزایش بازدهی خواهد شد.از دیگر مزیتهایی که بازارسرمایه برای شرکتها فراهم میآورد، معافیتهای مالیاتی است که یا ناشی از پذیرفتن سهام خود این شرکتها در بازار بورس و فرابورس بوده و یا از طریق پذیرفته شدن محصول شرکتها در بورسکالا که هردو مورد باعث افزایش قدرت رقابتپذیری شرکتهای بورسی به واسطه کاهش هزینههای مالیاتی میشود.
نقش انکارناپذیر در رشد اقتصادی
مصطفی محبی مجد؛ کارشناس بازارسرمایه/ امروزه بازارسرمایه از درجه اهمیت بالایی در میان سیاستگذاران اقتصادی جهان برخوردار است. تا قبل از وقوع بحران اقتصادی در سال 2008 اجماع نظرها این بود که نقش بازارسرمایه در اقتصاد در درجه اول اهمیت قرار ندارد و بهتر است متولیان اقتصادی در کشورها بر روی حوزههای کلان مانند تثبیت تورم و شکاف تولید تمرکز کرده و اتفاقاتِ بازارسرمایه را نادیده بگیرند! اما بحران سال 2008 این اجماع را به چالش کشید.
بازارسرمایه نقش مهمی در بسیج منابع مالی برای سرمایهگذاری بلندمدت در اقتصاد جهانی ایفا میکند که از طریق واسطههای مالی ایفا میشود. به لحاظ نوع خدمات، طیف گستردهای از سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی نسبت به انجام سرمایهگذاری کوتاهمدت در این بازار اقدام میکنند.
از سوی دیگر نمیتوان نقش بازارسرمایه را در تقویت ساختار مالی شرکتها و نیز بهبود نظام مالی اقتصادی یک کشور نادیده گرفت.
در ادبیات اقتصادی عموما اینطور استدلال میشود که توسعه بازارسرمایه، انگیزههای قوی برای سرمایهگذاری در اقتصاد ایجاد میکند و از طرف دیگر موجب تسهیل فرآیند تولید و تجارت در اقتصاد شده و در نهایت منجر به بهبود بهرهوری منابع و انتقال تکنولوژی میشود.
همچنین بنگاههای اقتصادی در کشور زمانی میتوانند به شایستگی موفق به جذب منابع از سرمایهگذاران شوند که دادههای مالی آنها به کمک حسابرسیهای مستقل و سایر نهادهای قانونی تأیید شده باشد. بنابراین بازارسرمایه از طریق بالابردن شفافیتِ فعالیتهای بنگاههای اقتصادی، اعتماد و اطمینان سرمایهگذاران بالقوه را برای سرمایهگذاری در صنایع یک کشور جلب میکند.
باتوجه به نقش انکارناپذیر بازارسرمایه در جذب سرمایه، رشد اقتصادی، ارتقای شفافیت و عملکرد بنگاههای اقتصادی و در نتیجه استحکام بخشیدن به بنیانهای اقتصادی کشور، شایسته است توسعه بازار به سمت پر رنگتر شدن و بزرگتر شدن سهم آن از اقتصاد ملی حرکت کند. بدین مفهوم که شرایطی بوجود آید تا تأمینمالی بنگاههای اقتصادی از طریق بازارسرمایه در هر شرایطی بر سایر روشها اولویت داشته باشد که در اینجا جهتگیری صحیح بانک مرکزی نقش مهمی در توسعه سهم بازارسرمایه در تأمینمالی خواهد گذاشت. همچنین اتکای بازارسرمایه به روشهای نوین تأمینمالی نیز در توسعه فعالیت آن نیز بهعنوان یک متغیر درونزا نقش اساسی ایفا می کند.
تخصیص هوشمندانه
افشین بیرامی؛ مدیر تأمین مالی کارگزاری صبا جهاد/ نقش سرمایه گذاری در اقتصاد هر کشوری همانند نقش قلب در بدن انسان حیاتی و غیرقابل انکار بوده، رشد اقتصادی پیش از هرچیزی وابسته به سرمایهگذاری است که این تأمینمالی از راههای متفاوتی امکانپذیر میشود. از جمله راهکارهای زیربنایی و پایهای، استفاده از قابلیتهای بازار سرمایه است که در واقع اصولیترین مسیر ممکن بوده، زیرا بازارهاي مالي، نقش كليدي در تجهيز و هدايت وجوه موجود در اقتصاد به سمت بخشهاي توليدي و صنعتي و به تبع آن بهبود رشد اقتصادي را دارا هستند. بهطور كلي امروزه بازارسرمايه از پايههاي حياتي اقتصادي هر كشوري است.
اين بازارها همواره با توسعه اقتصادي جايگاه گسترده و وسيعتري مييابند. بازار سرمايه با كنترل و هدايت پساندازها و سرمايههاي مردم به سمت فعاليتهاي اقتصادي هدفمند در راستاي تحقق اشتغالزايي، توسعه اقتصادي و افزايش سطح رفاه عمومي گام برميدارد. بازارسرمایه در ایران بازار نوپا بوده که پس از انقلاب شکوهمند اسلامی و 8 سال جنگ تحمیلی به مرور در حال شکل گیری است. در کشور ما با توجه به دستهاي از عوامل از جمله اقتصاد مبتني بر نفت و فرآوردههاي نفتي، بازار سرمايه از جايگاه ضعيفي برخوردار بوده كه در سنوات اخير با اعمال سياستهاي توسعه بازارسرمايه، شاهد افزايش اشتغالزايي در اين زمينه و توسعه بازار از لحاظ فيزيكي و ورود نقدينگي بودهايم.
از موارد اساسي درباره بهبود وضعيت بازارسرمايه افزايش سطح پساندازهاي عمومي و پيادهسازي راهكارهايي پيرامون سوق دادن پساندازهاي مزبور به بازارسرمايه است، بازارسرمایه با تخصیص هوشمندانه این منابع نقش غیرقابل انکاری در ارتقای اقتصاد کشور خواهد داشت تا در این توسعه هوشمندانه امکان رشد کیفی صنایع به دلیل ایجاد فضای شفاف و رقابتی موجود در بازارسرمایه به وجود آید. بررسی اقتصاد کشورهای پیشرفته همچون آمریکا، انگلیس و... نشان دهنده نقش بالای بازار مالی در رشد متوازن اقتصادی است تا بدانجا که بحرانهای مالی همچون بحران اقتصادی دهه 1930 آمریکا که متاثر از بازارسرمایه آن کشور و نشات گرفته از سیاستهای انقباضی پول دولت آمریکا که با هدف محدودسازی سفتهبازی در بازار سهام اعمال شده بود می دانند. در آن دهه فدرال رزرو نرخ بهره را بالاتر برد تا آرامش به بازار بازگردد، ولی از طرفی باعث کاهش شدید تولید در بخشهای اتومبیلسازی و ساختمان شد و سپس حباب بازار ترکید و باعث ایجاد پنجشنبه سیاه 24 اکتبر 1929 شد که همین بحران در صورت عدم مدیریت صحیح و اصولی می توانست اقتصاد آمریکا را برای همیشه زمینگیر کند.
در شرایط فعلی و دوران پساتحریم که در واقع آغازگر رشد و شکوفایی اقتصاد کشور است.
نقش بازارسرمایه بیش از پیش نمود داشته و با اندکی توجه از سوی مسئولان می تواند در برنامهریزی مدون اقتصادی در راستای ارتقای صنعت و کیفی تر شدن صنایع نقش کاتالیزور را ایفا کند که این مهم جز با رقابت پذیری و خصوصیسازی و از بین بردن رانتهای دولتی که تنها از مسیر بازارسرمایه میسر میشود امکان پذیر نیست.
نقش پررنگ ارکان بورس در بهبود فضای کسبوکار
مجتبی شهبازی؛ مدیر معاملات کارگزاری بانک پاسارگاد/ اقتصاد ایران مدتهاست در حال گذر از اقتصاد سنتی و حرکت به سوی اقتصاد مدرن است. با داشتن دیدگاه سیستمی به اقتصاد باید بپذیریم بخشهای قدرتمند اقتصادی بدون بخش مالی مدرن و قدرتمند وجود نخواهد داشت. پس اگر اقتصادی مدرن با بنگاههای اقتصادی پویا و نوآور و قدرتمند میخواهیم باید بخش مالی قوی با بازیگران قدرتمند داشته باشیم. نگاه تک بعدی به نتیجه نخواهد رسید. بازارسرمایه به عنوان پشتیبان بخش تولید میتواند به بنگاهها در ارتقای کیفیت و نوآوری و رقابتپذیری کمک کند. اگر تعریف رقابتپذیری را توانایی هر کشور در ایجاد ارزشافزوده بیشتر و افزایش ثروت جامعه به وسیله مدیریت داراییها و ایجاد جذابیتها بدانیم پس نقش بازارسرمایه به خوبی قابل درک خواهد بود.
با نگاهی به مزایای بورس در ذیل برای بنگاهها میتوان به بخشی از حمایتها و پشتیبانی این بخش مهم اقتصادی پی ببریم.
استفاده از معافيتهاي مالياتي، امکان توثیق سهام به عنوان مزیتی بسیار ممتاز، بروز رساني ارزش واقعي شركت در راستای شفافیت، كسب وجهه و اعتبار و ایجاد شفافیت براي شركتهاي پذيرفته شده به دلیل عبور از فيلترهاي نظارتي و كنترلي آن، امكان افزايش سرمايه بسيار ساده، انتشار اوراقهای بدهی جهت تأمینمالی، راز ماندگاری و جاودانگی برند و بنگاه در اقتصاد و نیز سرعت بخشیدن به حرکت شرکت در مسیر توسعه تنها بخشی از مزایای بازارسرمایه در اقتصاد است.
در این میان علاوه بر بورستهران و فرابورس بورسکالا و بورسانرژی نیز بازیگران مهمی در بازارسرمایه جهت پشتیبانی از اقتصاد روبه جلوی کشور هستند. بورسکالای ایران با ایجاد بازار شفاف جهت تسهیل معاملات و کشف نرخ قیمت کالاهای اساسی و مواد اولیه واسطهای بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا، ضمن تضمین تعهدات طرفین معامله، ابزارهای تأمینمالی و مدیریت ریسک را در اختیار بنگاهها و فعالین اقتصادی قرار میدهد. در نتیجه ایجاد بازار شفاف عرضه محصولات باعث بهبود فضای کسبوکار بخصوص رقابتپذیری شرکتها در فضایی کاملا شفاف و عادلانه میشود.
بورسانرژی نیز با ساماندهی، پذیرش، نظارت و تسهیل انجام معاملات حاملهای انرژی و اوراق بهادار مبتنی بر حاملهای انرژی، فراهم آوردن دسترسی غیرتبعیضآمیز و منصفانه اعضاء به بسترهای معاملاتی با مزیتهای معافیت مالیاتی و معافیت از تشریفات مزایده، مناقصه و صرفهجویی در زمان و هزینههای مرتبط با این تشریفات قطعا باعث گسترش فضای کسبوکار و کمک به بنگاههای اقتصادی در جهت تمرکز بر حفظ توان تولید با در نظر گرفتن کیفیت و رقابتپذیری است به جای آنکه هزینه و زمان این بنگاهها صرف حواشی فضای کسبوکار شود.نقش هریک از بورسها در بهبود فضای کسبوکار که منجر به ارتقای کیفیت و رقابتپذیری شرکتهای پرپتانسیل میشود. کمک به تأمینمالی طرحهای اقتصادی نوآورانه و اصولی از طریق شفافیت دسترسی به اطلاعات و انتخاب آگاهانه سرمایهگذاران در نهایت میتواند به ارتقای کیفیت و رقابتپذیری و در کل بهبود فضای کسبوکار کمک کند.