اقتصاد مقاومتی را میتوان در مقابل اقتصاد وابسته و صرفا مصرفکننده قرار داد؛ این مدل اقتصادی سعی دارد با تغییر در ساختارهای اقتصادی متکی به بیگانگان و با بومیسازی متغیرهای كلان، کشور را از هرگونه تحریم، تهدید و دخالت بيگانه بیمه کند. با تکیه بر این مفهوم خام فروشی مواد نفتی و معدنی، واردات بیرویه لوازم غیرضروری، مصرف بیش از اندازه کالاهای سرمایهای، روحیه مصرفگرایی محض و ... مغایر با اهداف اقتصاد مقاومتی به شمار میروند.
از طرفی اقتصاد مقاومتی با اقتصاد تک محصولي، تک بعدی و رانتی متفاوت است. اولین گام جهت پایهریزی این نوع اقتصاد، محدودکردن استفاده از منابع نفتی و جلوگیری از خام فروشی است، این موضوع جز با مشارکت آحاد جامعه و اعمال مدیریتهای درست و بهرهور به ویژه در مسائل مالی امکانپذیر نیست. در حوزه مالي و تامينمالي finance یک راهحل جایگزین جهت تأمین منابع سرمایهگذاری به جای درآمدهای نفتی، استفاده از پتانسیلهای بازارسرمایه کشور است.متاسفانه به جایگاه بازارسرمایه در اقتصاد مقاومتی توجه لازم نشده است.
بورسها میتوانند بازوی اصلی تحقق اقتصاد مقاومتی در کشور باشند، چراکه بازار سرمایه با تأمینمالی بلندمدت صنایع میتواند این فرصت را در اختیار بنگاههای اقتصادی و تولیدکنندگان قرار دهد تا با اجرای طرحهای توسعهای و پروژههای نیمه تمام خود، باعث افزایش تولید و رونق اقتصادي شوند.
از سوی دیگر با توجه به این که تأمینمالی بخش تولید مهمترین رسالت بازارسرمایه است، توجه به بازار سهام در راستای تحقق شعار اقتصاد مقاومتی مورد تاكيد، مقام رهبري میتواند بزرگترین مشکل بخش تولید کشور كه همانا تأمین منابع مالی است را برطرف کند. علاوه بر آن به باور کارشناسان طراحی و پیادهسازی انواع ابزارها و محصولات مالی، توسعه متوازن بازار اوليه و ثانویه در بازار سرمایه، فراهم آمدن شرایط حضور بنگاههای کوچک و متوسط در بورس و آموزش و فرهنگسازی از جمله الزاماتی است که ميتواند موجب تسريع درتحقق شعار اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل كه رهبري ودولت تاكيد بسياري بر دارند، از بستر بازارسرمایه شود.
در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی شرکتها در بازارسرمایه باید قادر به تأمینمالی کم هزینه جهت رشد و توسعه از طریق افزایش سرمایه، انتشار اوراق بدهی، فروش بخشی از سهام خود در بورس و ... باشند. هرچند که این اتفاق هماکنون در این بازار صورت میگیرد، اما بايد آموزش و آگاهي بخشي در سطح جامعه از طرق مختلف از جمله صدا و سيما مثلا از طريق معرفي بهتر و موثر بازارسرمايه در فيلمها و سريالهاي تلويزيوني با مفهوم مثبت افزايش يابد.
همچنین راهاندازی صندوقهای سرمایهگذاری مخاطرهپذیر در فرابورس ایران، انتشار اوراق سلف موازی استاندارد در بورسكالا و راهاندازی صندوقهای پروژهای در بورس انرژی ایران از دیگر مصادیق تحقق اقتصاد مقاومتی در کشور هستند.
ناگفته نماند اجرای درست اصل 44 قانون اساسی که بخش عمدهای از آن تنها در بازارسرمایه صورت میگیرد، یکی دیگر از مسیرهای تحقق اقتصاد مقاومتی است. خصوصیسازی شرکتهای دولتی موجب میشود مدیریت این شرکتها به خود مردم واگذار و بهرهوری آنها افزایش یابد و در نهایت از هدر رفت منابع جلوگیری میشود.
برهمگان روشن است كه جهت اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی، شفافیت اولویت بسیار مهمی است. اقتصاد یک کشور هیچگاه بی نیاز از بیگانگان نخواهد شد، مگر این که در درون خود شفافیت کامل داشته باشد. خوشبختانه این شفافیت نیز در بازارسرمایه به نحو احسن وجود دارد و روز بروز قدمهاي موثرتري در جهت افزايش اين شفافيت توسط مقامات بازارسرمايه برداشته ميشود كه در نهايت استفاده از پتانسیلهای این بازار موجب شفاف شدن هر چه بیشتر اقتصاد خواهد شد.