در دنیای شبکهای و در هم تنیده امروز، هرگز نمیتوان به توسعه دست یافت، مگر اینکه تعاملات و ارتباطات سیاسی بین المللی بدون محدودیت و در سطح عالی در کشور برقرار شود. نظریات اقتصاددانان مختلف در خصوص عوامل توسعه اقتصادی در هر دورهای و برای هر کشوری متفاوت بوده است. از نظریه تقسیم کار آدام اسمیت تا ریکاردو، مالتوس، لوئیس،هانتینگتون و..... هر یک عاملی متفاوت را به اقتضای زمان برای توسعه کشورها معرفی کردهاند، ولی در عصر حاضر، اولویت اجرای عوامل موثر بر توسعه اقتصادی، توسعه روابط بین الملل بدون محدودیت و آزادانه است و هر گونه اختلال و محدودیت در روابط سیاست بین الملل بخصوص با کشورهای ابرقدرت، موجب ایجاد اختلال در روند توسعه اقتصادی و سایر عوامل موثر بر توسعه خواهد شد. مصداق بارز این مطلب را میتوان در حال و روز چند سال اخیر ایران مشاهده کرد. بهطوریکه با کاهش سطح تعاملات بینالملل و افزایش تنشها در روابط ایران با ابرقدرتها و به تبع آن ایجاد محدودیت در روابط سیاسی- اقتصادی در اثر اعمال تحریمهای بین المللی، شاهد ایجاد چالشهای اساسی در ساختارها و شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و حتی زیستمحیطی بودیم که در نهایت با تدبیر مسئولان و سیاستگذاران کلان جامعه و حتی پشتیبانی توده مردم، مذاکرات توافق برجام مطرح و به انجام رسید.
به جرات میتوان گفت عواید و منافع اقتصادی برجام، همگی به نفع اقتصاد بحرانزده ایران بود و اگر چه این توافق هنوز به صورت کامل اجرا نشده و یا حتی شاهد تحول چشمگیر در شاخصهای اقتصادی نبودهایم، اما از بروز بحرانهای اقتصادی اجتماعی شدید جلوگیری و افت بیشتر شاخص-های اقتصادی را متوقف کرد. به عبارتی دیگر، آثار مثبت اقتصادی برجام را میتوان در دو گروه آثار کوتاهمدت و آثار میانمدت طبقهبندی کرد.
از جمله آثار کوتاهمدت برجام میتوان به ایجاد جو روانی خوشبینی و امیدوار اشاره کرد که در نتیجه آن، رونق سرمایهگذاریها و افزایش سرعت گردش پول نسبت به دو سال قبل از توافق بود. همچنین واکنش مثبت بازار سهام، افزایش ورود نقدینگی به بازار و افزایش شاخصهای گردش و حجم معاملات و شاخص کل را میتوان از آثار کوتاهمدت توافق برجام دانست. در خصوص آثار میانمدت هم میتوان به افزایش صادرات نفت و فرآوردههای نفتی، صادرات غیرنفتی، واردات بیواسطه و خروج پولهای بلوکه شده ایران، افزایش سرمایهگذاریهای خارجی نسبت به دورههای قبل و بسیاری از آثار مثبت دیگر اشاره کرد.
اما آیا این سطح از تعامل و روابط پس از برجام، میتواند بسترهای لازم برای خروج اقتصاد از نابسامانیها و چالشهای اقتصادی ریز و درشت را فراهم سازد؟ بدون شک پاسخ به این سوال منفی است و شاید بتوان گفت کلیه آثار مثبت دو ساله برجام، به عنوان مسکن و درمان مقطعی، نارساییهای اقتصادی بودهاند و برای خروج از بحران و ورود به فاز توسعه اقتصادی لازم است علاوه بر حفظ دستاوردهای برجام و تقویت جنبههای مختلف اجرا نشده آن، باید سطح روابط بینالملل از طریق ایجاد مشارکتهای اقتصادی و پیوستن به جامعه جهانی ارتقاء یابد و بسترهای امن برای ورود سرمایهگذاریهای خارجی، دسترسی به بازارهای تأمینمالی بینالمللی، دسترسی به فن آوریهای نوین، استانداردهای جدید را ایجاد کرد.
بازار پول و سرمایه هم میتوانند به عنوان پیش قراول تحولات آینده، با ایجاد بسترهای امن برای سرمایهگذاری و افزایش عمق، گستردگی و کارایی بازار، تسهیل در تأمینمالی بنگاههای اقتصادی، پیوستن به نظام مراودات مالی بینالملل و اجرای کامل استاندارهای بانکداری، نقش بسیار بیبدیلی در توسعه پس از برجام ایفا کنند.
- ماهنامه بازار و سرمایه - اقتصاد کلان