اقدام و اتفاق مثبت و مبارکی است و باید از آن حمایت کرد. گرچه در این خصوص سوال هایی وجود دارد؛ از جمله آنکه چرا تصمیمات مقطعی گرفته می شود؛ چرا در برنامه های گذشته همواره ارزش پول ملی را کاهش داده ایم؛ و… شاید بتوان از بسته شدن بودجه با کسری؛ عوامل اقتصادی داخلی و جهانی بر مبنای ارزی و دلاری؛ عوامل سیاسی و از جمله تحریم ها؛ و مدیران دائمی سخن گفت.
اعمال کاهش سود بانکی در چند مرحله و مباحث مربوط به دریافت مالیات از سپرده های مردم به بهانه پایین بودن نرخ تورم، اساسا کاری نادرست بوده و نتیجه آن خروج منابع عظیم مردمی از بازار پول و بانک ها و جذب آن در سایر بازارها مانند : مسکن، سهام، سکه و طلا و نیز ارز بوده است که البته این سفته بازی در بازار ارز بسیار نمایان تر می باشد.
این سیکل معیوب بوده و جو روانی، افزایش مجدد قیمت ارز را به دنبال داشته و این افزایش پیاپی سبب می شود تا فروشندگان کالاهای اساسی، که عمدتا وارداتی هستند و حجم بالایی را تشکیل می دهند، به امید افزایش قیمت مجدد، از فروش محصول اجتناب کنند و این موضوع در فاصله زمانی کوتاهی در زندگی مردم نمایان شده، در نتیجه تورم دوباره دو رقمی شده و به همه ضربه خواهد زد.
به نظر می رسد چون اکثر ارز مبادلاتی، دولتی است، پس بانک مرکزی می بایست در این مورد سیاست با ثباتی داشته و تصمیمات منطقی گیرد. مهم تر اینکه دولت نیز از افزایش قیمت های در اختیار خود، خودداری کرده و همه این کارها، هماهنگ انجام شود.
نتیجه اینکه، تصمیم بانک مرکزی که ظاهرا با هدف جذب نقدینگی سرگردان و جلوگیری از افزایش بی رویه نرخ ارز اتخاذ شده، می بایست تداوم داشته باشد. جذب نقدینگی در بانک ها، کار خوبی بوده و این بانک ها هستند که با تزریق وجوه به صنایع و مسکن و… چرخ آنها را به گردش درآورده و موجب ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی خواهند شد. قیاس سود بانکی در ایران با سایر کشورها، مقایسه درستی نمی باشد؛ چرا که شاخصه های اقتصادی ما با دیگران قابل قیاس نمی باشد.
افزایش نرخ سود بانکی به ۲۰ درصد حتی در صورت تداوم آن، تاثیر چندانی بر بازارهای دیگر از جمله بازار سرمایه و مسکن نخواهد داشت. پیش از این نیز، صندوق های سرمایه گذاری همین نرخ ۲۰ درصد را به سپرده گذاران پرداخت می کردند و اصولا سرمایه گذاران بازار سرمایه، ریسک پذیر و متفاوت با سرمایه گذاران بازار بدون ریسک پولی می باشند.
- منبع: بورس۷