توجه به مطالبات شرکتها و حمایت از صنایع نوپا با تأمینمالی دولتی از جمله برنامههایی بوده که قطعا ذهن بسیاری از سهامداران را مشغول کرده است.
در سالی که گذشت، بازارسرمایه سعی داشت بخشی از این موضوع را از طریق عرضههای متعدد دنبال کند. چهبسا که عرضههای ناعادلانه با قیمتهای گزاف مانع از رقابت سالم سهامداران و تأمینمالی صحیح شد. در این باب، آنچه اهمیت دارد، فضایی است که در آن سهامداران فعالیت میکنند. جوی که در آن شعار «نخر گران است» رواج دارد، کمکم میتواند شرکت را مجبور به ارائه مستندات بیشتری کند تا عرضه سالمتری انجام شود و چه بسا بسیاری از شرکتهایی که ارزنده نبودند بخش قابلتوجهی از سرمایه سهامداران را تصاحب کردند. این تخصیص ناعادلانه منابع مالی در بازاری که تأمینمالی از جمله مهمترین دغدغهها است، میتواند به عنوان مانعی مهم برای تأمینمالی تلقی شود.
چندی است حضور اخزاها، سخاب و ابزارهای دیگر موضوعیت پیدا کرده است. در شرایطی که بازار تنشهای داخلی و خارجی و نگرانیهای بینالمللی را تجربه میکند، نیازمند حامی دلسوزی است که نقدینگی خارج نشود. بخش قابلتوجهی از شرکتهای بنیادی محور و یا نوپا که میتوانند با تأمینمالی جان بگیرند، قربانی طراحی ابزارهای جدید بازار بدهی به شکل افراطی شده و شاهد نوعی از فرار سرمایه هستیم. در این زمینه، اطلاعرسانی راجع به ابزارهای جدید و نحوه خرید و فروش اهمیت مییابد تا از افراط و تفریط در خرید و فروش جلوگیری شود. به نظر میرسد شرایط ایدهآل وقتی رخ میدهد سرمایهها به جایی بروند که تقاضا میشوند و به آنها بیشتر نیاز است.
بخشی از سرمایهای که بازارسرمایه نیاز دارد، جذب بازار بدهی و بازارهای موازی شده و این باعث شده تأمینمالی دچار مخاطراتی شود. البته ذکر این نکته لازم است که بازار بدهی به خودی خود بد نیست و بازار خوبی بوده که نحوه استفاده مهم است و باید به این بازار جهت مثبت داد. در برههای که تنشهای بینالمللی افزایش یافت، بخشی از سهامداران وفاداری خود را به بازارسرمایه از دست دادند و به بازار سکه، ارز و مسکن روی آوردند.کوچ سرمایهها به چند بازار و تمرکز بخش قابلتوجهی از سرمایه در یک تا دو بخش، تأمینمالی را نه تنها در بازارسرمایه بلکه در کل اقتصاد دچار اختلال خواهد کرد. تأمینمالی که میتواند شرکتی را پر و بال دهد و شرایط تولید، خدمات و سوددهی آن را فراهم کند جذب بخشهای دیگر شده و این ناهمگونی کمترین اثری که خواهد داشت تورمی و تخصیص نابهینه منابع است.
بنابراین آنچه موضوعیت پیدا میکند، توجه به تنوع و نحوه استفاده از ابزارهای تأمینمالی است که مانع از کوچ سرمایه از بازارهای مختلف نشود و البته راههای متعددی جهت تأمین مالی بهتر بازار وجود دارد.
یکی از ابزارهایی که چندی است طراحی شده، اوراقی به نام سلف موازی استاندارد، است که مختص تأمینمالی از طریق بورسکالا و انرژی در حوزههای مختلف است. با تقویت بخش صنایع بالادستی و پایین دستی و تأمینمالی هر دو بخش میتوان باعث بهتر عمل کردن بخش تولید شد. تولیدکنندگان نیاز مالی با عنوان سرمایه در گردش دارند، این نیاز کوتاهمدت است و باید از طریق بازار پول برطرف شود. برای افزایش تأمینمالی در بازارسرمایه باید به سمتی حرکت کرد که بین دو بازار پول و سرمایه ارتباط نزدیکی ایجاد شود. این نزدیکی دو بازار، در بورسکالا رخ داده است.
موضوع دیگر ارتباط بین بانکها و بازارسرمایه، صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت هستند که در حال حاضر وظیفه بسیاری از تأمینمالیها را بر عهده گرفتند. این صندوقها رابط بین بانکها و بازارسرمایه هستند و به طور معمول به دلیل این نقش ارتباطی قدرت بالایی برای بسیاری از تأمینمالیها از طریق بازارسرمایه را دارند و تأمینمالی واحدهای اقتصادی از طریق این ابزارها به بهترین نحو ممکن انجام میشود.
بخشی از نقایص، مربوط به نحوه آموزش این ابزارها و استفاده آنها برمیگردد که باید بهبود یابد. وابستگی زیاد به نظام بانکی جهت تأمینمالی به عنوان مثال انتشار اوراق، توان بازار را جهت رقابت و پیشرفت را میکاهد و چه بهتر که شرکتهای سرمایهگذاری ضامن اوراق باشند نه خود بانکها در این خصوص عمل کنند. همچنین در این روند بخشی از مشکل مربوط به تأمینمالی خارجی است که با توجه تنگناهای موجود بهتر است بر پتانسیلهای داخلی متمرکز شویم. طرح صندوقهای جسورانه در این زمینه نقطه عطف بوده است.
- شماره ۲۴۷ هفته نامه بورس - صفحه۱۵