از پاییز سال گذشته بود که نوسانات بازار ارز آغاز و تا امروز با شدت بی سابقهای ادامه یافته است؛ به باور کارشناسان کاهش نرخ سود بانکی و راهبرد دولت برای انبساط نقدینگی در اقتصادی کشور، به دلیل عدم وجود زیرساختهای جذب سرمایههای مردمی در بازارهای مولد، با شکست مواجه و این سرمایهها به سمت بازارهای غیرشفاف و غیر مولد نظیر ارز و سکه هدایت شد.
دامنه این جابجایی نقدینگی، به بازار مسکن و خودرو نیز سرایت کرد و بازار آنها را نیز با نوسانات نجومی مواجه ساخت. تمامی آشفته بازاری که بازارهای مختلف در ایران با آن مواجه است، به راحتی قابل پیشگیری است؛ طی سالهای اخیر کارشناسان در خصوص بروز نوسانات ارزی هشدار داده و راهکار دولت برای مدیریت این بازار را نامناسب دانستهاند. آنها بر این باور بودند که مدیریت بر بازار ارز باید توسط مکانیزمی شفاف و برمبنای عرضه و تقاضا صورت گیرد.
دولت یازدهم در ابتدای کار خود با ساماندهی صرفان مجاز و اجبارشان به افزایش سرمایه و مبارزه با صرافان غیرمجاز، گام ابتدایی را برای ایجاد بازار متشکل ارزی برداشت و از همان زمان وعده راهاندازی بورس را داد. اما به دلیل اینکه بزرگترین عرضه کننده ارز کشور است، همواره خواهان مدیریت و هدایت این بازار بوده و به همین دلیل هرچه که بیشتر گذشت، وعده راهاندازی بورس ارز سال به سال تمدید شد.
البته دلایل متعددی را برای این اقدام دولت میتوان برشمرد؛ استفاده از نوسانات ارزی برای جبران کسری بودجه گرفته، تا بیم از بین رفتن کنترل سکان مدیریت عرضه، تقاضا و قیمت ارز به دلیل تحریمهای نفتی و کاهش روزافزون فروش نفت.
موارد یاد شده عمده دلایلی بود که دولت را برای در دست گرفتن این بازار و تعیین دستوری نرخ ارز مجاب میکرد. همین روند و ممانعت دولت از قیمت گذاری نرخ ارز بر مبنای تولید ناخالص داخلی، تورم، حجم نقدینگی و هزینه تمام شده تامین مالی، سبب شد که بمب ساعتی قیمت ارز، روز به روز به انفجار نزدیک شود و اینگونه در زمستان سال گذشته منفجر شود.
دولت نیز برای این کار اقدام به ارائه بسته ضد التهاب ارزی کرد، اما به مرور مشاهده شد که این اقدام هم تاثیری در افزایش تبعی قیمتها نکرد.
دولت که اقدام به استفاده از شیوه «حراج انگلیسی» برای مدیریت نرخ ارز کرده بود، موفق نشد و روند صعودی قیمتها ادامه یافت؛ بسیاری از کارشناسان در این زمان استفاده از شیوه «حراج هلندی» یا به تعبیری عرضه ارز به بالاترین قیمت و کاهش تدریجی نرخ آن را پیشنهاد کردند، شیوهای که دولت چین هم برای عرضه ارز خود به کار بسته و حتی باعث شده که ایالات متحده نیز به این رفتار واکنش منفی نشان دهد، اما با این حال این روش توانست که قیمت تعادلی را در بازار ارز چین ایجاد کند.
با این وجود اما دولت به هیچ یک از این راهکارها توجه نکرد و نه تنها تدابیری که اتخاذ کرده بود، منجر به شکست شد، بلکه با انتشار لیست دریافت کنندگان ارز 4200 تومانی، حجم فسادی که در این فرآیند به وجود آمده بود نیز برملا شد.
این مسئله ادامه یافت تا اینکه پس از خارج شدن رشته امور از دست دولت، اقدام به تصویب راهاندازی بورس ارز با مکانیزمی غیرشفاف در اتاق بازرگانی کرد؛ اما این راهکار نیز در متعادل کردن قیمتها نیز اثرگذار نبود. مطالعه مقاله رفتارشناسی بازار بورس می تواند مفید باشد.
تنها راهکاری که باقی میماند این است که در ابتدا نرخ «فرار سرمایه» را از طریق متعادل کردن قیمت ارز به وسیله حراج هلندی پایین آورد و پس از اینکه دولت توانست به وسیله اقداماتی نظیر زدودن موانع تولید و سرمایهگذاری، نرخ «تشکیل سرمایه ثابت» برای راهاندازی یک کسب و کار را افزایش دهد، آنگاه باید اقدام به راهاندازی بورس ارز در فضایی شفاف برای انجام مبادلات حقیقی ارز کند.
اولین حسن این بازار، وجود شفافیت در نقل و انتقالات است؛ هنگامی که دولت به عنوان اصلیترین عرضه کننده ارز در کشور، ارزهای دریافتی خود را در کنار سایر صادرکنندگان و عرضه کنندگان به این بازار وارد کند، آنگاه قادر خواهد بود که میزان جابجاییها و هویت فروشندگان و خریداران ارز را به خوبی تحت نظر داشته و بدون اینکه دخالتی در بازار داشته باشد، وظیفه رگولاتوری خود را انجام دهد. آنگاه تمامی مبادلات در اتاقی شیشهای صورت میگیرد.
از سویی دیگر بازار متشکل ارزی قادر خواهد بود که در یک فضای شفاف و بر مبنای عرضه و تقاضا اقدام به تعیین قیمت نرخ متعادل ارز کند؛ در عین حال این بازار علاوه بر مبادله فیزیکی ارز، قابلیتها و ابزارهای بیشماری را در اختیار سرمایهگذاران میگذارد. به طور مثال با راهاندازی بازار مشتقه ارزی می توان ریسک نوسان نرخ ارز را تثبیت و وارد کنندگان و صادرکنندگان را از بابت افت و خیزهای قیمتی، به وسیله ابزارهای مالی مشتقه همانند قراردادهای آتی و یا اوراق اختیار معامله ارز به نوعی بیمه کرد.
در عین حال سرمایه گذاران و بازرگانان قادر خواهند بود که از طریق ابزارهای مختلف معاملاتی همچون «معاملات آتی ارز» برای یک دوره زمانی سه ماهه و یا شش ماهه با اهرمهای مالی، ریسک ناشی از نوسان قیمتها در آینده را تا حدی پوشش دهند. به عبارتی بهتر از طریق این ابزار مالی نرخ ارز برای صادر کننده کالا در شش ماه آینده قابل رصد و پیش بینی بوده و امکان سنجش سودآوری را برای آنها به همراه خواهد داشت.
همچنین یکی دیگر از ابزارهایی که بورس ارز میتواند در اختیار سرمایهگذاران قرار دهد، «اوراق اختیار معامله ارزی» است؛ خریدار این اوراق با پرداخت پرمیموم و یا حق شرط از طریق این ابزار، میتواند ریسک نوسان قیمتها را پوشش دهد. این بازار بر مبنای ابزار فیوچرز شکل میگیرد که میتوان بر اساس آن و در صورتی که رشد پیدا کند، عمده ارزهای خارجی و ریال را از طریق معاملات آتی مشابه بازار آتی سکه طلای بورس کالا معامله کرد.
بنابراین میتوان عنوان کرد که مجموعه اقدامات متنوع، ریشهای، ضربتی و صد البته کارشناسی شده باید در دستور کار دولت قرار گیرد تا بتوان در آینده نامعلومی که تحریمها برای کشور رقم خواهند زد، کمترین آسیب وارد شود.
مزایا و معایب بازار بورس ارز چیست؟
در پاسخ به این پرسش که معایب و مزایای بورس ارز چیست؟ باید بگوییم بازار بورس ارز دارای تفاوتهایی با دیگر بورسها است، اولین تفاوت این است که در بازار بورس سهام شما با پرداخت مقداری پول، سهام یک شرکت را میخرید و در اصل به نوعی شما بهعنوان مالک آن به حساب میآیید؛ این جریان در بازار بورس ارز بسیار متفاوت است، به این صورت که اگر چه در این بازار شما به معامله میپردازید اما در واقع مالک چیزی نیستید و این سود یا ضرری که در بازار مدام در حال شکل گیری است به نحو مستقیمی بر سرمایه شما تاثیر میگذارد.
این بازار با گردش پولی تقریباً به ارز 7 تریلیون دلار بهعنوان بزرگترین بازار کنونی در جهان به حساب میآید. اغلب مواقع اینطور است که یک ارز در بازار نسبت به ارز دیگر ارزشگذاری نمیشود و در اصل این تمایز دیگری است که در این بازار وجود دارد. البته تفاوت دیگری هم وجود دارد و آن این که در این بازار به شکل دیگری هم میشود سود حاصل کرد. یعنی چه در روند نزولی و چه در روند صعودی شرایط مهیا است تا سودی شامل حالتان شود ولی در بازار بورس سهام فقط میتوان در بالا رفتن قیمت به سود سهام رسید.
بورس ارز در واقع به بازاری اطلاق میشود که تعداد زیادی ارز در این بازار رو در روی هم به مبادله میرسند. پویایی این بازار نیز در گرو این هست که ارزش ارزها نسبت به همدیگر سنجیده میشود.
اینکه این بازار بهعنوان یک بازار شناور فعالیت میکند، ویژگی منحصر به فردی است که خیلیها میپسندندش. این بازار درواقع مدام تغییر ظاهر میدهد. به طور مثال در بازار بورس و اوراق بهادار تهران شما با خرید یک سهام اگر دچار ضرری شوید، این ضرر تا چند روز احتمال دارد که پی در پی برایتان حاصل شود، ولی در این بازار چون نرخ ارز شناور است، با ضرر در یک ارز، ممکن است تا ساعاتی بعد و تغییر در دامنه قیمت در یک معامله دیگر، سودی چند برابر به دست آورد؛ بهطوریکه آن ضرر را پوشش دهد.
اگر در یک جمله بخواهیم بگوییم بورس ارز چیست؟ باید بگوییم این یک بورس همیشگی است. این بازار در اصل به صورت 24 ساعته فعالیت میکند و آغاز فعالیتش از نیوزیلند شروع میشود و این چرخه مدام تکرار میشود و بهپیش میرود.
قبل از اینکه بازار ارز در شیکاگو بسته شود، چیزی حدود نیم ساعت پیش از این ماجرا، روز جدیدی در شهر نیوزیلند آغاز میشود که این نشان از پویایی کامل بازار و ویژگیهای منحصر به فردش دارد.
شاید مزیت عمده دیگر بازار ارزها این باشد که حجم پول در گردش این بازار بسیار زیاد است. مثلاً همان طور که اطلاع دارید، گردش معاملاتی به مبلغ 7 تریلیون دلار، کاری کرده است که این بازار تبدیل شود به بزرگترین بازار تجاری در دنیا. همچنین ویژگی دیگری که این بازار دارد مارجین است. مارجین یعنی اینکه اگر شما 10 هزار دلار در حسابتان پول داشته باشید میتوانید معاملهای به اندازه یک میلیون دلار را کنترل نمایید.
یکی از مزایای مهمی که بازار دارد این هست که هر زمانی بخواهید و اراده کنید میتوانید در بازار سرمایه خودتان را نقد نمایید و این عامل باعث شده است که به راحتی برای این بازار مشتری فراهم شود. اگر به دنبال اطلاعات بیشتری درباره سرمایه گذاری در حیطه ارز هستید مطالعه مقاله "سرمایه گذاری در بازار ارز" می تواند مفید باشد.
در این بازار معاملهگر اگر در لحظه هم تصمیم به خرید و فروش بگیرد و بخواهد در بازار معامله کند، این کار را در کمتر از 1 ثانیه میتواند انجام بدهد و پایانی به خرید و فروشهایش بدهد. این عامل باعث میشود که سرمایه گذار برای شکار موقعیتهایی که از نظرش بهتر است، آمادگی کافی را داشته باشد و بتواند سود بیشتری از معاملات خودش حاصل کند.
از دیگر فاکتورهای اصیلی که در این بازار حکم فرماست، اعتبار مضاعف یا به زبان دیگر leverage است. به این معنا که سرمایهگذاران میتوانند با گرفتن وامهای مالی تا 500 برابر موجودیشان را در بازار افزایش بدهند و برای خودشان اعتبار کسب کنند. به همین خاطر با این فرایند میتوانند که با سرمایه اندکی که دارند دست به انجام معاملات مالی حجیم بزنند.
این که همه سرمایه ایی هم که دارید در این بازار به نحوی درگیر نمیشود از مزایای دیگری است که این بازار دارد. سرمایهگذار مجبور نیست همه اعتباری که جهت انجام معامله در این بازار دارد را یک باره و در یک معامله بهکار گیرد، به همین جهت برای زدن استارت از 10 درصد بهرهبرداری کنید و در موقعیت سودآوری میتوانید تا حجم معاملات دلخواه خود را انجام بدهید تا سقف اعتباری که دارید، اضافه نمایید.
اینکه شما توانایی این را دارید تا در هر زمانی که تمایل دارید سرمایه خود را خارج کنید و به نوعی نقد شوید، یک مزیت ویژه است و همیشه مشتری برای انجام معامله چه خرید چه فروش وجود دارد، به دیگر زبان هر زمانی که فرد معامله کننده تمایل داشته باشد خرید و فروش نماید، میتواند در کمتر از یک چشم به هم زدن معامله را ببندد و به خریداری یا فروشش حکم پایان بدهد.
*محمدامین صالحی/ خبرنگار
- شماره ۲۶۰ هفته نامه بورس - صفحه۳