رونق بازار سرمایه در نیمه اول سال جاری به گونه ای بود که شاهد مواردی نظیر رکوردزنی رشد شاخص، افزایش مشارکت نو سهامداران درعرضههای اولیه وآمار قابل توجه معاملات بازار سهام بودیم. بسیاری از فعالان بازار فرصت مذکور را زمانی بسیار مناسب برای رونق و افزایش عرضههای اولیه برشمردند و معتقدند که در این خصوص فرصت سوزی صورت گرفت. البته در این خصوص دلایل قابل تاملی نیز مطرح شده است. فرصتی فراهم شد تا در خصوص مسائل پیرامون عرضه اولیه، نظرات مهدی رباطی، مدیرعامل کارگزاری بورس بیمه ایران، به عنوان یکی از مدیران جوان و صاحب اندیشه بازار سهام که توانسته در مجموعه تحت مدیریتش تحولاتی را نیز محقق سازد، جویا شویم.
در خصوص زمان مناسب عرضههای اولیه و مزایای آن چه نظری دارید؟
انجام عرضههای اولیه در هر زمانی برای کمک به توسعه و افزایش ارزش کل بازار ضروری هستند و نمیتوان زمان خاصی را برای این مهم در نظر گرفت، ولی دورههای رونق بازار میتواند بستر خوبی برای عرضه اولیه تعداد بیشتر شرکتها ایجاد کند. بطور کلی عرضههای اولیه سبب افزایش عمق بازار و کمک به توسعه بازار مالی کشور میشود. عرضههای اولیه سبب آشنایی تعداد بیشتری از مردم و به عبارتی کد اولیهابا بازار سرمایه به عنوان بهترین بازار هدف برای سرمایهگذاری میشود.همچنین سود حاصل شده از محل ورود نمادهای جدید سبب استحکام و رشد نقدینگی در بازار سرمایه خواهد شد. بدیهی است، در دورههای رونق، نیاز به عرضه اولیه سهام شرکتهای در صف ورود، بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. فرصتی که در دو سال گذشته تا حدود زیادی از دست رفته است.
پس چرا در نیمه ابتدایی سال جاری که شاخص با رشد قابل توجهی همراه بود شاهد عرضههای بیشتر نبودیم؟
اکثر نمادهایی که از ابتدای سال وارد بازار سرمایه شدهاند، در تابلوی معاملات فرابورس خودنمایی میکنند و در واقع تابلوی بورس سهم چندانی از این حوزه نداشته است. همچنین اغلب شرکتهای عرضه شده شرکتهای کوچک بودهاند و شرکتهای بزرگ به هر دلیل در تابلو درج نشده اند، این قبیل عرضههای اولیه خرد شاید برای بنگاههای کوچک و متوسط مفید باشد ولی از دید بازار سرمایه کمکی به افزایش ارزش بازار نخواهد کرد. به نظر عوامل مختلفی در کُند بودن فرآیند عرضههای اولیه موثر بودهاند. ازجمله این موارد میتوان به عدم تمایل شرکتهای دولتی و شبه دولتی به شفاف شدن در اثر ورود به بورس، توجیه نبودن بنگاههای اقتصادی از مزایای ورود به بورس، وجود برخی از شرکتهای خصوصی که اغلب دو دفتره بوده و از شفافیت مالیاتی برخوردار نیستند، بوروکراسی پیچیده و دستوپاگیر در جریان پذیرش، درج،عرضه ودر نهایت عدم فرهنگسازی و تشویق برای جلب اعتماد بنگاههای اقتصادی برای حضور در بورس اشاره داشت. مسائل مذکور عمده موارد کلی موثر بر فرآیند نامناسب کمیو کیفی رکود عرضههای اولیه به شمار میآید. البته هنوز هم دیر نشده چراکه بازار سرمایه ما نوپاست و میتوان با انسجام، همفکری و ایدههای نو اقدام به فرهنگسازی و تشویق بنگاههای اقتصادی برای ورود به بازار سرمایه داشت. در این مسیر دولت نیز با دادن امتیازهای مثبت میتواند در توسعه بازار و ورود شرکتهای جدید نقش با اهمیتی ایفا کند.
چرا شرکتهای بزرگ مانند شستا که بحث عرضه زیرمجموعههای آنها بسیار مطرح است، اقدام قابل توجه برای عرضه ندارند؟
از ابتدای سال گذشته بحث ورود شرکتهای زیادی خصوصا از زیرمجموعههای شستا، هلدینگ خلیجفارس، گروه پتروشیمیسرمایهگذاری ایرانیان و سرمایهگذاری دارویی تأمین مطرح شده است. البته در این میان شرکتهایی نظیر پلی پروپیلن جم، پتروشیمینوری، سرمایهگذاری صدرتأمین و چند شرکت دارویی عرضه اولیه شدند. در همین راستا، مجموعه تیپیکو نیز برنامه عرضه برخی دیگر از زیرمجموعههای خود را در دستور کار دارد و طبق گفته مدیران این شرکت، قرار است هر ماه یکی از زیر مجموعهها در بازار سرمایه عرضه شوند. اما بطور کلی به نظر میرسد برخی از شرکتها هنوز شرایط مناسب برای ورود به بازار را ندارند و همین عامل در کنار موارد کلی دیگر که اشاره شد فرآیند عرضه اولیه شرکتهای بزرگ را کُند ساخته است.
شیوه عرضه اولیه و تخصیص سهام به روش سهمیهبندی را چگونه ارزیابی میکنید؟
طی سالیان گذشته بحث نحوه عرضههای اولیه یکی از مناقشات بزرگ بین فعالان و کارشناسان بازار سرمایه بوده است. عرضه به روش بوکبیلدینگ آخرین روشی است که توسط شرکت بورس رونمایی شد. مهمترین مزیت روش بوکبیلدینگ، امکان ثبت سفارش به قیمتهای متفاوت است. هر چند که این روزها به دلیل حضور نقدینگی عمده معاملهگران سقف قیمت قابل سفارش را (فارغ از بحث ارزندگی و به دید کسب سود کوتاه مدتی) مدنظر قرار میدهند.
در این روش هر سفارش با توجه به حداکثر حجم مشخص شده در قیمتی که خریداران تعیین میکنند در سامانه معاملات ثبت خواهد شد. مشکلی که در حال حاضر هست وجود دامنه نوسان برای عرضههای اولیه از روز بعد عرضه بوده که سبب شده بدون دلیل و طبق عادتی همیشگی تا چند روز و بعضا چند هفته پس گرفته شود تا سریعا به تعادل برسند و بعد با دامنه بسته معامله شوند. مشکل جدی زیر ساختی دیگر در بازار که سالهاست حل نشده، بستر IT معاملات و هسته معاملات و خدمات دهی شرکتهای OMS است. بهدلیل اینکه متناسب با توسعه بازار این خدمات توسعه نیافتهاند، بر این اساس معاملات در روز عرضههای اولیه با اختلال کامل مواجه است. به نظر یکی از موضوعات اصلی در دستور کار نهاد ناظر و سیاستگذار بازار سرمایه باید حل این مسئله باشد. چون با شتاب ورود نقدینگی و ضریب توسعه و ورود جوانان به بازار سرمایه، قطعا طی یکی دو سال آینده این زیر ساخت جوابگوی معاملات بازار نخواهد بود.
روش مذکور (بوک بیلدینگ) چگونه به توسعه و عمق بخشی بازار کمک خواهد کرد؟
این روش خصوصا در بازاری که روند صعودی پرشتابی دارد موجب ایجاد صف خرید در معاملات روزهای آتی میشود. اما بطور کلی در این روش کسب سهمیه راحتتر از روش حراج به شیوه گذشته است. در واقع دیگر اولویت با سفارش زودتر نیست و معاملهگران از عدم تخصیص سهام ابراز نارضایتی نمیکنند. اما بطور کلی به نظر نمیرسد که روش بوک بیلدینگ اثر با اهمیتی در عمق بخشیدن به بازار داشته باشد. روش بوک بیلدینگ امکان سوءاستفاده را کم کرده و فرصت برابر خرید برای همه متقاضیان را فراهم میسازد.
بهتر نیست نوسهامداران به جای سرمایهگذاری درخرید و فروش سهام به سمت صندوقهای سرمایهگذاری هدایت شوند؟
براساس آمار تهیه شده از شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه، در نیمه نخست سالجاری ۲۶۰ هزار کد سهامداری جدید صادر شده که بیشترین کدهای جدید صادر شده مربوط به شهریور بود. بهطوریکه در آخرین ماه تابستان ۶۱ هزار کد سهامداری جدید از سوی کارگزاران فعال در بازار سرمایه صادر شده است. به این ترتیب با احتساب کدهای صادر شده در نیمه نخست سال، تعداد کدهای معاملاتی به ۱۱ میلیون و ۱۰۲ هزار نفر رسیده است. همین عامل باعث شده تا کارشناسان فعال در بازار سرمایه نگران تبعات ورود نقدینگی توسط کدهای اولی که عموما هم بیتجربه هستند، باشند. بنابراین بهتر است ورود سرمایهگذاران به بازار سرمایه از کانال صندوقهای سرمایهگذاری انجام شود به ویژه اینکه بسیاری از افراد به دلایل مختلفی نظیر نداشتن اطلاعات کافی درباره فرصتهای سرمایهگذاری، مشغله زیاد و موارد دیگر نمیتوانند بازدهی مناسب و مستمری از بازار سرمایه کسب کنند. در مجموع سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری مزایایی همچون، مدیریت حرفهای داراییها، کاهش ریسک سرمایهگذاریها، نظارت و شفافیت اطلاعاتی و نقدشوندگی بالا را دارد. بنابراین صندوقهای سرمایهگذاری راهی کم ریسک و پربازده برای سرمایهگذاران غیرحرفهای به شمار میآیند.
- مهدی رباطی- مدیرعامل کارگزاری بورس بیمه ایران
- شماره۳۲۷هفته نامه اطلاعات بورس-صفحه۹