رفتارهای غلط مالی بسیارند: پشت گوش انداختن پسانداز، کممحلی به سرمایهگذاری، دور و دراز دیدن زمان بازنشستگی و بسیاری رفتارهای دیگر که هرکدام به نحوی سلامت مالی فرد را به خطر میاندازند، اما در بین همه رفتارهای اشتباه، بدهی بیش از حد، تیشه به ریشه سلامتی مالی میزند.
بدهی هم مثل خود زندگی، حساب و کتاب دارد. کار تماممدت برای پرداخت اقساط ماهانه و صورتحسابهای راه و بیراه و نداشتن پول کافی برای پسانداز یا انجام کارهای لذتبخش در زندگی، فرجام طبیعی آغاز غیرطبیعی زیر پا گذاشتن این حساب و کتابهاست، اما همین بدهی اگر به اندازه و درست استفاده شود؛ یکی از راههای میانبر در رسیدن به اهداف مالی خواهد بود. جمع کل بدهکاری هر فرد شامل وام مسکن، وام دانشجویی، حتی پول دریافتی از دوستان و خانواده به عنوان بار بدهی شناخته میشود. اگر بار بدهی بیشتر از توان مالی فرد برای بازپرداخت باشد به معنای خروج از منطقه امن بدهی است.
مرز امنیت و ناامنی
هیچ مقدار از پیش تعیینشدهای از بدهی نیست که برای همه امن باشد. ۱۰ میلیون تومان بدهی، بسته به درآمد، میتواند برای برخی بسیار زیاد و برای برخی هم یک شوخی تلقی شود. میزان بدهی مناسب برای هر فرد با میزان درآمد او مشخص میشود. به همین دلیل نسبت «بدهی به درآمد ماهانه» بهترین شاخص برای این موضوع بوده و نشان میدهد هر ماه چه مقدار از درآمد صرف بازپرداخت بدهی میشود. جالب اینجاست که در بسیاری از کشورها علاوه بر خوشحسابی در بازپرداخت وامهای قبلی، این نسبت نیز برای درخواستدهنده وام محاسبه میشود تا میزان توانایی او در بازپرداخت بدهی تعیین شود. محاسبه این نسبت با چند دودوتا چهارتای ساده انجام میشود، اما همین محاسبه ساده در هر ماه یا حداقل قبل از دریافت وام جدید باعث میشود فرد نبض مالی زندگی خود را در دست داشته باشد.
محاسبه نسبت «بدهی به درآمد ماهانه»
تعیین میزان پرداخت بدهی در هرماه (اگر پرداخت ماهانه ثابتی وجود ندارد، میزان بدهی ماهانه میتواند به صورت ۴ درصد از کل مبلغ بدهی در نظر گرفته شود.)
تعیین درآمد خالص سالانه (شامل حقوق و دستمزد، اجاره، سود سرمایهگذاری و...) و تقسیم این عدد بر ۱۲ برای محاسبه درآمد ماهانه تقسیم بدهی به درآمد ماهانه و تبدیل عدد به دست آمده به درصد.
بدهی چقدر باشد زیاد است؟
هر چه این نسبت پایینتر باشد، نشاندهنده تعادل بهتر میان درآمد و بدهی است؛ اعتباردهندگان نیز برای اعطای وام به این افراد تمایل بیشتری دارند. قرار گرفتن این درصد در هر یک از محدودههای زیر پیام خاصی دارد:
• ۳۵ درصد یا کمتر عالی است. بدهی فرد نسبت به درآمد او در سطح قابل مدیریتی قرار دارد. در این سطح از بدهی، میتوان پس از پرداخت اقساط و صورتحسابها، پسانداز داشته و برای مخارج اضطراری نیز پولی کنار گذاشت.
• ۳۶ تا ۴۹ درصد خوب است، اما جای بهبود هم دارد.
• ۵۰ درصد یا بیشتر، بد است. هر ماه بیش از نیمی از درآمد، صرف پرداخت بدهی میشود. در این شرایط به احتمال زیاد پولی برای پسانداز یا مخارج اضطراری باقی نمیماند و اگر این روند ادامهدار باشد، مشکلات مالی رو به فزونی خواهد گذاشت.
قانون ۳۶/۲۸
علاوه بر نسبت بدهی به درآمد، قانونی با عنوان قانون ۳۶/۲۸ به مدیریت بدهی کمک میکند. طبق این قانون پرداختهای ماهانه برای وام مسکن نباید از ۲۸ درصد درآمد ناخالص ماهانه بیشتر باشد و به طور کلی جمع بدهیهای ماهانه فرد نباید از ۳۶ درصد بیشتر باشد.
- عاطفه جلادتی-کارشناس آکادمی هوش مالی
- شماره۳۲۸ هفته نامه اطلاعات بورس-صفحه۱۶