معتقدم هرگونه نهادسازی به ویژه ایجاد نهاد مالی، باید از دو بعد مورد بررسی قرار گیرد. نخست اینکه «این نهاد قرار است با چه هدفی ایجاد شود؟» و دوم هم اینکه «چه خصوصیتهای اصلی و متفاوت از دیگر نهادهای مالی دارد که ما را به اهداف مدنظر نزدیکتر میکند؟». سابقه تاریخی و فلسفه شکلگیری بانکهای آفشور، به ضرورت «حفظ ماهیت مشتریان» بازمیگردد. در ماهیت تشکیل چنین نهادی، بانکداری همراه با عدم افشای هویت مشتریان نهفته است که در گذر زمان، پایه و اساس بانکداری اختصاصی را تشکیل داد.
هدف از ایجاد این نهاد، حفظ محرمانگی بیش از حد معمول مشتریان در نظام بانکی، مزایای مالیاتی، جابهجایی مبالغ سنگین ارزی است. اهداف مهم دیگری که با توجه به شرایط خاص و دغدغه این روزهای کشور، میتوان برای این نهاد مالی در نظر گرفت به تأمینمالی ارزی، اشاره کرد. در این بین، سه گروه «ایرانیان مقیم خارج از کشور (بهویژه مقیم در حوزه خلیجفارس)»، «افراد خارجی منطقه و حتی رقابت با دوبی برای جذب منابع مالی» و « دلارهای خانگی در دست مردم» میتوانند جامعه هدف بسیار ارزشمندی برای تجهیز منابع به شمار آیند. در نظام بانکی دنیا نرخ بهرهها به سمت صفر و گاه منفی تمایل پیدا کرده و بانکهای دنیا با تعریف نرخ بهره منفی، برای نگهداری پول مشتریان، مالیات پنهان دریافت میکنند، ولی کشور ما دارای پروژههای کوچک و بزرگ با نرخهای بازده بسیار مناسب است که در بقیه نقاط دنیا معدود و کمیاب شده، پس سپردهگذار یا سرمایهگذاران این بانک میتوانند از فرصت شراکت در کسب چنین موقعیتهای سودآوری نهایت بهرهبرداری را داشته باشند.
گام بسیار مهم بانک مرکزی، فراهمکردن فضای آرامش و اعتماد به منظور ترغیب سپردهگذاری ارزی توسط دارندگان ارزهای وطنی است. اگر، بانک مرکزی بتواند در جهت جذب دلارهای خانگی و در دست مردم، تضمینهایی را قائل شود که مردم بتوانند سپردههای ارزی امن داشته باشند، میتوان به راحتی با سرمایهگذاری این منابع در پروژههای کشور، برای فرزندان کشور اشتغالزایی کرد. در صورت تحقق این امر، به طور قطع، بانک مرکزی و مردم وارد یک بازی برنده- برنده شده و به قول معروف با یک تیر، چند نشان را هدف قرار میدهند.
- سید محمد هاشمی نژاد-مدیرعامل گروه مالی ساتا
- شماره۳۳۰ هفته نامه اطلاعات بورس-صفحه۱۵