حتما بارها و بارها تجربه کردهاید که موجودی داخل کیف و جیب و کارتتان کافی نبوده است و در حیرت اینکه پولهایتان کجا خرج شده است. در آموزههای سواد مالی، گام نخست، مسلط بودن بر اوضاع مالی و داشتن حساب دخل و خرجهاست؛ اینکه بدانید در یک ماه چقدر درآمد دارید و چه هزینههایی پرداخت میکنید.
درآمدهای گوناگونی مثل حقوق ثابت، همکاری پروژهای، کار با اسنپ و تپسی و هزینههایی مثل رفت و آمد، لباس و کفش، سینما و استخر و تفریح، ورزش، دکتر و دوا و دیگر هزینهها، اما این پایان کار نیست. باید هزینههای آینده را هم روی کاغذ آورد. اینکه در آینده چه چیزهایی میخواهید بخرید؟ لپتاب، موتور، خودرو، خانه و...
برای خرید این چیزها، چه کارهایی لازم است انجام دهید؟ پسانداز داشته باشید؟ هزینههایتان را کاهش دهید؟ درآمدتان را افزایش دهید؟ از دوستان و آشنایان، صندوقهای قرضالحسنه قرض بگیرید یا تسهیلات بانکی دریافت کنید؟ یا سرمایهگذاری کنید؟
همچنین چگونه مخاطرات آینده در هزینهها، رویدادها و سرمایهگذاریها را مدیریت میکنید؟ برای مثال، چگونه خسارتهای ناشی از آتشسوزی، تصادف، حوادث و هزینه درمان بیماریها را کاهش داده یا به شخص دیگری (بیمه) منتقل میکنید؟ یا ریسکهای سرمایهگذاری را چگونه کاهش میدهید؟
به برنامهریزی درباره این امور، برنامهریزی مالی میگویند.
برنامهریزی مالی یعنی
•ثبت میزان درآمدها و هزینههایی که در حال حاضر داریم.
•ثبت هزینههایی که باید در آینده انجام بدهیم و پیشبینی درآمدهایی که باید این هزینهها را پوشش دهد.
•درآمدهای کنونی را برای استفاده بهتر در آینده و پیشرفت کشور سرمایهگذاری کنیم.
•بدهیهای خود را به حداقل برسانیم و بازپرداخت به موقع آنها را مدیریت کنیم تا اعتبارمان نیز حفظ شود.
•مخاطرات و ریسکهایی که متوجه ما و دارایی ما هستند را مدیریت کنیم.
برخی تصور میکنند برنامهریزی مالی فقط برای ثروتمندانی است که باید تصمیم بگیرند کجا سرمایهگذاری کنند. برخی دیگر گمان میکنند برنامهریزی مالی مخصوص کمدرآمدهایی است که از سطح معیشتی مناسبی برخوردار نیستند و باید با حساب و کتاب زندگی کنند. در حالی که نه چنین است و نه چنان! بلکه با هر سطحی از درآمد، برنامهریزی مالی لازم است.
- محمدرضا سیمیاری-کارشناس آکادمی هوش مالی
- شماره۳۳۱ هفته نامه اطلاعات بورس-صفحه۱۶