تجدید ارزیابی داراییهای ثابت در شرکتهای بورسی و افزایشسرمایه از این محل، از چند منظر قابل بررسی است.
اول اینکه این تجدید ارزیابی بر روی چه طبقاتی از داراییهای ثابت انجام میشود؛ چنانچه تجدید ارزیابی بر روی داراییهای ثابت غیر استهلاکپذیر مانند طبقات زمین و سرمایهگذاریها انجام گیرد، دارای اثرات هزینهای نبوده و از این منظر دارای جذابیت بیشتری برای سهامداران است. هرچند؛ چنانچه افزایشسرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییهای استهلاکپذیر نیز انجام شود، هزینههای استهلاک ایجاد شده جزو هزینههای غیرنقدی بوده و بر جریانات نقد شرکت بیتاثیر است.
از منظر ورود نقدینگی به شرکت، تجدید ارزیابی و افزایشسرمایه از این محل به خودی خود منجر به ورود نقدینگی به شرکت نمیشود، اما با به روز شدن داراییهای شرکت در ترازنامه و باتوجه به شرایط تورمی حاکم بر اقتصاد کشور، این عملیات میتواند باعث افزایش توان شرکت در تأمینمالی و اخذ تسهیلات از بازار پول و حتی بازارسرمایه شود. این موضوع میتواند برای شرکتهای دارای پروژه که به نقدینگی نیاز دارند، جذاب باشد.
از منظر خروج از شمولیت ماده ۱۴۱ قاون تجارت، افزایشسرمایه از این محل میتواند راهکاری جذاب برای هیأتمدیره و سهامداران شرکتهایی از این دست باشد.
از منظر سهامداران خرد در بورس، افزایشسرمایه از محل تجدید ارزیابی باعث رقیق شدن سهم و افزایش تعداد سهام منتشره میشود. این موضوع هم از بعد روانی میتواند بر رشد قیمت سهم تاثیرگذار باشد و هم این که باعث کاهش شکاف ارزش بازار سهم و خالص ارزش روز داراییهای آن شرکت شود. به عبارتی با انجام افزایشسرمایه از این محل، ارزش بازار میتواند متناسب با رشد تورمی ارزش ریالی داراییهای ثابت شرکت رشد داشته و بازده مناسبی را نصیب سهامداران کند.
باتوجه به جمیع جهات معمولا انجام افزایشسرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی ثابت، برای سهامداران خرد به دلایل گفته شده جذاب است و اغلب در مجامع شرکتهای بورسی دارای پتانسیل تجدید ارزیابی، این موضوع به عنوان مطالبهای از هیأتمدیره و سهامداران عمده از سوی سهامدار خرد مطرح میشود، اما برای سهامدار عمده موضوع متفاوت است؛ در مواقعی که شرکت مشمول ماده ۱۴۱ است یا به دلیل انجام پروژه یا دلایل دیگر نیاز به تأمینمالی دارد؛ تجدید ارزیابی به انجام آن کمک میکند، همچنین هیأتمدیره و سهامدار عمده به انجام افزایشسرمایه از این محل ترغیب میشوند.
در غیر این صورت و به صرف رقیق شدن سهم و رشد قیمت به این دلیل، برخی از سهامداران عمده، خصوصا باتوجه به هزینههای مترتب در فرآیند ارزشگذاری داراییها توسط کارشناس رسمی دادگستری و تشریفات آن، تمایلی به انجام این کار ندارند. ضمن اینکه با انجام تجدید ارزیابی، دفتری داراییهای ثابت در دفاتر شرکت متورم و به روز میشود و چنانچه متعاقبا شرکت اقدام به فروش این داراییها کند، دیگر سود قابلتوجهی از این محل شناسایی نمیشود که قابل تقسیم باشد و این موضوع نیز از دافعههای تجدید ارزیابی برای سهامداران عمده است. یکیدیگر از دافعههای این کار برای سهامدار عمده، این است که اگر داراییهای ثابت مانند زمین و طبقه سرمایهگذاریها تجدید ارزیابی شود، این امکان وجود دارد که در آینده و با افت ارزش روز داراییهای ارزیابی شده، شرکت ناگزیر به اخذ ذخیره کاهش ارزش دارایی و در نتیجه کاهش سود خالص شود.
- امیر مهدی صبایی-مدیر پرتفوی و تامین منابع مالی هلدینگ تاپیکو
- شماره۳۳۲ هفته نامه اطلاعات بورس-صفحه۱۵