مهدی کرباسیان سیاستمدار و مدیر ارشد ایرانی است که سوابق و مسئولیت‌های متنوعی در حوزه‌های مختلف اقتصادی داشته است. یعنی مدیری که مدیریتش به یک بخش از اقتصاد محدود نمی‌شود. وی از تجربه‌های مدیریتی خود استفاده کرده و در خصوص عدم اجرای موفق اقتصاد مقاومتی اینگونه معتقد است:

به نظر کارشناسان در حال حاضر اجرای اقتصاد مقاومتی منشای توسعه و بهره‌وری بهتر در اقتصاد است.چرا؟ 
کشور ایران از نظر امکانات در وضعیت مطلوبی قرار دارد و کشوری است که در مقایسه با دنیا جزو چند کشور محدودی است که از نظر انرژی، نفت، گاز و زغال سنگ وضعیت خوبی دارد. از طرف دیگر ایران در حوزه معادن خوشبختانه جزو کشورهای معدنی دنیا محسوب می‌شود که تعداد کشورهای معدنی در دنیا محدود است و کشور ما حدود 70 نوع مواد معدنی را دارد که در برخی از آنها رقم‌های ارزشمندی را از آن خود کرده است. ضمن اینکه هنوز اکتشافات در کشور به میزان کافی انجام نمی شود و اکتشافات کنونی از معادن روباز است، یعنی اکتشافات معادن ما بیش از 300 متر هنوز در عمق معادن انجام نشده و اگر در معادن عمیق کار شود قطعا منابع عظیمی داریم.
از طرف دیگر از نظر نیروی انسانی و راهیابی به دریای آزاد، کشور در وضعیت خوبی قرار دارد. زیرا کشورهای اطراف ما اکثرا نیازمند به راهیابی به دنیا از طرف ایران به دلیل دسترسی نداشتن به آبهای آزاد هستند. لذا رفتن به سمت اقتصاد مقاومتی به معنای اینکه بتوانیم از امکانات و ظرفیت‌های داخلی برای توسعه و سربلندی کشور استفاده کنیم یک ضرورت است. اما این نباید به این معنا باشد که همه نیاز کشور را خود تولید و مصرف کنیم. معنای اقتصاد مقاومتی این است که از امتیازات کشور در جهت توسعه و اشتغال استفاده کنیم. مثلا ایجاد شرکت‌های پتروشیمی و رفتن به سمت صنایع پایین دستی می‌تواند ارزش افزوده را افزایش دهد. همچنین در بخش فولاد می‌توانیم تولید را افزایش دهیم، زیرا سنگ آهن، گاز و ذغال سنگ به اندازه کافی داریم. اما در برخی از حوزه‌ها هم باید از منابع دنیا استفاده کنیم. بنابراین اقتصاد مقاومتی می تواند منشای توسعه و بهره‌وری بهتر در اقتصاد ما باشد.

 از بدو انقلاب موضوع خود اتکایی مطرح بوده و به نظر می‌رسید با سند اقتصاد مقاومتی این کار با جدیت پیگیری شود. نتیجه چه بوده است؟ 
 از بدو پیروزی انقلاب، موضوع خوداتکایی و خودکفایی جزو موارد اساسی کشور بوده که این موضوع از روز اول در دستور کار تمام انقلابیون، رهبران و دولت‌ها بوده، اما در برخی از موارد به انحراف رفته است. در دهه اول انقلاب خودکفایی کشاورزی در بحث اول قرار گرفت تا توسعه کشت ایجاد شود اما به جای اینکه بهره وری بالا برود و با حداقل مصرف آب، بالاترین بهره وری و تولید به وجود آید، این برنامه به سمت چاه‌های عمیق رفته و منابع آبی را دچار خسران کرد.در برخی از موارد برای توسعه صنعت در محل‌هایی که با محیط زیست سازگاری نداشت، صنعت راه اندازی شد و یا برخی از بهره وری‌ها و توسعه در پوشش تصمیم گیری‌های سیاسی و محلی که با منافع ملی تطابق نداشت، صورت گرفت. اما از طرف دیگر هم باید بگویم که در سال‌های 67- 1358 میزان صادرات کشور حدود یک میلیارد دلار بود که در حال حاضر به بالای 50 میلیارد دلار رسیده است، نشان دهنده این است که مسیر در حوزه پتروشیمی و صنایع معدنی و حتی در بخشی از محصولات کشاورزی موفق به پیش رفته است. اما در حوزه صنعتی هنوز موفقیت خوبی کسب نکرده‌ایم. زیرا سیاست صنعتی ما بر مبنای جایگزینی واردات بوده است. یعنی بجای اینکه توجه به صادرات و کیفیت و قیمت تمام شده داشته باشیم، واردات مد نظر بود. در واقع در این حوزه موفقیت زیادی حاصل نشده است. ولی اساسا باید بپذیریم که جزو دستور کار همه دولت‌ها بوده و هست. اما برای تاکید بیشتر، خوشبختانه از چند سال گذشته این اساس در دستور کار قرار گرفت که یک جهت‌گیری خوبی شده و در حوزه صنایع معدنی و پتروشیمی موفقیت خوبی هم حاصل شده است.

 می‌توان گفت که دولت‌ها در اجرای اقتصاد مقاومتی شکست خورده‌اند؟
 البته دولت‌های مختلف با توجه به این که تمام تلاش خود را کرده اند ولی در برخی از مواقع به دلیل بدسلیقگی و اینکه سیاست همیشه بر اقتصاد غلبه داشته، تصمیماتی که گرفته شده عقلایی و کارشناسی نبوده و برخی از تصمیمات احساسی یا سیاسی موجب شده تا سیاست‌های اقتصاد مقاومتی موفق نباشد. اما جهت اصلی و رفتن به سمت اقتصاد مقاومتی و خود اتکایی همیشه در دستورکار بوده است.

 در حال حاضر جهت گیری‌ها باید چگونه شکل بگیرد تا به سمت اجرای اقتصاد مقاومتی پیش برویم؟
یک نکته این است که جهت گیری ما در اقتصاد باید این باشد که در جاهایی که مزیت نسبی داریم، سرمایه گذاری کنیم و از سرمایه گذاری‌های احساسی به بهانه محرومیت زدایی و اینکه بخواهیم همه نیازهای کشور را خود تولید کنیم، پرهیز داشته باشیم. مثلا در صنعت خودرو یکی از سیاست‌های شکست خورده 40 ساله اخیر ماست اما همچنان اصرار به تولید داریم. یعنی همیشه به این نتیجه رسیده ایم که می‌خواهیم خودرو تولید کنیم و موجب شد که میلیاردها دلار در این رابطه سرمایه گذاری کرده و هنوز ما نمی توانیم در داخل کشور بدون سیاست‌های جدی تعرفه ای نزدیک به 100درصد خودروهای داخلی کشور را کیفی کنیم که بتواند موثر باشد و حتی از نظر قیمت موجب رضایت مصرف کننده باشد. اما در این باب باید از مزیت‌های نسبی کشور استفاده کنیم و کشور را به سمت تولید با قیمت تمام شده کمتر و کیفیت بهتر و قابل رقابت در صنعت بین المللی یا حداقل در سطح منطقه هدایت کنیم تا صادرات هم داشته باشیم.

  • فرزاد مهدی زادگان -خبرنگار 
  • شماره 344 هفته نامه اطلاعات بورس - صفحه 14