دولت با کاهش نرخ سود بانکی میتواند به ۴ هدف بزرگ نائل شود که عبارتند از کنترل تورم، کنترل نقدینگی، هدایت منابع به سمت تولید و تأمین کسری بودجه.
دولت باید بتواند جلوی خلق نقدینگی را بگیرد و علاوه بر این، نقدینگیهای خلق شده را کنترل و هدایت کند. دولت میتواند با کاهش نرخ سود بانکی مانع خلق نقدینگی شود و سپس با توسعه بازار سرمایه نقدینگی موجود را به سمت بازار سرمایه و بورس هدایت کند و آن را در مسیر تولید به کار بگیرد.
ارزش داراییهای غیربانکی بانکها بالغ بر ۲۵۰ هزار میلیارد تومان است که یکی از عوامل اصلی بالا نگه داشتن نرخ سود بانکی و عدم پرداخت تسهیلات به تولید است. بانکها با کاهش نرخ سود بانکی به زیر ۵ درصد میتوانند این داراییها را به قیمتهای جذاب بفروشند و زمینه تزریق به بخش تولید و جهش آن را فراهم کنند. نکته جالب اینجاست که ارزش روز داراییهای غیربانکی بانکها چندین برابر بدهی بانکها به بانک مرکزی است.
عامل اصلی بالا نگهداشتن سود بانکی چیست؟
دولت برای کنترل تورم آتی و همچنین تأمین کسری بودجه ۲ راه دارد:
در گام اول باید بتواند نقدینگی را کنترل کند. برای کنترل نقدینگی هم باید جلوی خلق نقدینگی گرفته شود. به عبارتی ابتدا جلوی خلق نقدینگی گرفته شود و سپس نقدینگی خلق شده و اضافی را جذب و کنترل کند و در مسیر تولید به کار بگیرد.
برای دستیابی به این اهداف، دو راهکار زیر پیشنها میشود:
۱ . کاهش نرخ سود بانکی که جلوی خلق نقدینگی را میگیرد؛
۲. تقویت بازار سرمایه و توسعه بازار سرمایه که باعث میشود نقدینگیهای خلق شده و سرگردان کنترل شود تا به جای اینکه این نقدینگیها به سمت بازار ارز و سکه هدایت شوند که بازارهای سوداگری هستند و باعث افزایش تورم میشوند، به سمت بازار سرمایه هدایت شوند.
دولت با عمل به این دو استراتژی میتواند مشکلات خود را تا حدودی برطرف کند و در مسیر کنترل نقدینگی و تورم گام بردارد.
در مجموع، دولت با عمل به این روش در واقع با یک تیر چهار نشان میزند:
- کنترل تورم
- کنترل نقدینگی
- هدایت منابع به سمت تولید
- تأمین کسری بودجه