تاریخ انتشار: ۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۲۲:۴۲

نسبت های قیمت به سود، به ارزش دفتری، به فروش، به جریان نقدی، به ارزش دارایی، به هر بندی از صورت های مالی یا هر چیزی از متعلقات شرکت ها که فکرش را بکنید در بازار سرمایه ایران نه تنها از میانگین های تاریخی خودش فاصله گرفته بلکه در بسیاری موارد از ماکزیمم های تاریخی خود هم فراتر رفته است. عامل اصلی را همه می شناسیم: نقدینگی ملتهب هدایت شده به بازار سرمایه.

برای بازار سرمایه، سه حالت محتمل است:

۱- بازگشت به میانگین یک اصل است. بازار سقوط می کند و در یک ابرواکنش منفی به قبل از میانگین های تاریخی خود باز می گردد و از آنجا حرکت دوباره خود را متناسب با شرایط آن روز آغاز خواهد کرد.

۲- اصل بازگشت به میانگین نقض می شود، بازار سقوط نمی کند و بورس ایران یک ابر انتقالِ پایدار از کانال های تاریخی خود به کانال های جدید را تجربه خواهد کرد.

۳- اصل بازگشت به میانگین نقض نمی شود اما بازار هم سقوط نمی کند. بلکه نسبت ها، با رشد مخرج کسر کوچک می شوند و به میانگین های تاریخی بلکه کمتر از آن باز می‌گردند. یعنی شرکت ها رشد بالایی در تولید، فروش، سودآوری، ارزش دارایی و... را تجربه خواهند کرد.

اما کدام حالت رخ خواهد داد؟

پیش نیازهای تحقق حالت سوم:

 ⁃ فروکش کردن سریع تب‌ کرونا در ایران و جهان

 ⁃ تنش زدایی از روابط خارجی

 ⁃ رفع تحریم ها

 ⁃ اتخاذ سیاست های انبساطی پولی و مالی توسط بانک مرکزی و دولت

 ⁃ افزایش نرخ تشکیل سرمایه ثابت، رشد GDP، رشد پایه پولی، رشد مخارج دولت، پایداری تورم انتظاری و...

پیش نیازهای تحقق حالت دوم:

 ⁃ کاهش پایدار نرخ بهره ریال به کمتر از ۱۰ درصد

 ⁃ کاهش پایدار تورم نقطه به نقطه و میانگین به کمتر از ۱۰ درصد

 ⁃ فروکش کردن تب کرونا در ایران و جهان

 ⁃ کاهش ریسک های تجاری و دست کم عدم افزایش سطح ادراک ریسک توسط بازار

 ⁃ کاهش قابل ملاحظه نرخ بازده مورد انتظار سرمایه گذار ناشی از عوامل فوق

پیش نیازهای تحقق حالت اول:

 ⁃ عدم تحقق پیش نیازهای دو حالت دیگر !!

لازم نیست بحث ‌کنیم بازار حبابی است یا نه. چون بازارهای مالی آینده را تنزیل می کنند. پس لازم است بحث‌ کنیم آینده اقتصاد چگونه باشد این قیمت ها پایدار خواهد ماند؟ چقدر به تحقق پیش نیازهای هر سناریو وزن می دهیم؟

سرمایه هر کس حاصل انباشت تصمیمات خود اوست.

پ.ن. : حالت چهارمی هم متصور است و آن جبران زیان سرمایه گذاران با استفاده از منابع عمومی و جلوگیری از سقوط محتمل بازار است که در یادداشتی جداگانه به آن خواهم پرداخت.