صدای بورس- مدتی قبل در جمع صمیمی برخی مدیران روابط عمومی شرکت‌های معدنی و فولادی به موضوعی اشاره کردم که تکرار آن را در آغازین روزهای هفته روابط عمومی و ارتباطات خالی از لطف نمی‌بینم. واقعیت این است که هر ساله در این روزها از جایگاه و نقش روابط عمومی بسیار گفته و نوشته می‌شود اما در اغلب موارد به طرح پاره‌ای موضوعات تکراری، تئوری پردازی و تبریک و تشکر بسنده می‌شود. تردیدی نیست که طی سالیان اخیر اهمیت این حرفه بیش از پیش در فضای مدیریت کشور متجلی شده و با تنوع، گسترش و پیچیدگی رسانه‌های جمعی و گردش انبوه اطلاعات، نقش متخصصان روابط عمومی بیش از گذشته نمود یافته است.
اما در این میان، آنچه به طور عام در میان متخصصین و مدیران روابط عمومی و به طور خاص در فضای معدن و صنایع معدنی آنچنان که باید، مورد توجه جدی قرار نگرفته، لزوم ارتباط جدی، ممتد، هدفمند و برنامه‌دار روابط عمومی‌ها با یکدیگر و تعامل آنها در یک ساختار و بستر مناسب است. در واقع روابط عمومی‌ها اگر روابط پویا و جدی را از روابط درون همکاران و مدیران خود - که من آن را در اینجا روابط خصوصی می‌نامم!- آغاز کنند، در ساماندهی سایر روابط موفق‌تر خواهند بود.
در کنار کارکردها و دغدغه‌های عادی و همگانی واحدهای روابط عمومی در سازمان‌ها و نهادهای مختلف، بسیاری از چالش‌ها، نیازها و رویکردهای روابط عمومی در حوزه معدن و صنایع معدنی مشترک یا لااقل شبیه به یکدیگر است. انتقال تجربیات، همکاری و هم افزایی، هماهنگی در پیشبرد اهداف مشترک و نیل به ایده‌های تازه می‌تواند از جمله دستاوردهای ارتباط جدی‌تر واحدهای روابط عمومی در حوزه معدن و صنایع معدنی باشد.
پیشنهاد تشکیل انجمن روابط عمومی‌های صنعت
طی دو دهه حضورم در عرصه روابط عمومی شاهد برگزاری جلسات پراکنده و تشکل‌های بسیاری بوده‌ام که حاصل همت و تلاش فعالان و بزرگان این حرفه برای گسترش ارتباطات تخصصی لااقل در سطح شرکت‌های همکار و هم گروه در هلدینگ‌ها یا بخشی از زنجیره تولید بوده است. اما به دلایل مختلف هنوز تا رسیدن به تشکلی فراگیر و متناسب با گستردگی و نیازهای صنعت فاصله بسیاری وجود دارد.
هفته روابط عمومی و ارتباطات فرصت مغتنمی است تا ضمن تقدیر از تمامی تلاش‌های انجام شده در این زمینه، توجه مدیران و همکاران را بار دیگر به لزوم راه‌اندازی یک تشکل تخصصی جامع و تاثیرگذار جلب نموده و پیشنهاد تشکیل «انجمن روابط عمومی‌های حوزه معدن و صنایع معدنی» را مطرح نمایم.
برای کارآیی و بهره‌وری بیشتر این تشکل توجه به نکاتی چند، خالی از فایده نخواهد بود:
- حمایت و حضور دستگاه‌های دولتی در تشکل یاد شده بر اعتبار آن خواهد افزود اما محوریت و سردمداری آنان از تحرک و پویایی‌اش خواهد کاست. توصیه می‌شود ضمن همکاری و هماهنگی کامل با دستگاه‌های حاکمیتی، از دولتی شدن آن احتراز شود.
- هدف‌گذاری، برنامه‌ریزی و سازماندهی دقیق در قالب تدوین یک اساسنامه جامع برای تشکل، از بایسته‌های شروع این حرکت ارزشمند خواهد بود.
- برای نیل به نتیجه مطلوب باید امکان حضور شرکت‌های کوچک و متوسط در کنار بنگاه‌های بزرگ و همکاری و استفاده از ظرفیت‌های آنان به خوبی فراهم گردد.
- استفاده از تجارب و ظرفیت‌های سایر تشکل‌های موجود در گستره انجمن‌ها و هلدینگ‌ها و شرکت‌های همکار بر غنا و ارزش این کار خواهد افزود.
- مقوله آموزش و توانمندسازی علمی و عملی مدیران و نیروهای روابط عمومی در اولویت کارکردهای این انجمن قرار خواهد داشت.
- باید پذیرفت که متاسفانه در زمینه ارتباط روابط عمومی‌های حوزه صنعت با رسانه‌ها و پشتیبانی جدی از تولیدکنندگان محتوای تخصصی و حرفه‌ای هنوز نارسایی‌های بسیاری وجود دارد. از جمله حرکت‌های ارزشمندی که می‌تواند در قالب این تشکل صورت پذیرد، تأسیس صندوق حمایت از رسانه‌های تخصصی با مشارکت تمامی اعضاء با هدف تقویت جدی و ایجاد عدالت نسبی در پشتیبانی مادی و معنوی ضابطه‌مند از رسانه‌ها خواهد بود.
- این تشکل منسجم و قوی می‌تواند از پراکندگی رویدادها، همایش‌ها و نمایشگاه‌های تخصصی صنعت پیشگیری کرده و با ایجاد تمرکز و یکپارچگی در برگزاری، ارتقاء کیفی آنها و صرفه‌جویی قابل توجه در هزینه‌ها را به دنبال داشته باشد.
اطمینان دارم همکاران ارجمندم در رسانه‌ها، انجمن‌ها و واحدهای روابط عمومی شرکت‌های معدنی و صنایع وابسته تجارب، تلاش‌ها و ایده‌های بسیاری در این خصوص داشته و در صورت مشارکت، همدلی و همراهی آنان پیشنهاد حاضر می‌تواند کامل‌تر شود و اجرای آن قدم مثبتی در ارتقاء کارکرد روابط عمومی‌ها و رسانه‌های این صنعت باشد.