صدای بورس- روابط عمومی، هنر و فن بیشینهسازیِ رضایت جامعه و مردم است. توانِ تقویتِ درکِ میان آدمیان تا جاییکه کینه، بغض و نفرت نباشد؛ سهل است؛ که فضا سرشار از دوستداشتن باشد، این یعنی روابط عمومی. لبخند، انرژی و روحیه خوب، لازمه ارتباطات موفق است در کنارِ درکِ رابطه انسانها.
آنچه من دریافتم، تعریف این اصل از مرزِ برقراری ارتباط بین مخاطب و مشتری با سازمان عبور کرده است. دیگر “دو طرف”ی معنا ندارد. رئیس، وزیر، مقام ارشد، کارمند، کارگر و مشتری همه یکطرف میز هستند و محتاج فهمیدهشدن، درکشدن و دیده شدناند.
آنچه در این سالها دیدم، جز فرصتی برای جولانِ ارتباطات و روابط عمومی نبود. فرصتی طلایی برای کمک به جامعه هدفِ ارتباطات.
طرفِ ما، آدمهایی هستند که همه میخواهند به غایت اثرگذار و خدمتگزار باشند و کارنامه درخشانی از خود بر جای گذارند.
از آنسو، مشتریان، مردم و مخاطبانی که آنها هم میخواهند شنیده و دیده و از همه مهمتر فهمیده شوند و اینجا باید نهادی قوی میاندار و شاید بهتر بگویم میداندار باشد تا اینها را بههم برساند؛ طعمِ خوشِ زیستن و بودن کنار همدیگر را به آنها بچشاند و انحراف معیارِ بازدهیِ این ارتباط را به کمترین درجه برساند.
روابط عمومی هنر و توانِ بالا بردنِ بازدهیِ کل و حداکثرسازیِ رضایت و عایدی میان مردمان است؛ اگر یک کشور لبخند زد و در عین داشتنِ مشکلات، “امیدوار” زیست، یعنی که ارتباطات و روابطعمومی در آن مُلک با قدرت جاری شده است.
حال با استمداد از مولوی: “ذاتِ نایافته از هستیبخش کِی تواند که شود هستیبخش”، میدانداران خود باید چنان پُر ز گوهرهای انسانی و چشنده طعمِ انسانیت و بزرگی باشند که بتوانند حسّ زندگی را میانِ همنوعان خویش جاری کنند، وگرنه آموختن و جاری کردنِ چند اصل و مهارتِ آکادمیک را بسیار دانند و در نهایتْ تاج و تخت و میز را بیحاصل واگذارند و از خود نشانی نگذارند!
هفته ارتباطات و روز روابط عمومی بر چنان وارستگانی مبارک و خجسته باد.