تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۵:۰۵

محسن عباسی کارشناس بازار سرمایه ، مدرس دانشگاه علامه و مدیر عامل شرکت مشاور سرمایه ‌گذاری ابن سینا مدبر (اماکو) در گفت‌وگو با صدای بورس به تحلیل بازارهای جهانی و برخی صنایع پرداخت و به افراد تازه وارد توصیه کرد: بازار را سخت نگیرید و اگر توهم توطئه داشته باشید، کار را برای خودتان سخت می‌کنید. متن این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

بورس چه می‌شود و به کدام سمت می‌رود؟

برخی افراد نسبت به بازار دید کوتاه‌مدت دارند اما برای تحلیل بازار، باید آن را به صورت ساختاری تحلیل کنیم. اصلی‌ترین تاثیری که بورس ما از حوزه جهانی می‌پذیرد، در بخش نفت و کامودیتی‌ها است. با توجه به  اینکه بورس ما ارتباط مستقیمی با دیگر کشورها ندارد مستقیما نیز تاثیرپذیری ندارد اما وقتی قیمت پتروشیمی و پلیمری‌ها تغییر می‌کند به تبع آن، شرکت‌های صادراتی ما نیز تاثیر می‌پذیرند. در گذشته  بحث‌هایی شده بود مبنی بر برگشت v شکل اقتصاد جهانی؛ یعنی یک نزول، نقطه و برگشتی را در اقتصاد جهان خواهیم داشت. علت هم این است، اتفاقی که در دنیا رخ داده (مثل کرونا) عامل ساختاری ندارد و زمانی که وحشت ناشی از آن رفع شود، همه شرایط به حالت عادی بازخواهد گشت.

این روزها بازار فولاد گرم است؛ نظر شما در این باره و بازارهای جهانی چیست؟

در حال حاضر بحث فولاد در بازار ما داغ شده و علت آن التهابات و انتظارات تورمی داخل کشور است که منجر به هجوم مردم می‌شود. در برخی مواقع هم برخی اقدام به انبار کردن یا خرید زودهنگام می‌کنند تا با تورم آینده برخورد نکنند.

موجودی انواع محصولات فولادی در چین برای هفته‌های متوالی نزولی است و در این مدت، کاهش ۴۰ تا ۷۰ درصدی انواع محصولات فولادی در چین را شاهد بودیم. قیمت سنگ آهن که از برزیل می‌آید و به دلیل کرونا بارگیری نمی‌شود، افزایش یافته و به بازار فولاد فشار آورده است.

بازار جهانی نفت کف تاریخی خود را تجربه کرده و در حال حاضر احیا شده است.

بازار طلا در حال حاضر تحت فشار است، نرخ تورم در دنیا متاثر از کرونا نزولی شده و در نتیجه نرخ بهره واقعی در سطح دنیا رشد دارد. بنابراین سرمایه‌گذاران تمایل به خروج از بازار ندارند.

اوضاع جهانی به نظرم بد نیست و کف تاریخی را رد کرده‌ایم و در حال سپری کردن دوران ریکاوری هر چند با سرعت کم هستیم.

پس از بازارهای جهانی، تحلیل شما از بازارهای داخلی چیست؟

در رابطه با بحث داخلی و اقتصاد کلان اگر دولت را بازیگری بزرگ در بازار بدانیم، اتفاقی که رخ داده این است که دولت به لحاظ درآمدی بسیار تحت فشار است و منبع درآمد پیش‌روی دولت مالیات بود که با اتفاقات اخیر، بسیاری از مالیات‌ها محقق نمی‌شود. دولت نیز این مسئله را پیش‌بینی کرد و پرتفوی درآمد خود را به سمت فروش اوراق تغییر داد. بنابراین یک بازیگر بزرگ وجود دارد که منافعش ایجاب می‌کند بورس همچنان پر رونق باشد.

بحث عایدی مسکن به نظر شما به وقوع می‌پیوندد؟

این طرح در اجرا قطعا به مشکل خواهد خورد اما نباید فکر کنیم بی‌تاثیر خواهد بود. اولین و کمترین تاثیر آن، اثر روانی خواهد بود.

 به نظر من دولت به دنبال این است تا  همانطور که بازار را از تقاضای سفته‌بازی خالی کرده، در رابطه با مسکن نیز صرفا تقاضای مصرفی باقی بماند اما حداقل این طرح اثر روانی خودش را خواهد گذاشت.

پس از دولت، بازیگر دیگری به نام مجلس وجود دارد که به عقیده من دست به تغییر بسیاری از قوانین  خواهد زد. در حال حاضر فضای غیر از بورس برای درآمدزایی مردم و دولت وجود ندارد.

در حال حاضر بسیاری از افراد که صاحب کسب و کار هستند و به دلیل کرونا کارشان کساد شده به بازار سرمایه رو آورده‌اند. اتفاق خوبی است و زمانی که شاخص یک میلیون را رد کند، افراد بیشتری وارد بازار خواهند شد.

دولت در راستای توسعه اقتصاد چه کرده است؟

دولت گام اول برای توسعه بازار را برداشت و دیگر بازارها همچون بانک را کمی ضابطه‌مندتر کرد و باعث شد بخشی از نقدینگی وارد بورس شود و در این مدت برخی افراد سود خود را شناسایی کردند و از بازار خارج شدند. اما حالا شاهد موج دوم اقدامات دولت خواهیم بود. به نظرم فروش etf ها فروش مطلوبی نبود و عجیب بود که دولت برای آشنایی مردم با ابزار بازار سرمایه وقت کافی صرف نکرد و صرفا به مصاحبه و اطلاعیه بسنده کرد.

 متاسفانه در رابطه با آشنایی مردم با سهام عدالت نیز همین مسئله ناآگاهی رخ داده و به نظرم تا هنوز فرصت هست، بهتر است دولت برنامه‌هایی جهت آموزش و آشنایی مردم با فضای بازار ایجاد کند. با این وجود به نظرم مرحله دوم اقدامات دولت بر روی صنایع خواهد بود. دولت در ابتدا بازارها (بازار مسکن، پول)‌ را محدود کرد و به نظرم در گام بعدی، دولت امتیازهایی از جمله تعرفه‌ها و عوارض و اصلاح روش‌های مالیاتی را به صنایع خواهد داد، اما مردم مطمئن باشند که حداقل تا پایان سال تمام تلاش دولت برای رونق بورس خواهد بود زیرا هیچ منبع درآمدی ندارد.

اکثر مردم عقیده دارند شرایط بازار تقریبا شبیه به سال ۸۴ است؛ نظر شما در این باره چیست؟

 بیشتر بازدهی بازارهای دنیا در دو سال آخر یا یک سال آخر ریاست جمهوری اتفاق می‌افتد. در سال‌های اول، هر رئیس جمهور اقدام به تغییرات می‌کند و بعد از یک یا دو سال کنشگران اقتصادی با تغییرات کنار می‌آیند و شروع به رشد می‌کنند و عموما بیشترین بازدهی در سال آخر است. به نظر من بورس به مرور جای خود را بین سیاسیون باز خواهد کرد. با استقبال مردم، نامزدهای بعدی مطمئنا برنامه مدونی برای بورس خواهند داشت. به عقیده من بورس معادلات سیاسی را هم تغییر خواهد داد.

 ۲۰ هزار میلیارد تومان حجم معاملات که تا پایان سال به بالای ۳۰ هزار میلیارد خواهد رسید، عدد کوچکی نیست و به راحتی نمی‌توان چراغ بورس را خاموش کرد. تا یکی دو سال دیگر همانطور که مردم امروزه به همه بانک‌ها و عملکردشان واقف هستند، با بورس آشنا خواهند شد. قطعا دولت تا پایان دوره خود بورس را حمایت خواهد کرد و چاره‌ای جز این ندارد. نوسانات بورس از نظر من قابل قبول بوده و ریزش خاصی نداشتیم و کماکان اوضاع بورس را مثبت می‌دانم.

تحلیل شما از بازار طلا چیست؟

بازار طلا بازیگران خود را دارد و به نظر من بازار طلا جای سرمایه‌گذاری‌های کوچک نیست. به موازات اصلاح بازار بورس بقیه بازارها رشد کردند ولی طلا از نظر قیمتی جذابیت خود را از دست داد. طلای جهانی  به دلیل اینکه نرخ تورم روند نزولی دارد و تحت فشار است، در حال حاضر به نظرم صرفا تقاضای مصرفی در این بازار وجود دارد و این بازار را مناسب برای جذب نقدینگی این روزها نمی‌دانم.

چه زمانی مردم بازار سرمایه را ترک می‌کنند؟

پولی که وارد بورس شده بازدهی خوبی گرفته و زمانی بورس را ترک می‌کند که بازار دیگری با همین سطح بازدهی با ریسک کمتر یا سطح بازدهی بیشتر و ریسک بیشتر پیدا شود. در این صورت است که افراد ریسک‌پذیر یا ریسک‌گریز بازار خود را تغییر می‌دهند.

در حال حاضر اگر بازار ارز و مسکن رشد نکرده بودند، می‌توانستم این دو را تهدید بدانم اما اتفاقی که افتاده و باید دقت داشت، این است که تمام بازارها همانند حلقه زنجیر به هم متصل هستند. وقتی یکی افزایش می‌یابد بقیه بازارها هم به تبع آن رشد می‌کنند.

در چند روز آینده بازار سیکل صعودی را شروع خواهد کرد و سهام‌ها دست به دست خواهند شد. اثراتی که در بازار خواهیم دید متاثر از افزایش نرخ‌ها در بازار فیزیکی خصوصا بورس کالا است و در اردیبهشت و خرداد گزارشات خوبی خواهیم داشت.

برخی از مردم نسبت به سهام عدالت شک و تردید دارند؛ در این باره نظر شما چیست؟

سهام عدالت یک برگ برنده خواهد بود به خاطر اینکه ۴۹ میلیون نفر ناخوداگاه درگیر سهام عدالت هستند و رشد اصلی بازار بعد از عرضه‌های اولیه یک الی دو میلیون تومانی بود که منجر به افزایش مشارکت‌های مردم شد. از دید من سهام عدالت یک عرضه ۵۰ میلیون نفری است و نباید از این موضوع ترسید. سهام عدالت به افزایش نقدینگی بورس کمک خواهد کرد. اینطور نیست که تمام ۴۹ میلیون نفر تمام سهم خود را عرضه کنند. به نظرم برخی این سهام را نگه خواهند داشت و دید من در حالت کلی مثبت است.

خبری منتشر شد مبنی بر پذیرش سهام عدالتهای استانی در بازار؛ با توجه به این نظر شما چیست؟

این هم در راستای اقدامات و حمایت‌های دولت است، اما این خبرهایی که به صورت پینگ‌پنگی منتشر می‌شود، ناشی از عدم تجربه دولت است نه بی برنامگی، زیرا قبلا چنین تجربه‌ای در کشور وجود نداشته است. به نظرم در مسیر درستی پیش می‌روند. دولت متوجه نارضایتی مردم از روش غیرمستقیم شده بنابراین اصلاحاتی ایجاد کرده است.

نظر شما در رابطه با عملکرد سازمان بورس و شرکت بورس و فرابورس چیست؟

یک انتقاد تند و تیز نسبت به سازمان بورس، شرکت بورس و شرکت اطلاع‌رسانی بورس دارم؛ به نظرم در ضعیف‌ترین دوره خود قرار دارند.

سازمان بورس، شرکت‌های خدمات دهنده و بازوهای اجرایی درآمدشان از محل معاملاتی است که مردم انجام می‌دهند و بنابراین برای روی آوردن مردم به بازار و برای حفظ و آموزش مردم باید وقت بگذارند. به هر حال ما از عنوان سازمان بورس هیچ شفافیتی ندیدیم و مشخص نیست کارمزدهایی که می‌گیرد صرف چه کاری می‌شود؟ فرابورس، طبق اطلاعات ماهانه هر ماه رکوردش بیشتر می‌شود و اصلا کاری به این ندارم که هسته را بهانه کرده‌اند که تحریمیم و کاری نمی‌کنند؛ چرا برای آموزش وقت نمی‌گذارند؟ دیدید که در مورد سهام عدالت چقدر ضعیف برخورد کردند.

صدا و سیمایی‌ها در بسیاری از جاها کم کاری کرده‌اند اما  به نظرم در رابطه با بورس موضع درستی دارند. می‌گویند کار نمی‌کنیم زیرا برنامه باید مشارکتی باشد. در اصل صدا و سیما می‌گوید من برای سازمان بورس کار می‌کنم و مردم مشتاق به ورود می‌شوند اما از کارمزدها چه به من می‌رسد؟ ای کاش سازمان بورس و دیگر شرکت‌ها برای مردمی که برایشان کارمزد می‌سازند، وقت می‌گذاشتند و بورس را از سطح مبتدی تا پیشرفته آموزش می‌دادند.

شرکت اطلاع‌رسانی و فرهنگ‌سازی بورس که در خواب به سر می‌برد. نمایشگاهی داشتند که به خاطر کرونا برگزار نمی‌شود و در صورت برگزاری هم به درد مردم نمی‌خورد. برای توسعه بورس باید از ظرفیت فضای مجازی استفاده کنیم. وضعیت آموزش و فرهنگ‌سازی بورس به شدت ضعیف است و به نظرم آن طور که در شان بازار است، معرفی و آموزش اتفاق نیفتاده است.

تحلیل شما از صنعت کاشی و سرامیک چیست؟

یکی از صنعت‌هایی است که به نسبت مزیت رقابتی در آن وجود داشته، نسبت به گذشته توسعه یافته و مصارف آن تغییر پیدا کرده است. اگر افزایش نرخ ارز صورت بگیرد، صادرات این محصولات توجیه‌پذیر است اما فکر می‌کنم این صنعت در سهامداری و ارتباط سهامدار عمده با بازار مقداری ضعیف عمل می‌کند وگرنه جزو شرکت‌هایی هستند که در گذشته استقبال زیادی از آنها می‌شد اما برنامه‌های سهامداران عمده و شرکت‌هایشان در بازار ضعیف بوده و جزو گروه‌هایی هستند که به لحاظ بنیادی کاملا تغییر کرده‌اند. اگر فضای صادرات بهتر شود اوضاع بهتری خواهند داشت.

تحلیل شما از صنعت خودرو چیست؟

خودرویی‌ها رشد خوبی داشتند. فکر می‌کنم مسئله‌ای که می‌تواند این صنعت را زیر و رو کند، برنامه‌های افزایش سرمایه و اصلاح ساختار شرکت‌ها است.

 در کنار بحث‌های تجدید ارزیابی که اتفاق افتاد، اقدام به افزایش سرمایه از محل آورده می‌کردند و هزینه‌های مالی خود را پوشش می‌دادند زیرا این کارها عملیاتی و اکثرا سودآور هستند. به نظرم محرک بعدی این گروه، افزایش سرمایه از محل نقدی است. گروه خودرو می‌تواند یکی از پرطرفدارترین گروه‌های بازار باشد.

برخی افراد تا بازار کمی تکان می‌خورد، به بازار تک سهم‌ها رو می‌کنند؛ نظر شما در این باره چیست؟

به نظر من در حال حاضر چیزی به نام بازار تک سهم‌ها وجود ندارد. با این حجم از نقدینگی چیزی به اسم بازار تک سهم نخواهیم داشت. دو حالت دارد، بازار یا خوب است یا بد.

در خصوص تحلیل صنعت دارویی توضیح دهید لطفا.

در صنعت دارو چیزی به نام برند نداریم و عمده داروسازها، داروهای ژنریک می‌سازند. شرایط این صنعت بهتر از این خواهد شد و این شرکت‌ها نیز می‌توانند افزایش سرمایه دهند تا رشد کرده و شناوری سهم را بالاتر ببرند. با توجه به اینکه تحریم هستیم و دارو وارد نمی‌شود تقاضا همچنان برای دارو بالا است و در مجموع با اینکه برندساز نیستیم اما در داروی ژنریک هم بازار اشباع نشده است.

نظر شما در رابطه با صنعت بانک و  بانک‌هایی که قرار است، ادغام شوند، چیست؟

گروه بانکی پتانسیل این را دارد که جزو ۳ گروه اول باشد. اصلاح قیمتی خوبی اتفاق افتاده و به نظرم لیدر این گروه بانک ملت است. به هر حال سرعت بانک ملت در برقراری ارتباط با سهامداران و ارائه برنامه‌هایش بسیار خوب است. بانک ملت قصد افزایش سرمایه از محل تامین نرخ ارز دارد و در حالت کلی مثبت است.

تحلیل شما از کامودیتی‌های بازار داخلی چیست؟

در بازار داخلی شرکتی مانند فولاد مبارکه اصلاح خوبی انجام داد و اگر بورس کالا را مشاهده کنید، متوجه می‌شوید این شرکت رکوردهای خوبی ثبت می‌کند. اگر بخواهیم ۳ لیدر این صنعت را معرفی کنیم، شرکت‌های پالایشی و فلزات که از قبل نرخ ارز و افزایش قیمت محصولات داخلی سود می‌کنند، به نظرم گزارش ماهانه ۳ ماه ابتدای سال این شرکت‌ها در کانون توجه قرار خواهد گرفت و این گروه همچنان جای رشد دارد.

تحلیل شما از صنعت سیمان چیست؟

خود صنعت سیمان، صنعت لوکال است یعنی کسی از اینجا به دلیل هزینه‌های حمل و نقل بالا نمی‌تواند به چین سیمان صادر کند و فقط سیمانی‌هایی که لب مرز هستند، می‌توانند صادرات داشته باشند. این صنعت دو دسته می‌شود، بازار داخلی و خارجی که به خارج از کشور صادرات دارند. اما فکر می‌کنم افزایش نرخ سیمان را خواهیم داشت و به نظرم جای رشد دارند اما همچنان لیدر نخواهند بود. صنعت سیمان مشکلی که دارد، به دلیل قیمت‌گذاری دستوری آن است اگر نرخ سیمان آزاد یا در بورس کالا تعیین شود، شرکت‌های سیمانی شاید ۲ الی ۳ برابر قیمت حال را ببینند.

نظر شما درباره صنعت حمل و نقل چیست؟

صنعت حمل و نقل تماما در دست حکشتی است و شاخص گروه با این شرکت حرکت می‌کند. هنوز ارزنده است و به نظرم دولت روی آن دست خواهد گذاشت. به لحاظ فاندامنتال و تکنیکال این گروه مثبت است.

تحلیل شما از صنعت لیزینگ چیست؟

صنعت لیزینگ به شدت صنعت خوبی است و بهای فروشی ندارد. مابه‌التفاوت وامی که از بانک‌ها می‌گیرند و خودرویی که می‌فروشند یا تخفیف‌های بیمه‌ای که می‌گیرند، تاثیر می‌گذارد و تقاضا برای خودروسازی بسیار است که این فرصت خوبی برای شرکت‌های لیزینگ است. این صنعت قابلیت رشد دارد.

تاثیر نرخ ارز روی صنعت بانکی و پالایشی‌ها و پتروشیمی‌ها چیست؟

شرکت‌های پالایشی محصولات خود را برای صادرات به پالایشگاه پخش منتقل می‌کنند. به همین جهت وقتی تعدیل اعلام شد، برخی شرکت‌ها تعدیل‌های بیشتری داشتند و برخی کمتر؛ من نمی‌دانم پشت پرده چه اتفاقی می‌افتد اما  صنعت پالایشگاه نسبت به دوره‌ای که شرکت‌های پالایشگاهی ذخیره می‌گرفتند، اوضاع بهتری دارد و قبل از پایان تابستان ذخیره‌ها آزاد خواهد شد. در خلال فروش etf های بعدی که پالایشگاهی است، به نظرم خبرهای خوبی از شرکت‌های پالایشی می‌شنویم.

نظر شما در رابطه یا صنعت برق و نیروگاهی چیست؟

یکی از گروه‌هایی که از رشد بازار جامانده، گروه‌ها و شرکت‌های نیروگاهی و سرمایه‌گذاری مرتبط با آنان است که دیوارشان از همه کوتاه‌تر است و به محض افزایش نرخ، علیه‌اش سروصدا می‌کنند. این صنعت به نظرم گروه جامانده‌ای است و اصلا رشدی نکرده که بخواهد اصلاح کند.

روی چه صنعت‌هایی دید منفی دارید؟

اگر بازار مسکن و طلا و ارز در کف  قیمتی بود، به شما می‌گفتم بورس یک رقیب جدی دارد اما این بازارها هم رشد کردند و  بورس اصلاح شده است. اگر بخواهیم غیر بازاری تحلیل کنیم، خود بازار سرمایه نسبت به  بقیه بازارها ارزان تلقی می‌شود زیرا بازار سرمایه همچنان جا دارد و در شرایط نسبی می‌توان گفت به تحلیل اعتقاد داریم یا نه.

تصور برخی این است که عدد شاخص رابطه مستقیم با درصد سود آنان دارد؛ آیا درست است؟

من خودم ۱۴۰۰ تا ۱۶۰۰ را در کوتاه‌مدت دیدم و فکر نکنید اگر شاخص دو میلیون شود سهام شما دو برابر می‌شود. دیدید بعد از ورود شستا هر ۵  درصد که مثبت می‌شد از ۱۵ هزار واحد به ۲۰ یا ۳۰ هزار واحد می‌رسید.

شرکت‌های جدیدی که وارد می‌شوند مقدار عددی شاخص کل را افزایش می‌دهند، بنابراین اینکه بگوییم شاخص ۱۴۰۰ شد پس ۵۰ درصد سود کردیم اشتباه است.

اگر بخواهیم بازار بورس را ببینیم، بهتر است پیچیده فکر نکرده و توهم توطئه نداشته باشیم زیرا در این صورت کار را برای خودمان سخت می‌کنیم. قیمت‌ها طبق انتظارات بالا می‌رود. بورس هم به عنوان یک نهاد سرمایه‌گذاری با این اتفاقات رشد می‌کند و برای همه صنایع این اتفاقات رخ می‌دهد. ممکن است برخی ضرب آهنگ بیشتری داشته باشند برخی کمتر، در نهایت شما با بازاری طرف هستید که خود را با بقیه بازارها تطبیق می‌دهد. در رابطه با گروه‌ها وقتی نرخ ارز در صورت مالی بانک‌ها ۸ هزار تومان است اما در بازار ۱۷ هزار تومان این فاصله پر می‌شود و همان اتفاقی که برای بانک ملت که ۶۰۰ تومان بود و به ۲۰۰۰ هزار تومان رسید، رخ می‌دهد، آن هم به دلیل انعکاس واقعیت‌های اقتصادی در قیمت سهام.

منتهی سهام مثل مسکن، خودرو، ارز و طلا نیست که قیمت آن بازار مشخصی داشته باشد. گاهی سهام‌ها از ارزش ذاتی خود دور می‌شوند، بنابراین در بلندمدت می‌بینید که بسیاری از افراد سهمی را با ۲۰ درصد سود فروختند اما ۳ برابر شده به دلیل اینکه ضریب تعدیل را منظور نکرده‌اند.

در نهایت بازار سرمایه مستثنی نیست؛ فکر نکنید بورس می‌ریزد و ما خارج می‌شویم و در پیک قیمت وارد بازار دیگری می‌شویم. بازارها باهم رشد می‌کنند و در حالت کلی نظر من مثبت است.