در پی ثبات ارز که به نظر استارت برهم خوردن آن از ماهها قبل خورده شده، تولیدکنندگان و صادرکنندگان تا حد بسیاری از ثابت ماندن نرخ ارز رضایت داشتند ولی همچنان بازگشت ارز حاصل از صادرات برای آنها یک چالش بزرگ بود با این حال تلاشهای دولت برای ثابت نگاه داشتن و کنترل قیمت ارز نیمایی بالاخره رنگ باخت و ارز نیمایی از فرودین ماه روند جدی افزایش خود را در پیش گرفت.
بنا بر آمار بانک مرکزی هر دلار آمریکا در سامانه نیما در اواخر فروردین ماه سال جاری از حدود ۱۳هزار و ۷۰۰ تومان شروع به تازیدن کرد و در تاریخ هشتم اردیبهشت ماه با عبور از قیمت ۱۳هزار و ۹۰۰ تومان، وارد کانال ۱۴هزار تومانی شد.دلار نیمایی اواخر اردیبهشت ماه به ۱۵ هزار و ۳۰۰ تومان سرکشی کرد و هفته گذشته نیز تا از ۱۵هزار و ۷۰۰ تومان پا را فراتر نهاد!
اما این افزایش سریع چه تاثیری بر تولید و صادرکنندگان کشور دارد؟ پر واضح است که افزایش دلار افزایش قیمتها را در بر دارد اما از طرف دیگر به نظر میرسد بانک مرکزی چندان هم از افزایش نرخ دلار نیمایی ناراضی نیست!کاهش شکاف بین ارز آزاد و نیمایی که هدف بانک مرکزی از بالا بردن قیمت ارز نیمایی است، ادامه خواهد داشت. به نظر میرسد بانک مرکزی این تلاش را در جهت افزایش نرخ ارز نیمایی و رساندن آن به سمت بازار آزاد به کار بسته است، نه پایین آوردنش! کاهش این شکاف قیمتی صادارت را رونق میبخشد، اما بهای دیگری نیز دارد که افزایش تورم و سطح عمومی قیمتها است که به نظر نه تنها بانک مرکزی و دولت که مردم نیز دیگر به افزایش آن عادت کردهاند!با این حال افزایش نرخ ارز نیمایی، افزایش ریالی سود شرکتها را نیز در پی خواهد داشت، اما باید این نکته را هم در نظر گرفت که این سود ثمره افزایش نرخ دلار و کاهش ارزش ریال و به نوعی جان باختن آن در مقابل رغیب بی شاخ ودمش یعنی دلار است!
افزایش حاشیه سود پتروشیمی ها
جعفر ربیعی، مدیر عامل هلدینگ خلیج فارس در ارتباط با تاثیر افزایش ارز نیمایی بر شرکتهای صادرات محور از جمله هلدینگ خلیج فارس گفت: با افزایش قیمت ارز نیمایی، صادرات پتروشیمیها به لحاظ ارزی افزایش پیدا میکند که در نتیجه معادل ریالی آن نیز افزایش می یابد.ربیعی افزود : علاوه بر این از سوی دیگر خوراک پتروشیمیها چون به صورت ارزی محاسبه میشود نیز افزایش مییابد.البته در نهایت قیمت خوارک پتروشیمیها و حجم صادرات آنها با افزایش نرخ نیماو تبدیل آن به ریال بالا میرود. بنابراین میتوان گفت حاشیه سود ارزی در پتروشیمی ها ثابت میماند. با این حساب چون ارز نیمایی افزایش یافته، حاشیه سود ریالی پتروشیمی ها نیز افزایش پیدا میکند.
حال خوب از افزایش ارز نیمایی و کاهش شکاف قیمتی
بهروز رحمتی، معاون توسعه و اکتشاف شرکت ملی صنایع مس ایران نیز در رابطه با اثر افزایشی ارز نیمایی بر صادرات شرکت صنایع مس ایران گفت: به دلیل اینکه شرکت ملی صنایع مس ایران بر اساس قیمتهای بازار بورس لندن کار میکند و فرمول قیمتگذاری آن هم در فروش داخلی و هم در فروش صادراتی، تابع مستقیمی از نرخ ارز و قیمت انرژی در بازار بورس لندن است بنابراین پر واضح است که با افزایش قیمت انرژی و نرخ ارز این موضوعات تاثیر مثبتی را بر روی این شرکت میگذارد.
معاون شرکت ملی مس با اشاره به تامین تمامی مواد اولیه این شرکت از داخل افزود : شرکت صنایع ملی مس ۱۰۰درصد کنستانتره مورد نیازش را از داخل تامین میکند اما در برخی از شرکتها با توجه به واردات مواد اولیه موردنیاز اگر نرخ ارز افزایش پیدا کند، قیمت مواد اولیه آنها نیز افزایش پیدا میکند، اما در شرکت ملی صنایع مس ایران این افزایش قیمت شامل مواد اولیه نمیشود و در بخش هزینهها این افزایش تاثیر چندانی بر صنایع ملی مس ایران نخواهد گذاشت.
رحمتی در خصوص افزایش سودآوری این شرکت در خصوص افزایش دلار نیمایی گفت: در بخش فروش تاثیر بسیار مثبتی بر افزایش سودآوری و eps شرکت خواهد داشت.
معاون توسعه و اکتشاف شرکت ملی صنایع مس ایران در ارتباط با کاهش شکاف بین بازار آزاد و بازار نیمایی گفت: تاثیر این کاهش در کلیه صنایع مثبت است به طور قطع دلیل این موضوع این است که یکی از بزرگترین معضلات حوزه معدنی کشور از جمله شرکتهای مانند صنایع مس ایران از سال ۹۷ تا کنون چالشهای مربوط به اختلاف بین ارز نیمایی و آزاد بوده است. همچنین ارز ۴۲۰۰ تومانی باعث ایجاد تقاضای کاذب میشد سپس با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی، اختلاف ارز نیمایی و ارز بازار آزاد تا ۴۰ درصد افزایش پیدا کرد که به تدریج این شکاف کم شد و تاثیر این موضوع بر کلیه صنایع صد در صد مثبت است ،چون در اینجا مصرفکننده واقعی صنایع پایین دستی محصول را خریداری میکنند و ارزش افزوده ایجاد میکند. پس هر چقدر این شکاف بیشتر باشد ضربه به شرکتهای تولیدی مادر محسوب میشود اما به طور کلی حال عمومی شرکت ملی مس بسیار خوب است که افزایش ارز نیمایی و کاهش شکاف قیمتی ارزها نیز مزید بر علت شده است.
کاهش هزینههای سفته بازی و معامله گری
جواد خلیلی مدیر سرمایهگذاری هلدینگ گسترش صنایع معدنی کاوه پارس در گفتگویی به بررسی اثر افزایش نرخ نیمایی و کاهش شکاف قیمتی بین ارز آزاد و سامانه نیمایی پرداخت .
افزایش نرخ ارز نیمایی چه آثاری برای درمان دردهای تولید داخلی دارد ؟
نزدیک شدن نرخ ارز نیمایی به نرخ بازار آزاد و کاهش شکاف بین این دو بازار امکان صادرات و عرضه ارز بیشتری را به تولیدکننده میدهد علاوه بر این کاهش اختلاف موجود بخشی از هزینههای سفته بازی، معامله گری و غیره را به نفع تولیدکننده و همچنین مصرفکننده نهایی کاهش میدهد و به علاوه شفافیت را در اختیار دولت، وزارت اقتصاد، بازرس و نهادهای دیگر میگذارد. این افزایش نرخ همچنین میتواند کنترل رویدادهای مالی ارزی در کشور بهینهتر و آسانتر کند و صنایع در این حوزه میتوانند استفاده بسیار خوبی را از این افزایش ارز داشته باشند. ولی از طرف دیگر به علت اینکه قسمتی از ارز باید صرف واردات کالا، تجهیزات، سرمایه و ماشینآلات شود در واقع افزایش نرخ ارز در کوتاه مدت موجبات افزایش هزینههای جاری، عملیاتی و سرمایه شرکتها را فراهم میکند ولی در بلندمدت مزیت افزایش این نرخ ارز نیمایی نسبت به مضرات آن بیشتر خواهد بود.
کاهش شکاف قیمتی بین ارز نیمایی و آزاد چه تاثیری بر صنایع مختلف خواهد داشت؟
با کاهش این شکاف اقتصاد داخلی رو به رشد میرود.در واقع باید گفت افزایش نرخ ارز و کمبود فاصله حباب بین نرخ دستوری و نرخ واقعی ارز موجب میشود که بعد از تحریمها، سرمایهگذاران خارجی هم بتوانند در کشور ما سرمایه گذاری کنند و ریسک سرمایهگذار خارجی در اثر کم شدن فاصله قیمتهای دستوری و نگهداری حباب منفی ارز کاسته شود. سرمایهگذار خارجی برای ورود به کشورهایی که دامپینگ در دستمزد، انرژی و غیره و مزیتهایی در بخشهایی مثل معدن و صنایع مختلف دارند میتواند مشوقی برای ورود سرمایهگذاری خارجی به کشور باشد.به همین دلیل آزادسازی ارز و تغییر ارز برابر شاخصهای اقتصاد جهانی و اقتصاد داخلی، عدم جلوگیری از کنترل و نگهداری ارز کشور موجب میشود که در بلندمدت سرمایهگذاری خارجی استراتژی مناسب برای سرمایه گذاری و استفاده از نیروی جوان و ماهر و منابع طبیعی ارزانقیمت مثل گاز مواد معدنی داشته باشد و از دسترسی و موقعیت کشور در حوزه صادرات استفاده کند.
کاهش شکاف موجود چه تاثیری بر صادارت خواهد داشت؟
افزایش قیمت ارز نیمایی و کاهش شکاف میان آن با ارز آزاد به دولت این اختیار را میدهد که وقتی توانایی فروش نفت و گاز ندارد بتواند به روشهای دیگر این را به عنوان سوبسید به صنعت بدهد.دولت میتواند از این فضای دامپینگ نرخ ارز برای صادرات نفت و گازی که در حال حاضر با هزاران محدودیت با آن مواجه است استفاده کند. ظرفیتهایی که در حال حاضر در بخش صنعت و در رابطه با شعار جهش تولید وجود دارد این است که دولت با یک مدیریت صحیح به جای صادرات نفت و گاز پرهزینه، بی قیمت و با ریسکهای بالای سیاسی و اقتصادی میتواند این موارد را به عنوان جبران فرصتی که تاکنون از دست داده است مدنظر قرار دهد.
این افزایش نرخ ارز چه تاثیری بر سطح عمومی قیمتها دارد؟
وجه منفی این افزایش ارز را میتوان در کوتاه مدت در افزایش تورمی که برای مردم به همراه میآورد دانست. ولی در بلند مدت به علت این که کشور را وارد فاز صادراتی می کند به نظر میرسد برای جبران وابستگی به نفت و رونق صادرات عملکرد مثبتی را رقم بزند.البته در کوتاهمدت به احتمال زیاد فشار بسیار مضاعفی را به واسطه افزایش سطح عمومی قیمتها به جامعه وارد میکند ولی در بلند مدت اگر به درستی مدیریت شود می تواند مزایا و ثروت خیلی خوبی را به همراه داشته باشد.
- گلشن بابادی، خبرنگار
- هفته نامه ۳۵۴ اطلاعات بورس، صفحه ۵