تاریخ انتشار: ۱۶ تیر ۱۳۹۹ - ۱۶:۴۳

فشار تحریم‌ها بخصوص در ۲ سال اخیر و به دنبال آن کاهش چشم‌گیر فروش نفت موجب شد که دخل و خرج ارزی کشور برابر شود.

با نزول بحران کرونا در ماه‌های اخیر که کاسته شدن ارزش ارزی صادرات به خصوص  به کشورهای همسایه عراق و ترکیه را به دنبال داشت، درآمد ارزی کشور تحلیل رفته و فشار تقاضا، قیمت‌ها را به سمت بالا سوق داده است.

باید بپذیریم که رژیم ارزی کشور به طور ناخواسته از رژیمی که آن را تثبیت جهش می‌نامیم فاصله گرفته است. اساسا درآمدهای ارزی کشور طوری نیست که علاوه بر تامین مصارف ارزی به افزایش ذخایر ارزی کشور نیز بیانجامند.  بنابراین هرگونه مازاد تقاضا یا کمبود عرضه به سرعت به قیمت ارز منتقل می‌شود؛ بر این اساس فشار تقاضای ناشی از نرخ تورم بالای کشورمان نسبت به نرخ تورم سایر نواحی ارزی نیز باعث جابه‌جایی های رو به بالای قیمت ارز در طی زمان خواهد شد. دیگر دوران تثبیت ارز به سر آمده است.

تنها چیزی که بانک‌مرکزی کنترل نسبی روی آن دارد،  سیاست پولی است که البته در این مورد هم به شیوه نگران کننده‌ای ظاهرا بانک مرکزی بیشتر به دنبال کاهش نرخ بهره است تا جلوگیری از افزایش نرخ تورم. در حالی که نرخ بازده واقعی اقتصادمان منفی است بانک مرکزی از کاهش نرخ بهره بین بانکی کم‌وبیش به عنوان نوعی موفقیت یاد می‌کند. نرخ بازده واقعی منفی از عمده عوامل افزایش شدید سرعت گردش پول و افزایش نرخ تورم در ماه‌های اخیر بوده است.

اگر با کاهش تمهیدات محدودکننده مربوط به کرونا  درآمد ارزی ما به سطوح سابق برگردد و چنانچه بانک‌مرکزی به جای افزایش شاخص بورس ( از محل کاهش نرخ بهره)  کنترل نرخ تورم را نشانه بگیرد، می‌توانیم دوره‌های ثبات بلندمدت‌تری را تجربه کنیم.

  • هفته نامه ۳۵۷ اطلاعات بورس، صفحه ۱۵