به گزارش صدای بورس، مدیرعامل کارگزاری نمادشاهدان در گزارشی اختصاصی به بازار به وضعیت شرکتهای نفتی بورسی پرداخته است. توضیحات دکتر علی جمالی در این زمینه را بخوانید.
با صرفنظر از برخی شوکهای قیمتی، قیمت نفت از تابستان سال ۸۳ تا اواخر سال ۸۸ تقریبا در کانال ۴۰ تا ۸۰ دلار در نوسان بوده است. از اوایل سال ۸۹ تا اواخر سال ۹۳ در کانال ۸۰ تا ۱۲۰ دلار در نوسان بوده است. به طور متوسط از سال ۹۴ تا پایان سال ۹۸ قیمت نفت به کانال ۴۰ تا ۸۰ دلار برگشته است و از ابتدای سال ۹۹ تاکنون به زیر کانال ۴۰ دلار رسیده که از سال ۷۷ خورشیدی تاکنون بیسابقه بوده است. کاهش قیمت نفت باعث کاهش قیمت بخشی از محصولات پالایشی مانند متانول و اوره در این دوره ۳ ماهه از سال ۹۹ شده است ولی نهتنها تاثیری روی فرآوردههایی همچون زایلین، LDPE، PVC و... نداشته بلکه شاهد افزایش قیمت این فرآوردهها نیز بودهایم. در کنار این تغییرات ما شاهد رشد چشمگیر نمادهای پتروشیمی و پالایشی از سال گذشته تا به امروز هستیم. سوالی که پیشروی سرمایهگذاران است، این است که اولاً این رشد تابع چه عواملی است؟ ثانیاً تا کی این رشد ادامهدار خواهد بود؟ و آیا سرمایهگذاری در سهام این شرکتها بهصرفه است یا خیر؟
نفتیها تابع شرایط جهانی و داخلی
بررسیها نشان میدهد که شرایط صنعت نفت از منظر تغییرات قیمت تابع تحولات منطقهای، سیاستهای نفتی اوپک، شرایط حاکم بر اقتصاد سیاسی کشورهای صادرکننده نفت، نرخ ارز، تورم و وضعیت اقتصادی مصرفکنندگان عمده نفت بوده است. بنابراین اگر کاهش یا افزایشی در قیمتهای نفت بوده، شاهد بودهایم که روند مذکور در دورههای تقریبا ۵ ساله استمرار داشته و عملاً تابع دوره تغییرات سیاسی- اقتصادی در منطقه و در جهان بوده است. این مساله روی میزان درآمدهای شرکتهای بورسی از منظر میزان تولید و قیمت تولید متناسب با عرضه و تقاضای بازار تأثیرگذار بوده است و عملاً در سطح دنیا، تغییرات ارزش سهام این شرکتها در بلندمدت و میانمدت به جز در مواردی محدود نوسان غیرعادی را تجربه نکرده است.
در ایران اما این قضیه کاملا متفاوت بوده است. تحریمها، عدم انتقال تکنولوژی، سرمایهگذاری خارجی، تورم، افزایش نرخ ارز، بودجه دولت و شرایط ملتهب منطقه رویهم شرایط خاصی را برای این صنعت به وجود آورده است. از یک طرف بالا رفتن هزینههای استهلاک تجهیزات و تکنولوژی این صنعت و تورم هزینههای جاری، باعث افزایش بهای تمامشده بسیاری از محصولات پتروشیمی و پالایشی شده است و به نظر سودآوری این شرکتها با مشکل برخورد کند و از طرف دیگر افزایش قیمت کالاهای سرمایهای این صنعت به دلیل کمبود آنها و بالا رفتن ارزش جایگزینی و تورم در صنایع مرتبط به بالا رفتن ارزش داراییهای شرکتهای پتروشیمی و پالایشی منجر شده است؛ بهگونهای که تحلیلهای تکنیکال در خصوص برخی از نمادهای بورسی پتروشیمی مانند فارس، افزایش ۸ برابری قیمت سهام آنها تا پایان سال را پیشبینی میکنند.
شاخص بورس بهعنوان آیینه تمام نمای اقتصاد کشور از ابتدای سال ۹۹ تا اواخر تیرماه از ۵۱۲.۰۰۰ واحد به ۱.۸۰۰.۰۰۰ واحد رسیده است. علت اصلی این تغییر، تورم انتظاری از قیمت داراییها و رکود سایر بازارهای موازی بوده است که با چاشنی افزایش ۵۰ درصدی قیمت ارز و تورم لجامگسیخته کالاهای مصرفی، رفتار هیجانی و تودهواری گسترده را باعث شده است.
سابقه افزایش قیمت و ارزش دارایی ازجمله سهام در ایران نشان میدهد که چسبندگی قیمتها باعث میشود که این افزایشها هرچند تا اندازهای اصلاح خواهند شد ولی به نقطه قبل از افزایشها برنخواهند گشت. بنابراین هرگونه خرید سهام شرکتهای مزبور جذاب، سودآور و توجیه اقتصادی دارد.
علاوه بر موارد مذکور که بیشتر جنبه سیستماتیک بازار و تکنیکال دارند، صنایع مرتبط به صنعت نفت، بهطور خاص شرکت پتروشیمی و پالایشیها، دارای ویژگیهایی هستند که در بازار بورس امسال و حتی طی چند سال آینده عامل جذابیت آنها نسبت به سایر صنایع خواهد بود.
اولاً اجرای پروژههای جدید و بزرگ در این صنایع در قیاس با سایر صنایع هم بیشتر و هم بزرگتر است که میتواند اثر زیادی بر ارزش سهام آنها داشته باشد. بهعنوان نمونه میتوان به پروژههای شرکتهای وابسته به شرکت سرمایهگذاری نفت، گاز و پتروشیمی تامین اشاره کرد.
ارزش جایگزینی بالا برای صنعت نفتی
دومین مطلب، ارزش جایگزینی شرکتهای مزبور است که افزایش قیمت دلار عامل اصلی آن است. برای نمونه احداث یک واحد پتروشیمی تولیدکننده اوره و آمونیاک مشابه پتروشیمی لردگان با ظرفیت ۱.۸ میلیون تن در سال حدود ۵۰۰ میلیون یورو مخارج سرمایهای دارد که با یورو ۲۶۰۰۰ تومانی امروز چیزی حدود ۱۲۵۰۰ میلیارد تومان ارزش جایگزینی آن است که در قیاس با ۶ ماه پیش حدود ۵۰ درصد افزایش یافته است. این مساله در سایر شرکتهای پتروشیمی پالایشی که قدمت بیشتری دارند، رشد ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ درصدی ارزش جایگزینی را نشان میدهد و لذا افزایش قیمت سهام این شرکتها حباب نیست.
سومین مطلب، افزایش سرمایههای قابلتوجه در این شرکتهاست که عمدتاً از محل تجدید ارزیابی داراییها است و میتواند سهام این شرکتها را برای سرمایهگذاران جذابتر کند.
افزایش قیمت ارز را نیز به عنوان یک عامل مجزا میتوان مورد بررسی قرار داد. از یک طرف افزایش قیمت ارز باعث افزایش ارزش فروش شرکتهای پتروشیمی صادرکننده شده است و از طرف دیگر با تورم انتظاری که قیمت ارز ایجاد کرده، ارزش داراییهای این شرکتها نجومی شده است. البته در بلندمدت این افزایش میتواند در عملیات شرکتها خلل وارد کند چون قیمت قطعات و تکنولوژی وارداتی به مراتب گرانتر شده است و انتظار میرود شرکتها در برنامههای راهبردیشان، خود را برای مقابله با این مساله آماده کنند.
نکته دیگر ترکیب سبد سرمایهگذاری هلدینگهای سرمایهگذاری نفت و گاز و پتروشیمی است که با دارا بودن سهام مدیریتی بسیاری از شرکتهای بزرگ پالایشی و پتروشیمی عملاً هم از سودآوری این صنایع منتفع میشوند و هم از افزایش ارزش سرمایهگذاری خود سود کسب خواهند کرد. این مساله باعث میشود از سهام این شرکتها بهعنوان حقوقی فعال بازار سرمایه حمایت کرده و سهام این شرکتها را بالا نگهدارند که خود دلیلی است بر وجود پدیده چسبندگی قیمتهای سهام شرکتهای پالایشی و پتروشیمی در بازار سرمایه.
افزایش نرخ حاملهای انرژی و پرتقاضا شدن نفتیها
نکته بعد، انتظار از افزایش نرخ حاملهای انرژی و فرآوردههای پتروشیمی است که انتظار افزایش قیمت فروش و سودآوری بیشتر این صنایع را بالاتر برده و خود باعث افزایش ارزش ذاتی این سهام میشود.
کاهش قیمت مواد اولیه پتروشیمیها و پالایشیها هم مساله دیگری است که به دلیل کاهش قیمت جهانی نفت میتواند اثرات منفی روی سودآوری و فروش برخی از این شرکتها که صادرکننده این فرآوردهها هستند، داشته باشد و کاهش میزان فروش و سودآوری را به همراه داشته باشد که کاهش ارزش برخی از این شرکتها در برههای از زمان در دوره ۳ ماهه اول سال ۹۹ بیشتر به این خاطر بوده است.
آخرین نکته اینکه عرضه اولیه بسیاری از شرکتهای بزرگ پتروشیمی که متعلق به شرکتهای بزرگتری در این صنعت هستند، خود عاملی برای رشد سهام این شرکتهاست. بنابراین مشاهده میکنیم شرکت بزرگی مانند تاپیکو و فارس رشدهای زیادی را قبل و بعد از عرضه اولیه زیرمجموعههای خود شاهد بودهاند.
بهطور کلی چشمانداز شرکتهای صنعت نفت و گاز و پتروشیمی حاضر در بورس مثبت بوده و سرمایهگذاری در سهام این شرکتها پربازده و با ریسک معقول است که حتی بحران کرونا و درگیریهای خاورمیانه هم نتوانسته است رشد آنها را متوقف سازد و انتظار میرود که حداقل تا پایان امسال رشد چشمگیری در این صنایع شاهد باشیم.