صدای بورس- چطور میشود این مسیر را تغییر داد؟ چطور میشود بازار را از این ریسک بزرگ رها کرد؟
به نظر میرسد دو دسته راهکار برای نجات هسته معاملات وجود داشته باشد: دسته اول راهکارهای فنی و دسته دوم راهکارهای بیزینسی.
دسته اول: راهکارهای فنی مختلفی برای سبک شدن بار بر روی سامانه معاملات مطرح شده است، از قبیل دو یا چند قسمت کردن سخت افزار معاملات بورس، برداشتن کنترل ماژول از روی هسته معاملات و کنترل کردن دارایی و فعال بودن کد مشتریان در سطح OMSها، تفکیک صنایع مختلف و مثلا دو قسمتی کردن بازار که بخشی از ساعت ۹ تا ۱۱ و بخشی از ساعت ۱۱ تا ۱۳ انجام شود و...
اجرای هر یک از راهکارهای فنی بسیار سخت، زمانبر و مستلزم ارتباط سامانههای مختلف است که خود افزایش ریسکدار شدن معاملات را به همراه دارد یا اثرات مخربی بر روی بیزینس بازار دارد. با وجود مشکل بودن اجرای راهکارهای فنی، متاسفانه باید گفت که درمان قطعی مشکلات هسته معاملات از طریق راهکارهای فنی امکانپذیر نیست و این راهکارها همانند مسکنی است که ممکن است وضعیت هسته را برای چند ماه بهتر کند. به نظر میرسد که تا رویهها و سیاستها و بیزینس بازار تغییری نکند و اصلاح نشود، راهکارهای فنی صرفا اثرات موقت خواهند داشت. در هر عرضه اولیه بالغ بر ۵ میلیون رکورد به کنترل ماژول هسته معاملات اضافه میشود. هیچ راهکار فنی پاسخگوی این مقدار از افزایش حجم و تعداد معاملات و مشتریان بازار سرمایه نخواهد بود. مشکل هسته معاملات صرفا از طریق راهکارهای بیزینسی قابل حل است.
دسته دوم: متاسفانه رویهها، سیاستها و روشهای بیزینسی بازار سالهاست که تغییر نکرده و اصلاح نشده است. نتیجه اعمال این رویهها و سیاستها، افزایش فشار بر هسته معاملات و قرار گرفتن در مسیر فعلی است. تا زمانی که به شیوههای کمونیستی فرصتِ سودآوریِ بدون ریسکی را در عرضههای اولیه بین عموم مردم به مثابه خرده نانی تقسیم و توزیع میکنیم، در هر عرضه اولیه بالغ بر چند صد هزار کد معاملاتی جدید به روش مستقیم وارد بازار سرمایه میشوند. وظیفه بورسها از «کشف نرخ منصفانه» در عرضههای اولیه به «چانهزنی با ناشر و تعیین نرخ شیرین برای مردم» تبدیل شده است!! با این روش عرضه اولیه که به مثابه فراخوانی از جانب بازار سرمایه به ورود مستقیم عموم مردم به بازار است، فشار بر هسته معاملات و اختلال آن افزایش مییابد (فارغ از تبعات فراوان ورود مستقیم عموم مردم به بازار سرمایه). اگر سقف نرخ در عرضههای اولیه باز بود و قیمت رقابتی تعیین میشد، آنگاه فرصتِ رانتگونه از بین میرفت و عموم مردم برای دریافت این فرصت به سمت بازار به صورت مستقیم هجوم نمیآوردند. اگر تمام عرضههای اولیه به صندوقها داده میشد و مردم برای بهرهمندی از آن به سمت صندوقها هدایت میشدند، افزایش بیشمار کدهای معاملاتی و فشار بر هسته را شاهد نبودیم.
دامنه نوسان هم یکی از موضوعات بیزینسی بازار است که اگر افزایش یابد، میتواند حجم صفها و فشار بر سامانه را کاهش دهد.
کاهش حجم مبنا هم میتواند حجم صفها و فشار بر سامانه معاملات را کاهش دهد.
برداشتن دامنه نوسان در ۳ یا ۵ روز کاری پس از عرضه اولیه به منظور جلوگیری از شکلگیری صفهای طویل پس از عرضه اولیه و به تعادل رسیدن قیمت سهم برای کاهش فشار بر روی هسته بسیار راهگشاست.
متاسفانه مدیران بازار سرمایه در خصوص راهکارهای بیزینسی و اصلاح رویهها و سیاستهای قدیمی و موروثی بازار، بسیار مقاومت دارند. بعضا استدلالات متناقض برای مخالفت با آنها میآورند. رویه عرضه اولیه را اصلاح نمیکنند چون که اعتقاد دارند این روش کمونیستی موجود، سبب جذب مردم به بازار سرمایه میشود و از افزایش دامنه نوسان هراس دارند چون باعث رشد بیشتر بازار میشود!!
تا زمانی که راهکارهای بیزینسی را به کار نگیریم، از مسیر فعلی خارج نمیشویم و فشار بر هسته افزایش مییابد و با گذشت زمان به نقطه خاموشی بازار نزدیکتر میشویم. امیدوارم قبل از رسیدن به آن نقطه به سراغ راهکارهای بیزینسی که مبتنی بر استانداردهای جهانی است، برویم.