به گزارش صدای بورس، وی ادمه داد: به جای انجام یک کاردرست و اساسی که همان کنترل بازار از طریق حجم مبنا و حجم معاملات قابل قبول است ،هزاران اشتباه اساسی دیگر انجام می دهند.
آیا این گروه از متولیان به تبعات تصمیمات خود اندیشیده اند؟آیا می دانند که توقف چندماهه و چندساله یک نماد تمام ساختار صندوقها را بهم می ریزد و پول مردم را بلوکه می کند،سهامدارخرد را به جای مدیران، مجازات می کند و ریسک نقد شوندگی بازار را به شدت افزایش می دهد ؟
آیا می دانند که این روش ، دستکاری در بازار را از طریق مدیران به شدت افزایش می دهد؟ ماجرای تلخ گیلان پاکت و کنتور سازی ایران از یادها رفته؟
جای تعجب است که اطلاعات واقعی حسابرسی شده کارشناسان، قابلیت اتکا نداشته و با اشکالات اساسی مواجه است چه آنکه بخواهیم به اطلاعات پیش بینی شده با هزاران اما و اگر اتکا کنیم!
آیا می دانید که افزایش نقد شوندگی و حجم معاملات در بازار در این سالها مرهون حذف پیش بینی سود هر سهم بوده که در گذشته صدها نماد را متوقف نگه داشته بود؟ چرا با ایجاد یک بحران خود ساخته در بازار ،همه اصول اولیه بازار را زیر پا می گذارید ،قانون جنگل ،یعنی بی قانونی حاکم بودن بهتر است از قوانین ناقص و پراز تضاد و تناقض !!
بایده به جای پرداختن به موضوعاتی که در روال عادی خود در حال انجام است به فکر سایر مشکلات خودساخته که بر همگان عیان است پرداخت.این به معنی اصلاح اساسی موضوعات نادرست است نه تغییر روند موضوعات درست. اعمال این گونه تصمیمات جای تاسف دارد و نشانگر عبرت نگرفتن از تاریخی به کوتاهی همین چندسال گذشته است.
مشکلات ساختاری بازار را به صورت ریشه ای حل نمی شود، ،ساختار توده واری بازار را اصلاح نمی شود و ورود مردم را به بازاررا ساماندهی نمی شود.ابزار سرمایه گذاری بلند مدت و حرفه ای در دست مردم قرار نمی گیرد و معرفی نمی شود اما به جای همه ی این ها به جایش به هرس شاخه و برگها می پردازند.
بزرگترین جنایت علیه بازار ،فرسایشی کردن آن و اعمال محدودیت ها برای نرسیدن بازار به تعادل است که متاسفانه اکثر تصمیمات متولیان بازار در این راستا بوده است باید از سیاست های قیم مآبانه دست برداشت و تمرکز را بر قاعده صحیحی گذاشت که می گوید:
"برای شکستن قیمت در هر بازاری، بایستی ضمن وجود اطلاعات حداقلی ، باید حجم قابل قبولی در یک جلسه معاملاتی انجام شود."