به گزارش صدای بورس دهههاست که نفت در اقتصاد ایران به عنوان منبع اصلی و ارتضایی بودجه دولت و توزیعکننده درآمد و رانت نفتی شناخته میشود. اقتصاد ایران هیچگاه از این موضوع فاصله نگرفته و حتی تاسیس صندوق ذخیره ارزی نیز باعث نشد که وابستگی بودجه در اقتصاد کشور به نفت کمرنگتر شود. در واقع دولتهای مختلف در ایران به دلیل داشتن درآمدهای مناسب نفتی، کمتر به سمت عدم وابستگی به نفت حرکت کردند اما این اتفاق طی 6 تا 7 سال گذشته بر اثر تحریمها رخ داده که البته به نفع اقتصاد ما تمام شده است.
در حال حاضر وابستگی ایران به نفت به صفر رسیده و کشور امکان فروش نفت به میزان قابل توجه را ندارد. ضمن اینکه درآمدهای ناشی از صادرات نفتی نیز به شکل نقدی دریافت نمیشود و در قالب کالا، خدمات، مواد غذایی و امثالهم وارد کشور میشود. این سلسله اتفاقات باعث شد تا ظرف ۶ سال گذشته، درآمدهای نفتی در بودجه ایران جایگاه قابل ملاحظهای نداشته باشد. این اتفاق از منظر سیاسی باعث کمرنگ شدن قدرت دولت میشود و وابستگی آن به درآمدهای مالیاتی و همچنین بازار سرمایه را افزایش میدهد که به معنای وابستگی بیشتر دولت به مردم است.
در این راستا، یکی از مهمترین راههایی که میتواند به تامین مالی بنگاههای اقتصادی و رونق تولید کمک کند، یقینا بازار سرمایه است. حرکت در این مسیر باعث توسعه بازار سرمایه خواهد شد که در نهایت رونق اقتصادی را به دنبال خواهد داشت. تامین مالی بازار سرمایه نیز از مجاری مختلفی رخ میدهد که از جمله آن میتوان به افزایش سرمایه شرکتهای دولتی، نیمهدولتی و بخش عمومی، چاپ اوراق قرضه از سوی دولت و ... نام برد. بنابر آنچه گفته شد؛ قطعا مسیر آینده اقتصاد ایران از بازار سرمایه عبور خواهد کرد و این بازار هر روز جایگاه پررنگتری در بین فعالان اقتصادی و اقشار مختلف جامعه پیدا خواهد کرد و یقینا در آینده شاهد افزایش ضریب نفوذ این بازار در اقتصاد کشور خواهیم بود.
به عبارت دیگر، دولتهای مختلف و نهادهای تصمیمگیر نمیتوانند نسبت به این بازار بیتفاوت باشند و همچنین بنگاههای اقتصادی نیز با شناخت ظرفیتهای بازار سرمایه برای حضور در آن و عرضه سهامشان اقدام خواهند کرد. مجموعه این موارد باعث میشود که به آینده بازار سرمایه و توسعه آن خوشبین باشیم. امیدواریم دولت بتواند خود را با این توسعه تطبیق دهد و بسترهای لازم برای توسعه آن را به وجود بیاورد.
منبع: روزنامه تعادل-مهدی رباطی