این روزها بازار سرمایه شرایط نوسانی را تجربه میکند و برای رشد بازار یکسری از سیاستگذاریها الزامی است. موسی احمدی دانش آموخته دکترا و تحلیلگر بازارهای مالی در یادداشتی که اختیار صدای بورس قرار داده است به تبیین وضعیت موجود بازار پرداخته است که در ادامه میخوانید:
«روندهای گهگاه صعودی و نزولی بازار سرمایه در ماههای اخیر به خصوص پس از ریزشهای ماههای اخیر بازار سرمایه نوعی از عدم اطمینان را در بازار سرمایه به وجود آورده است. سرمایهگذاران، خصوصاً آن دسته از سرمایهگذارانی که منافع دو سال اخیر بازار را مشاهده نکردند و صرفاً در نقطه اوج و رو به ریزش بازار سرمایه وارد آن شدند، با این ابهام مواجه هستند که آیا بازار با روند صعودی مشابه آن چه در دو سال اخیر وجود داشته است مواجه خواهد شد.
اخبار مختلفی که در روزهای اخیر در مورد اخذ مجوزهای افزایش قیمت مواد اولیه و فروش محصولات یا افزایش نرخ ارز به گوش میرسد بیش از آنکه بیانگر روند صعودی قیمت سهمها باشد بیانگر روند تورم انتظاری آتی آن در اقتصاد کشور است و از این حیث نیز ابهاماتی را در پی داشته است.
شرایط موجود با در نظر گرفتن موضوعاتی از قبیل انتخابات امریکا، تحریمهای جدید و آثار شیوع ویروس کرونا، نوعی شرایط عدم اطمینان ایجاد کرده و به نوعی تصمیمگیری پایداری و نگهداشت بلندمدت منابع مالی در سهمها را برای سهامداران به خصوص سهامداران خردی که منابع مالی خرد خود را به بازار وارد کردهاند با مشکل نموده است.
اگر نگاهی به آمار تعداد کدهای معاملاتی صادره از ابتدای سال تاکنون بیاندازیم متوجه میشویم که تعداد کدهای معاملاتی صادرشده در ابتدای سال تاکنون از حدود پنج میلیون کد معاملاتی به حدود بیست میلیون کدمعاملاتی رسیده که متوسط رقم معاملات هر کد کمتر از پنجاه میلیون تومان و مطابق اخباری اعلامی، متوسط تعداد معاملات این سرمایهگذاران در مرداد ماه جاری بین یک تا نه معامله بوده است.
مقایسه مشارکت سرمایهگذاران در عرضههای اولیه در چند سال اخیر نشاندهنده این است که این مشارکت از حدود 200 هزار کد معاملاتی به حدود 6 میلیون کد معاملاتی رسیده است که با فرض فعال بودن نیمی از کدهای معاملاتی میتوان فرض گرفت که حدود 3 میلیون کد معاملاتی در بازار وجود دارد. حال با توجه به اینکه عمده این اشخاص در سال جاری وارد بازار سرمایه شدهاند لذا با کاهش آمار شاخص کل، با زیانهای زیادی مواجه شدهاند و بخشی از خروج پول از بازار سرمایه و رفتارهای هیجانی مربوط به این بخش است که با فرصتشناسی سهامداران عمده در فروش سهام خود در نقاط اوج تشدید میشود.
در حال حاضر با تغییر ترکیب سرمایهگذاران موجود در بازار شاهد این موضوع هستیم که دیگر آن سبکهای تحلیل گذشته از ابعاد مختلف بنیادین و تکنیکال مبیّن وضعیت بازار نیست. اما با توجه به روند افزایشی نرخ تورم و دلار و به تعادل رسیدن بازده بازارهای موازی به نظر میرسد در صورت ادامه آن که متصور است، شاهد تضعیف وضعیت مالی دهکهای پایین جامعه و ورود حجم کمتری از پول خارج شده در بازار سرمایه باشیم.
ادامه این عدم اطمینان میتواند ریسک سیستماتیک بازار اضافه کند و در صورت شفافتر شدن پارامترهای فوق و به تعادل رسیدن بازارهای موازی میتوان شاهد بازگشت تدریجی بخشی از پولهای خارج شده و رشد آرام آرام بازار باشیم.
در این میان ایجاد سازوکارها و ابزارهایی برای مدیریت آثار هیجانات فروش سهامداران خرد میتواند مفید باشد. ایجاد سازوکارهایی همچون اوراق اختیار فروش تبعی، الزام بازارگردانی برای سهمها و تدوین آییننامههای مورد نیاز در زمینه حفظ ثبات بازار و حمایت از حقوق سرمایهگذاران از جمله موضوعاتی بوده است که در صورت اجرای صحیح و فرهنگسازی مناسب به همراه ارتقاء سطح سواد مالی سرمایهگذاران میتواند آثار مناسبی را در پی داشته باشد.»
موسی احمدی؛ کارشناس بازار سرمایه