به گزارش صدای بورس، علی حیدری کارشناس اقتصادی در گفت و گویی بیان داشته است:
وضعیت استارتاپ ها در ایران را در حال حاضر از نظر کمی و کیفی چگونه ارزیابی میکنید؟
این شرکتها در سالهای اخیر با حمایت دولت از نظر کمی رشد مناسبی پیدا کردند و امید میرود که تعداد بیشتری از این سبک شرکتها در سالهای پیش رو گسترش یابند؛ در حال حاضر این استارتاپ ها جز در حیطه آکادمیک کمتر در بطن جامعه و در میان عموم مردم شناخته شدهاند، شاید دلیل این قرابت با مردم همین ساختار جدید و کارایی نوین باشد که این استارتاپ ها برای خود برگزیدهاند.
اما از نظر کیفیت ایرادات و نقایصی در این حوزه به چشم میخورد؛ برای نمونه عمده استارتاپ ها روی به کپی سازی از ایدههای فکری خارج از مرزها آوردهاند و با رنگ و جلا دادن تحت عنوان بومی سازی، سعی در توجیه عملکرد خود دارند که ادامه این روند رقابت ناسالم را شکل میدهد و با گذر زمان از اعتبار شرکتها کاسته میشود.
مهمترین چالشها در شرایط کنونی برای تأسیس و روی آوردن به استارتاپ ها از نظر سرمایه گذاری و دیگر مسائل چیست؟
مهمترین چالش در شکل گیری استارتاپ داشتن ایدهای است که بتواند نیازی را پاسخ دهد؛ به طوری که کم هزینه و سودآور باشد. عمده استارتاپ هایی که شکل میگیرند در مرحله ثبت و تجاری سازی با یک نهاد یا وزارت خانه طرف حساب نیستند و برای کسب مجوز از نهادها و سازمانهای غیر مرتبط نیز باید کسب مجوز کنند. در مجموع ضعف قانونی در تعریف استارتاپ و جایگاه آن در تجاری سازی خالق هر شرکت نوپا را با مشکلات ناخواسته زیادی همراه میکند، از این رو تا این ایده در بازار مطرح نشود، سرمایه گذار دلیلی برای سرمایه گذاری نمی بیند.
تأثیر ارز و نوسانات آن از دیگر چالشهای پیش روی صنایع و شرکتهای نوپا به شمار میرود. نوسانات دلار در ایران به تنهایی مشکل ساز نیست، بلکه شدت نوسانات لحظهای و روزانه بر کسب و کار اثر منفی دارد. به طور کلی نوسانات شدید نشان از اقتصاد ناسالم است و شرکتها را از برنامه ریزی بلندمدت باز میدارد. در خصوص شرکتهای نوپا هر نوسان بر حاشیه سود شرکت تأثیر منفی میگذارد و همین یک مورد کافی است تا در صورت نداشتن نقدینگی کافی، حذف استارتاپ پدید آید.
مهمترین دلایل موفقیت استارتاپ های برجسته ایرانی همچون دیجی کالا، اسنپ، علی بابا و … چه مواردی است که بتواند راهگشای دیگر استارتاپ های نوپا باشد؟
به طور کلی رمز موفقیت چند استارتاپ ایرانی بخاطر روزآمد بودن و مهم تر از آن تلاش در جهت جلب اعتماد مشتریان است، برای روشنتر شدن موضوع دو مورد زیر را با هم بررسی میکنیم:
دیجی کالا از مشهورترین و محبوب ترین سایتهای اینترنتی است که کمتر شخصی را میتوان یافت که از آن استفاده نکرده باشد؛ این شرکت در آغاز تنها کالاهای دیجیتال مانند موبایل، لپ تاپ و … عرضه میکرد اما امروزه میتوان گفت هر کالای مورد نیاز از کالاهای دیجیتال و صوتی تصویری تا مواد مورد نیاز سوپرمارکتی در آن موجود است. این استارتاپ ایرانی مورد تحسین مجله اکونومیست، واشنگتن پست و فوربس بوده و از بیشترین تعداد تراکنش مالی در مقایسه با دیگر شرکتهای مشابه برخوردار است. این فروشگاه ضمانت یک هفتهای تعویض و پس گرفتن کالای فروخته شده را میدهد و این آرامش خاطر سبب میشود، مشتریان اطمینان حاصل کنند که جنس خریداری شده اصلی است و در صورت نداشتن رضایت از کیفیت و کارایی هزینه پرداختی را باز پس بگیرد یا کالای مشابهی دریافت میکنند.
علی بابا از دیگر شرکتهای نوپا به شمار میرود که با وجود سابقه نه چندان زیاد خود، توانسته تراکنش مالی بالایی کسب کند؛ این شرکت که به عنوان بزرگترین سامانه خرید اینترنتی بلیت هواپیما و قطار مطرح میشود؛ برای کاربر ایرانی مطمئنترین گزینه برای خرید و رزرو بلیط هواپیما و قطار به حساب میآید؛ چرا که استرداد آنلاین پروازهای کنسل شده را تضمین میکند و توانسته ظرف مدت پنج سال سهم بزرگی از بازار گردشگری ایران را از آن خود کند.
از نظر شما به عنوان یک فعال و کارشناس اقتصادی نقش دولت در حمایت و شکل گیری این شرکتهای نوپا چه میزان مهم است و چگونه باید اعمال شود؟
در حال حاضر به جهت اعمال تحریمها، دولت و برخی نهادهای دیگر بیشتر از استارتاپ ها حمایت و پشتیبانی میکنند به طوری که نیاز دولت یا نهاد خاص را برآورده میکند، این روند حمایتی در کوتاه مدت برخی مشکلات را حل میکند اما در بلند مدت فساد رقابتی برای ایده پردازان ایجاد میکند چرا که برای تأمین هزینههای شرکت، سادهترین شیوه کپی برداری از محصول شرکتهای رقیب تلقی میشود؛ این حالت نیاز به تفکر و خلاقیت ندارد و از طرفی شما را با ثروت بی شماری همراه میسازد.
در این میان نقش دولت به تنهایی کافی نیست و دیگر نهادها و حتی کلیت نظام میبایست با ایجاد تغییرات و اصلاحات سیستم اقتصادی، جامعه را به طرف شفاف سازی سوق دهند به طوری که میان ایده پرداز و سرمایه گذار دیوار بلندی بنام دولت نباشد. از این مرحله به بعد خلاقیت و توسعه شکل میگیرد و ثروت منطقی نصیب خالق ایدههای نوین میشود. با تداوم ساختار کنونی اقتصادی، خلاقیت بی معنا میشود و ساختار شکل دهی این شرکتها به سمت کپی برداری بیشتر حرکت میکند.
پژوهشهای آماری حاکی از این واقعیت است که تعداد زیادی از استارتاپ ها در مرحله اولیه شکل گیری و تأسیس به دلیل پیش بینی نکردن چالشها و ریسکهای این حوزه متوقف و تعطیل شدند؛ در خصوص راهکارها و سیاستهای کلی پیشرفت شرکتهای نوپا چه پیشنهاد یا توصیهای دارید؟
تاکنون در کشور ۸۰ مرکز نوآوری، ۴۵ پارک فناوری، ۱۹۰ مرکز رشد، ۳۰ مرکز صندوق خطر پذیر، ۴ هزار و ۴۰۰ شرکت دانش بنیان، بیش از ۷۲ استارتاپ و ۳۶۴ شرکت خلاق فعالیت دارند و در آینده شبکه بین المللی استارتاپ ها نیز شکل میگیرد.
سرمایه گذارها به طور کلی به سمت شرکتهای نوپایی جلب میشوند که نسبت به بازار، سود بالا و هزینه راه اندازی کمتر داشته باشند به زبانی دیگر استارتاپی شرکت نوپاست که راه حل نوینی برای یک مساله ارایه میکند اما تضمینی برای موفقیت از طریق راه حل مربوطه نمیدهد.
در خصوص شکل دهی ایده به شرکت پیشنهادهای زیر را مهم می دانم:
گام نخست؛ اگر به هر دلیل ایدهای دارید که جدید و متفاوت است شروع کنید، قرار نیست درست و صحیح باشد بدانید که در دنیای کنونی تأخیر جایز نیست.
گام دوم؛ یک طرح اولیه یا نمونه کوچک را طراحی کنید اگر نیاز به سایت داشتید، دامنه خود را بخرید.
گام سوم؛ مطالعهای بر روی رقبای هم تراز یا احتمالی خود داشته باشید، نکات قوت و ضعف آنها را یادداشت کنید.
گام چهارم؛ پس از مطالعه رقبا، محتوای سایت خود را مانند نقاط قوت رقبا ارتقا دهید، اما تفاوت دیگری در مورد سایت یا اپلیکیشن ایجاد کنید به طوری که چشمگیر باشد و نقطه قوت شما نسبت به رقبا همین تفاوت باشد حتی اگر در ابتدا این تفاوت جزیی است.
گام پنجم؛ در ابتدا به فکر ثبت خود نباشید، چون نهادهای دولتی در صورت رشد خودشان به سراغ شما خواهند آمد و از اینجا به بعد کاغذ بازی شروع میشود؛ پس خیلی سریع خود را در فرآیند بروکراسی اداری قرار ندهید و در عوض زمان خود را صرف محتوی و تمایز استارتاپ خود نمایید.
گام ششم؛ حالا زمان فروش رسیده است؛ بفروشید مهم نیست چه چیزی میفروشید مهم این است که خودتان باور دارید که بهترین را میفروشید.
گام هفتم؛ کسب سود و درآمد میبایست در اولویت نخست استارتاپ شما قرار داشته باشد در غیر این صورت امکان رشد و گسترش ندارید.
گام هشتم؛ هدفمند تبلیغ کنید. به طور مثال ایمیل مشتریان خود را داشته باشید تا به محض ارایه محتوی جدید، آنها نخستین افرادی باشند که مطلع میشوند.
گام نهم؛ کودک باشید و خلاق، حتی اگر ایده و فکر شما در آن لحظه مضحک به نظر برسد، مطالعه منابع سودمند به زبان فارسی و خارجی اولویت شما برای رشد ذهنی باشد.
به نظر شما به عنوان یک فعال اقتصادی چه مواردی میتواند باعث ایجاد انگیزه جهت جذب سرمایه افراد و نهادهای سرمایه گذار در بخش ایدههای شرکتهای نوپا جهت شکل گیری و شروع استارتاپ ها باشد؟
سادهترین شکل، سرمایه گذاری شخصی است، یعنی سرمایه گذاری از جیب خود کارآفرین باشد. مرحله بعدی کمک دوستان خانواده یا استفاده از مجاری قانونی برای کسب سرمایه گذار است. اما در مرحله کلان، جامعه نیازمند شفافیت اقتصادی است و این میسر نمیشود، مگر اینکه در حیطه نظام تعریف جامع و دقیق از ریل گذاری اقتصادی کلان ارایه شود و در سطح دیگر قوا نظارت در بازار و تغییر در برخی قوانین به منظور سرعت عمل بخشیدن به ورود بخش خصوصی واقعی در اقتصاد شکل گیرد. این فرآیند ذهن شخص را همواره خلاق و باز نگه میدارد، چون میداند، ایده تا عمل با حمایت مادی و معنوی نظام و جامعه همراه است.
منبع: ایرنا