افزایش نرخ سود بانکی نه تنها آثار مخرب خلق پول در بانک‌ها، کاهش سودآوری بانک‌ها و افزایش اضافه برداشت، رشد هزینه‌های سالانه، رشد پایه پولی و تورم ونقدینگی بعد از یکسال را مطرح خواهد کرد. بلکه از سوی دیگر، افزایش نرخ سود بلافاصله روی مبلغ ودیعه و اجاره خانه‌ها، قیمت سهام، شاخص کل بورس، نرخ اوراق بدهی دولت، نرخ اوراق مشارکت و... نیز اثرخواهد داشت و هزینه‌های اقتصاد در این شرایط سخت را افزایش خواهد داد.

به گزارش صدای بورس، روزنامه تعادل نوشت: افزایش نرخ سود بانکی نه تنها آثار مخرب خلق پول در بانک‌ها، کاهش سودآوری بانک‌ها و افزایش اضافه برداشت، رشد هزینه‌های سالانه، رشد پایه پولی و تورم ونقدینگی بعد از یکسال را مطرح خواهد کرد. بلکه از سوی دیگر، افزایش نرخ سود بلافاصله روی مبلغ ودیعه و اجاره خانه‌ها، قیمت سهام، شاخص کل بورس، نرخ اوراق بدهی دولت، نرخ اوراق مشارکت و... نیز اثرخواهد داشت و هزینه‌های اقتصاد در این شرایط سخت را افزایش خواهد داد.

در شرایطی که بهره وری پایین است و کارایی اقتصاد کاهش یافته و رشد اقتصادی و سرمایه‌گذاری منفی است عملا هزینه‌های سنگینی را روی دوش اقتصاد و مردم خواهد گذاشت و تنها به نفع کسانی خواهد بود که نقدینگی بیشتری دارند و سود سپرده بیشتری دریافت می‌کنند و به زیان کارگاه‌ها و بنگاه‌هایی خواهد بود که مجبورند برای ادامه حیات خود وام گران از بانک‌ها بگیرند و هزینه‌های خود را تامین کنند و سال بعد با رشد بیشتر بدهی خود به بانک‌ها مواجه شوند و این مسیر در مجموع به زیان تولید و اشتغال خواهد بود. 

بسیاری از کارشناسان در این زمینه معتقدند که با توجه به رشد نقدینگی ۳۶ درصدی و تورم بالای ۳۰ درصد، بانک مرکزی هر چه قدر هم که نرخ سود را افزایش دهد بازهم نمی‌تواند جذابیت در اقتصاد ایجاد کند که نقدینگی جذب کند زیرا وقتی نرخ ارز و طلا و مسکن و خودرو سود بالای ۵۰ درصد و ۱۰۰ درصد می‌دهد کسی به نرخ‌های زیر ۳۰ درصد بها نخواهد داد.

در نتیجه لازم است که دولت یک بسته سیاستی را پیگیری کند و مجموعه‌ای از سیاست‌های مالی، پولی، ارزی در دولت، سازمان برنامه، وزارت دارایی، بانک مرکزی، وزارت صمت و... پیگیری شود تا قادر به کنترل وضعیت در کوتاه‌مدت باشد. به عبارت دیگر، نمی‌توان تنها با یک متغیر سود بانکی، ثبات در اقتصاد ایجاد کرد. اقتصاد ایران در شرایط عادی نیست که تغییر نرخ سود بانکی تحول عمده‌ای در اقتصاد ایجاد کند و نقدینگی و تورم را مهار نماید.

اقتصاد ایران با رکود، تورم بالا، شرایط نا اطمینانی، بی اعتمادی به اقتصاد و آینده، نگرانی از آینده، نبود سرمایه‌گذاری، فشارهای خارجی و محیطی، نبود فضای کسب وکار مناسب و... مواجه است و این مسائل را نمی‌توان تنها با یک متغیر حل کرد.

به عبارت دیگر، وقتی بانک مرکزی به دنبال افزایش نرخ سود است و به اثر آن بر کاهش شاخص کل بورس، سود سهام، اجاره و قیمت مسکن، تولید، هزینه بانک‌ها و... توجه ندارد و تنها به دنبال جمع آوری نقدینگی به هر قیمتی است تا التهاب بازار ارز را کاهش دهد به این معنی است که مسوولان به صورت جزیره‌ای تنها به خود و حوزه مسوولیت خود فکر می‌کنند و بانک مرکزی تنها به دنبال کاهش مشکلات خود است.