به گزارش صدای بورس، هر روز در فضای مجازی یا فضای رسانهای کشور شاهد اظهار نظر کارشناسان و فعالان بازار سرمایه هستیم. از پیش بینی ها درباره آینده بازار گرفته تا انتقادات به عملکرد سازمان بورس و مقامات دولتی. اما این اظهار نظرها چقدر کارشناسی و بیطرفانه است؟ تقریبا تمام افراد صاحب نام در این زمینه به عنوان مدیر در نهادهای مالی یا شرکتهای وابسته مشغول به کارند و این موضوع باعث ایجاد تضاد منافع میشود. گاهی بیان واقعیتها میتواند باعث رفتاری گلهای در سهامداران حقیقی شود و این رفتار منجر به ضرر برای فرد یا مجموعهای که در آن شاغل است شود. مشابه آنچه در نیمه اول سال اتفاق افتاد. بساری از فعالان حقوقی تا آخرین روز و چه بسا بعد از شروع ریزش بازار مردم را تشویق به ماندن در بازار و حتی ورود میکردند.
فضای رسانهای کشور نیاز به فردی دارد که نقش عادل فردوسیپور را برای آن بازی کند. فردوسیپور یک مجری توانمند، باهوش، شجاع و البته مسلط به موضوع بود، اما مهمترین ویژگی او مستقل بودنش بود. او هیچوقت با هیچ یک از تیمها و نهادهای حاضر در فوتبال وارد معامله نشد و فقط به عنوان یک خبرنگار و کارشناس انجام وظیفه کرد. جای چنین کارشناسی در بازار سرمایه خالی است.
با وجود گردش مالی بسیار بزرگ در بازار و امتیازاتی که شهرت برای این فعالان به همراه میآورد انگشت شمارند کسانی که بتوانند استقلال خود را حفظ کنند. امتیازاتی مثل استخدام به عنوان مدیر یا کارشناس در نهادهای مالی، سبد گردانی برای سرمایهگذاران نا آشنا با بازار سرمایه، سبب شده که این افراد به کارهای دیگری از جمله سیگنال فروشی و ... روی بیاورند و نتوانند درست و به جا در مورد بازار صحبت کنند.
این موضوع زمانی دارای اهمیت می شود که کانون سرمایهگذاران حقیقی تشکیل شود. باید دید که این نمایندگان سرمایهگذاران حقیقی به دلیل شهرت و دسترسی به رسانهها انتخاب مِیشوند یا استقلال فردی؟ چه بسا اگر در انتخاب این نمایندگان دقت کافی نباشد این کانون به جای اینکه نهادی برای حمایت از سرمایه گذاران حقیقی تبدیل به حیات خلوتی برای حقوقیهای قدرتمند میشود و تا بتوانند راحتتر به بازار جهت دهند و آن را مدیریت کنند.
راهکار این موضوع ایجاد تیمهای تحلیلی در رسانهها و به خصوص روزنامهها است. این تیمها بدون اینکه فرد خاصی را تبلیغ کنند باید فقط با تکیه بر واقعیتهای موجود به بررسی روند بازار و عملکرد افراد تصمیم گیرنده بپردازند.
همچنین باید در نظر داشت که این رسانهها هم مصون از خظا نیستند و ممکن است دچار سوگیریهای سیاسی یا اقتصادی شوند. چه بسا شرکتهای فعال، رسانههایی برای مدیریت جامعه ایجاد کنند، اما وجود صداهای متنوع میتواند به ایجاد شفافیت و گردش آزاد اطلاعات کمک بزرگی کند.
رضا نجارزادگان