یکی از وظایف اصلی شما رصد فضای رسانهای کشور با تمرکز بر حوزه بورس است. با توجه به این نکته، عملکرد رسانهها درباره بورس را چگونه ارزیابی میکنید؟
در یک ارزیابی کلی، عملکرد رسانهها در حوزه بورس، جدا از کارنامه آنها در سایر حوزهها نیست. اغلب رسانهها تلاش میکنند تا بازتابدهنده واقعیتهای موجود باشند. و نکات مثبت و منفی را صادقانه در اختیار مخاطبان خود قرار دهند و در این چارچوب، انتقادها یا پیشنهادهای سازنده کارشناسی را نیز پوشش میدهند. این گروه از رسانهها، نعمت و فرصتی بینظیر هستند که مردم و مسئولان باید از خروجی تلاش آنها «استفاده حداکثری» ببرند و همواره نقش مهمی در اطلاعرسانیها و تحلیل رخدادها دارند و با کوششی خستگیناپذیر، بهتدریج اعتماد مخاطبان را جلب و «ضریب نفوذ» خود را افزایش میدهند.
در نقطه مقابل، رسانههایی هم هستند که به دلایل مختلفی، از هدفگذاری جذب مخاطب با هر قیمتی تا برخی منافع نامشروع گروهی یا فردی، میکوشند به افکارعمومی آدرس غلط بدهند و آنان را تحریک کنند تا نادانسته، به مددکار گردانندگان این رسانهها در تحقق اهداف و امیالشان تبدیل شوند. جنین رسانههایی با مبنا قرار دادن «هدف، وسیله را توجیه میکند»، پایبندی به اصول حرفهای و اخلاق رسانهای ندارند و ممکن است در کوتاهمدت، موفقیتهایی نیز کسب کنند و افکارعمومی را گمراه کنند، اما در میانمدت و بلندمدت، اعتماد مردم که ارزشمندترین سرمایه و پشتوانه هر رسانه است را از دست میدهند. هرچند، نمیتوان خاستگاه دقیقی برای رسانههای جنجال محور مشخص کرد اما یافتهها و تجارب عینی، حکایت از آن دارند که اغلب این رسانهها در شبکههای اجتماعی فعال هستند و از مزیت سهولت راهاندازی صفحه و گروه سوءاستفاده میکنند و خود را به هیچ قانون، نهاد و فردی پاسخگو نمیدانند و بیمحابا، مطالب غیرواقعی، نشر و بازنشر میکنند.
این ارزیابیتان از عملکرد رسانهها کلی است و همانگونه که اشاره کردید در هر حوزهای میتواند صادق باشد. اگر موضوع سؤال را به «رسانهها و بورس» محدود کنیم، آیا تغییری در تحلیلتان ایجاد میشود؟
کلیات تحلیلی که اشاره کردم، تغییری نخواهد کرد اما تفاوتهایی در مسائل جانبی ایجاد میشود. نخست اینکه بورس به علت دربرگیری ۵۰ میلیون نفری (شامل سهامداران عدالت)، حوزهای جذاب برای رسانههای حرفهای و وسوسهبرانگیز برای رسانههای جنجالی است. ثانیاً خبرها و مطالب بورسی با جیب و سود و زیان سهامداران سروکار دارند بنابراین، با دقت پیگیر از سوی ذینفعان پیگیری میشوند. ثالثاً، شاخصهای بورسی، تحت تأثیر متغیرهای بسیاری هستند و عملکرد مستقل ندارند. به همین دلیل بسیاری از خبرهای سیاسی، اقتصادی و دیپلماسی که بهظاهر ، ربطی به بورس ندارند، موردتوجه سهامداران و سایر ذینفعان بازار قرار میگیرد و بهنوعی، میتوان گفت، تنوع خبری و سوژهای مستقیم و غیرمستقیم در حوزه بورس برای رسانهها، بسیار بیشتر از دیگر حوزههاست. مجموع این عوامل باعث شده که با نوساناتی مختصر، بورس از سوژههای اصلی رسانهها اعم از رسمی و غیررسمی باشد و این تمرکز در برهههای ریزش احتمالی شاخصها بیشتر میشود.
تمرکز رسانهها بر موضوع و به عبارتی، سوژه بورس را مثبت میدانید یا منفی؟
تا جایی که رسانهها طبق عملکرد حرفهایشان، خبرها را اطلاعرسانی کنند و گزارشها و تحلیلهای مستند، ولو انتقادی منتشر کنند یا نقاط ضعف موجود را شناسایی و ضمن نقد، راهکارهای پیشنهادی کارشناسی ارائه دهند و سیاهوسفید بازار را همزمان پوشش دهند باید از نقشآفرینی رسانهها استقبال کرد و قدردان زحمات آنان بود. درعینحال، همانگونه که اشاره کردم، عملکرد تخریبی اقلیت کوچکی از رسانهها که مبتنی بر خبرسازی، شایعهپراکنی و نشر و بازنشر خبرهای فیک و کذب است، هیچ جای جهان با استقبال مواجه نمیشود و برای آنها فرش قرمز پهن نمیکنند. ما معتقدیم ضمن حمایت و همراهی و همگامی با رسانههای حرفهای باید با مطالب رسانههای جنجالی مقابله کنیم تا نتوانند منافع سهامداران را قربانی منافع ناروای گروهی و شخصی خود کنند. برای این منظور باید فرهنگسازی بورسی را تقویت و سواد رسانهای مردم را افزایش دهیم تا رسانههای تخریبگر نتوانند از نبود یا ضعف اطلاعات بورسی سوءاستفاده و آنان را تحریک کنند. علاوه براین، خود را موظف میدانیم تا درحدتوان، با تولیدمحتواهای کارشناسی و بهنگام روشنگری کنیم، و بیپایه بودن ادعاها و القائات را با شیوه اقناعی در معرض قضاوت سهامداران و سایر ذینفعان قرار دهیم. البته ما نه ملزم هستیم و نه علاقهای داریم که پاسخ تکتک رسانههای تخریبگر غیرحرفهای را بدهیم اما قطعاً، مقابله موضوعی با جریان سازی آنها را وظیفه خود میدانیم و برای انجام این وظیفه مهم، به همافزایی رسانههای حرفهای نیز دلگرم هستیم.
توصیه شما به سهامداران و دیگر فعالان بازار سرمایه و بهخصوص بورس چیست؟
همه ارکان بورس، نهایت تلاش خود را میکنند تا منافع حداکثری سهامداران بهویژه صاحبان سرمایههای خرد و سایر بازیگران این بازار را تأمین کنند. بنابراین، وحدت هدف و اشتراک منافع زیای میان سازمان بورس و سهامداران و بازیگران بورس وجود دارد. ما اطلاع از خبرها و تحلیلهای بورس را حق مسلم و غیرقابل سلب مردم میدانیم و یگانه توصیه ما این است که سهامداران، مطالب بورسی را فقط از رسانههای حرفهای پیگیری کنند و به رسانههای جنجالی و خبرسازیها و شایعات منتشرشده از سوی آنها، بیاعتنا باشند تا روند حرکتی شاخصهای بورس از آفت خبرهای مغرضانه و بیپایه در امان بماند و مسئولان نیز بتوانند با فراغت از حاشیههای رسانهای تخریبی، تمام توان خود را در مسیر کاهش چالشهای واقعی موجود، بهکارگیرند.