به گزارش صدای بورس، بازارسرمایه هفته سختی را پشت سر گذاشت که حاصل آن باز هم افت شاخص کل و قرار گرفتن آن در نزدیکی کانال ۱.۲ میلیون واحد بود.
عوامل متعددی را می توان عامل عقب نشینی مکرر سرمایه گذاران از موقعیت خرید سهام عنوان کرد.
رفتار سهامداران نهادی در فروش سنگین سهام در محدوده سبز رنگ نمادهای بزرگ تا تصمیمات غیر منطقی وزارت صنعت ومعدن در تعیین نرخ دستوری برای فروش محصولات فولادی که موجب انتقال ثروت از جیب سهامداران به دلالان می شود و همچنین ابهامات ناشی از اختلاف نظر مجلس و دولت در تدوین بودجه سال آینده از جمله این دلایل است.
بیشتر بخوانید
سبد سهام عدالت قرمزپوش شد/ ارزش سبد در ۱۷ دی ماه
درج صندوق سرمایهگذاری قابل معامله نگین سامان در بورس تهران
همچنین عوامل غیر اقتصادی نظیر تداوم اصرار ترامپ بر نپذیرفتن نتایج انتخابات آمریکا و افزایش تحرکات ایران جهت احقاق حقوق هسته ای و اقتصادی خود از جمله آغاز غنی سازی ۲۰ درصدی و فشار بر کره جنوبی جهت وصول مطالبات نفتی نیز بهانه گروهی دیگر از فروشندگان جهت نقد کردن دارایی خود و اهتراز از مواجهه با ریسک های غیرسیستماتیک است.
تداوم سقوط شاخص کل در شرایطی صورت می پذیرد که گزارشات مطلوب فروش در آذرماه در گروه های بنیادی بازار و افزایش نرخ جهانی محصولات صادراتی کشور موجب خوش بینی تحلیلگران بنیادی به چشم انداز میان مدت قیمت سهام این گروه از شرکت ها می شود.
در همین حال رکود در بازارهای موازی و چشم انداز کاهشی در این بازارها در صورت رخداد گشایش ارزی در نهایت بازار سرمایه را نسبت به سایر بازارها به گزینه ای امن تر برای سرمایه گذاری بدل می کند و از این رو بیشتر به نظر می رسد پول های خارج شده از بازار برای رسیدن شاخص به سطوح قوی حمایتی باشند و این خروج را می توان از جنس نوسان گیرانه دانست.
در دوره اصلاح سه ماهه مرداد تا آبان ماه گذشته رسیدن شاخص کل به سطح ۱ میلیون و ۲۱۰ هزار واحدی واکنش بازار را در پی داشت که منجر به رشد ۲۶ درصدی شاخص کل در مدت زمان ۱ ماه شد.
اکنون نیز در صورتی که در هفته آینده فشار فروش بیش از قدرت تقاضا بوده و شاخص کل مسیر کاهش را طی نماید، ورود به کانال ۱.۲ میلیون واحد می تواند نشانه ای از نزدیک شدن به زمان واکنش طبیعی بازار به جذاب شدن قیمت ها باشد به ویژه آن که وضعیت بنیادی شرکت های صادرات محور در حال حاضر به مراتب نسبت به آبان ماه جذابتر است؛ در میان البته ابهامات ناشی از دستوری کردن اقتصاد به ویژه در گروه فلزی را باید استثنا دانست.
در این میان نکته ای دیگر که می توان به آن توجه کرد، تسری رونق معاملات در شرکت های کوچک به شرکت های متوسط است.
در روزهای پایانی بازار انجام معاملات با حجم و ارزش بالا در نمادهایی نظیر گشان، فاهواز، خودکفا و باما که نمی توان آن ها در زمره سهام کوچک بازار قلمداد کرد؛ حکایت از حضور پول هوشمند افراد حقیقی تأثیرگذار جهت بهره مندی از قیمت های جذاب در سهامیست که نه آنقدر بزرگند که کنترل قیمت آنها در توان این گروه از سرمایه گذارن نباشد و نه آنقدر کوچکند که به سرعت به اشباع ارزش رسیده و دچار حباب گردند.
بنابراین می توان دوران کوتاه باقیمانده تا واکنش بازار به کاهش ارزش سهام بزرگ را دوران بهره بردن از فرصت تک سهم های با اندازه متوسط دانست.
مهدی رادان
کارشناس و تحلیلگر بازارسرمایه
منبع: مشاورسرمایه گذاری فاینتک