برای مدیریت و کاهش ریزش‌های بازار، ناظر برای کنترل شرایط هیجانی و ایجاد تعادل در بازار دست به اتخاذ تصمیمات مختلفی زد.

به گزارش صدای بورس،  الزام ناشران به ‌بازارگردانی یکی از تدابیری بود که با هدف افزایش نقدشوندگی و جمع آوری صف فروش‌ها اتخاذ شد. اما دستورالعمل‌های مدنظر نتوانست رونق مورد انتظار را به بازار برگرداند. همچنین بسیاری از شرکت‌ها را با مشکل مواجه ساخت. از جمله این موارد، حجم عملیات روزانه‌ای است که برای بازار گردان تعیین شد و انجام این تعهد طبق شرایط فعلی بازار خارج از توان برخی مجموعه‌ها بود.البته با وجود این مشکلات بسیار، نقدهای زیادی بر فعالیت بازارگردانان وارد است که آنان را به نوسان گیری، خرید و فروش در کف و سقف و ایجاد اخلال در بازار متهم می‌کند. شنیده‌ها حاکی از آن است که مقام ناظر در نظر دارد تجدید نظری در قوانین کنونی بازارگردانی انجام دهد تا شاید از این پس بازار روند متعادل‌تری را حداقل تا پایان سال طی کند.بیان نظرات برخی فعالان در خصوص روند اجرا شده و پیش روی عملیات بازار گردانی قابل تامل است که در ادامه می‌خوانید.

انتظارات بالا و محدودیت بسیار
رسول رحیم نیا ،مدیر عملیات صندوق و سبدهای تأمین سرمایه ملت : عملیات بازارگردانی یعنی به دنبال افزایش عمق بازار و نقدشوندگی سهم‌ها باشیم و لزوما هدف این نیست که سمت و سوی قیمت‌ها تعیین شود. البته بایدعلاوه بر قیمت سازی یا مدیریت قیمت، نقدشوندگی و افزایش عمق بازار هم مدنظر قرار گیرد. نمی‌توان از بازارگردان انتظار داشت که از بازار منفی جلوگیری کند. همین که سهمی صف فروش تشکیل ندهد یعنی عملیات بازارگردانی با موفقیت انجام شده است.
هدف اولیه‌ای که از بازارگردانی متصور بودیم تا حدود زیادی انجام شده اما یکی از مشکلاتی که وجود دارد این است که بسیاری از شرکت‌های بورسی که مجبور به انجام این عملیات شده اند با چندموضوع مشکل داشتند، که یکی از آن‌ها حجم عملیات روزانه‌ای است که برای بازارگردانان ملزم شده است. این موضوع حجم بسیاری است و برخی شرکت‌های کوچک باید مبلغ زیادی که خارج از توان مجموعه است را به بازارگردانی اختصاص دهند، این دستور العمل در زمانی ابلاغ شد که سهم‌ها به طور عجیبی به قیمت‌های بالایی رسیده بودند اما این افزایش قیمت و حجم معاملات منجر شد حجم دامنه و مظنه بازارگردانی عدد بالایی باشد.
کلیت بازار انتظار داشت که بازارگردانان در صف‌های فروش اقدام به خرید کنند و درصف خرید به جمع آوری سهم‌ها بپردازند.همچنین در اصل بازارگردانان کف قیمتی سهام را تضمین کنند و در عین حال اجازه رشد به بازار بدهند، این موضوعات سبب شد تا روزی که بازارگردان اقدام به عرضه می‌کرد، تصور می‌شد که قصد نوسان گیری دارد و در روند بازار اخلال ایجاد می‌کند. اما در اصل این یک محدودیت است که از نظر روانی برای بازارگردانان ایجاد شده و منجر می‌شود عملیات بازارگردانی به نحو احسن انجام نشود.
صندوق‌های بازارگردانی با سرعت عمل بالایی داریم اما مشکلات ساختاری در برخی صندوق‌ها به‌خصوص در صندوق‌های مولتی nav وجود دارد و تعهدات انجام عملیات بازارگردان با مدیر صندوق است. این روند منجر می‌شود تا برخی از مدیران صندوق‌ها در خصوص انتخاب سهام موضوع بازارگردانی خود محتاط تر عمل کنند. بنابراین اگر سازمان تمهیداتی بیندیشد تا شرکت‌هایی که به عنوان موضوع بازارگردانی سهام صندوق‌های بازارگردانی اضافه می‌شوند تعهداتشان با سهامدار عمده یا ناشر سهم باشد، اگر زمانی نقدینگی لازم برای سهم و انجام عملیات بازارگردانی ایجاد نشد به جای مدیر ناشر پاسخگو باشد.
یکی از نکاتی که وجود دارد در خصوص حجم معاملات است، حداقل حجم معاملات روزانه عدد بالایی است که در توان و بنیه صندوق‌های بازارگردانی نیست و باید کاهش یابد تا روند بازارگردانی هر چه بهتر و به درست ترین شکل ممکن انجام شود.

الزام تحقق نقدشوندگی و برداشتن حجم
امیر وفایی، قائم مقام مدیرعامل سبدگردان الگوریتم : در خصوص بازارگردانی به نوعی اغراق صورت گرفته است. برخی از روی احساس مسئولیت درباره فعالیت‌های بازارگردانان اغراق داشته‌اند ‌و این موضوع باعث شد تا تصوری در سهامداران شکل بگیرد که شرکتی که اقدام به بازارگردانی می‌کند، به‌طور یقین از رشد و سودآوری خوبی برخوردار خواهد شد. بزرگ ترین وظیفه بازارگردانان کمک به نقدشوندگی سهام بوده که با افزایش نقدشوندگی در اصل می‌توانند کمک به جمع آوری و کاهش صف‌های خرید وفروش پایدار در برخی سهم‌ها کنند. بنابراین، این تصور که هر شرکتی بازارگردان داشته باشد قطعا با رشد قیمت مواجه خواهد شد اشتباه است.
دستورالعمل بازارگردانی از سال‌های قبل در بازار وجود داشته است.در تمام این سال‌ها برخی از نمادها بازارگردان نداشتند اما پس از پشت سر گذاشتن نوسانات بازار از ابتدای سال و الزام سازمان به انتخاب بازارگردان، شرکت‌ها برای بازارگردانی اقدام کردند. اما در این میان پس از الزام سازمان، تمام شرکت‌ها فقط برای فرار از تخلفات و جرایم سازمان تصمیم به اخذ قرارداد بازارگردانی کردند. این روند با دید کمک کنندگی رخ نداد و هدف نقدشوندگی نیز به مرور در آنان کم رنگ شد.  یک ایراد جدی که به بازارگردانی وارد است،‌ در رابطه با حجم‌هایی است که سازمان برای بازارگردانی در نظر گرفته است. زیرا این تصمیم گیری بر اساس معاملات چند ماه گذشته که زمان اوج بازار بود اتخاذ شده است.
برخی نمادها شاید روزانه تا یک میلیون معامله شوند اما سازمان تعهد ۷۰۰ هزار تایی را برای آنان قرار داده است. این اتفاق در روزهای صف خرید یا صف فروش می‌تواند مشکل زا شود. برای مثال سهمی پس از مدتی صف خرید تشکل می‌دهد و معاملات آن به یک میلیون می‌رسد اما با توجه به تعهد بازارگردانی مجبور به عرضه ۷۰۰سهم است. این روند منجر می‌شود تا سهامداران تصور کنند که بازارگردان اقدام به خراب کردن یا نوسان‌گیری از بازار می‌کند.
انتظار می‌رود سازمان در دستورالعمل جدید بازارگردانی، فارغ از در نظر گرفتن همه عملیات بازارگردانی و مشکلات اجرایی آن به این مسئله بپردازد که برخی شرکت‌ها صرفا برای فرار از جرایم و به صورت صوری اقدام به بازارگردانی نکنند. بهتر است در دستور العمل جدید بیشترین تاکید بر بحث نقدشوندگی سهام و جمع آوری صف‌های خرید و فروش برخی سهم‌ها باشد.

اجرای تدابیر کنسرسیومی و حذف پوپولیست
مسعود غلامپور، کارشناس بازار: مدتی است ناشران بورسی متعهد به بازارگردانی شده اند. البته عملکرد گذشته آنها تاکنون حاکی از آن بوده که بازارگردان‌ها بیشتر نقش معامله گری را در پیش گرفته اند. بازارگردانی یک صنعت ساختاریافته است و باید به عنوان یک صنعت مورد بررسی کارشناسی قرار گیرد. بازارگردانی در دستور العمل جدید باید به عنوان یک فعالیت و یک بیزینس لاین مشخص در شرکت‌ها دیده شود. بازارگردان بر اساس ریسک‌هایی که برای هر دارایی مالی بر می‌دارد باید تعهدات آن را ایفا کند.
در کشورهایی که نظام مالی بازار حاکم است، برای هر سهام چند بازارگردان تعریف می‌شود که به صورت یک خدمت از سوی خود بازارگردان اجرایی شده و تکلیفی برای نهادهای مالی و ناشران برای بازارگردانی وجود ندارد، چرا که شرکت‌ها در راستای راهبردهای مالی خود اقدام به استفاده از خدمات بازارگردان می‌کنند. در ایران مقام ناظر پس از رکود بازار و افت‌های پی در پی قیمت سهام، شرکت‌ها را مکلف به بازارگردانی کرد که با توجه به عدم وجود ساختار مدون در نظام سرمایه‌گذاری و فعالیت غیر حرفه‌ای جمعیت گسترده‌ای از سهامداران در بورس ایران، بازارگردان بیشتر در نقش حامی سهامداران تازه وارد و برای سیاست‌های پوپولیستی در نظر گرفته می‌شود. باید در نظر داشت که کانال‌های تلگرامی بیشتر با فالوورهای خود و با اهداف شخصی خود سهام را بازارسازی می‌کنند.
در بازارهای مالی دیگر، تعداد بازارگردان‌های یک سهم گاهی به ۱۰ بازارگردان می‌رسد که با هماهنگی یکدیگر قیمت سهم را با هدف تأمین مالی شرکت‌ها بازارسازی می‌کنند. اما شرایطی که در کشور ما پیش آمده منجر شده تا بازارگردان بیشتر به عنوان یک حمایتگر تلقی شود، در صورتی که نباید به این شکل باشد. سهمی که ارزش منصفانه مشخصی دارد در یک بازار کارا باید تمامی اطلاعات تبدیل به قیمت شده باشد. بازارگردان در بورس ایران در نقش معامله‌گر بازار ظاهر می‌شود و سهام را در کف‌های قیمتی خریداری و در سقف می‌فروشد. مقام ناظر هم در راستای سیاست‌های پوپولیستی با حفظ دامنه نوسان از فروش اشخاص حقوقی بعضا جلوگیری می‌کند. این موضوع در حالیست که می‌توان با مکانیسم عرضه و تقاضای بازار و نبود محدودیت دامنه نوسان به کمک بازارگردان، سهام را در قیمت‌های تعادلی آن متوازن ساخت.  برای حل این مشکلات باید بازارگردانی به عنوان یک فعالیت با اسپرد و کارمزد مشخص برای نهادهای مالی تعریف شود. برای مثال نهادهایی همچون شرکت‌های تأمین سرمایه که تاکنون بیشتر خدمات بازارگردانی اوراق را ارائه می‌دادند توانایی و امکانات خوبی برای ارائه خدمات بازارگردانی سهام دارند. بهتر است در این باره از برخی کشورها که شباهتی نیز با ما دارند الگو برداری صورت گیرد.
بازار مالی ایران نسبت به سال‌های گذشته عمق بیشتری پیدا کرده است و ابزارهای مشتقه متنوعی در بازار توسعه داده شده است که امکان بازارگردانی را می‌تواند تسهیل کند. اما باید دست شرکت‌ها را برای اتخاذ بازارگردان باز گذاشت تا برخی شرکت‌های بزرگ بتوانند چندین بازارگردان داشته باشند به راحتی بازار را مدیریت کنند.  لازم به ذکر است تا زمانی که دامنه نوسان محدود باشد خدمات بازارگردانی نمی‌تواند معنی پیدا کند، بنابراین حذف دامنه نوسان می‌تواند یکی از اقدامات مهم باشد. در این راستا باید به شفاف‌سازی شرکت‌ها، انسجام و کنترل رفتار سهامداران غیرحرفه‌ای و بازارسازهای تلگرامی توجه بیشتری کرد.

اولویت روان‌سازی بازار
ابوالقاسم آقادوست، مدیر عامل کارگزاری سهم آشنا: با توجه به هیجانات موجود در بورس، بازارگردانی در همه بازارها ضروری است، زیرا در برخی مواقع این هیجان بر منطق افرادغلبه کرده و اجازه نمی‌دهد بازار روال طبیعی خود را پیش ببرد. این روند منجر می‌شود تا مکانیسم عرضه و تقاضا دچار مشکلاتی شود. در این شرایط باید بازارگردان‌ها به کمک بازار آمده و نقدینگی را به روند بازار برگردانند ومکانیسم عرضه و تقاضا را متعادل سازند.
 با توجه به شرایط فعلی و تدبیر شرکت بورس، الزام به بازارگردانی تدبیر به جایی بود و این الزام به ناشران داده شده که پیگیر فعال شدن هر چه سریعتر بازارگردانی خود باشند، در این مدت نیز بسیاری از شرکت‌ها اقدام به بازارگردانی داشتند که شروع خوبی بود، اما این اتفاق همچنان توجه بیشتری رامی طلبد. بازارگردانی هرگز با نیت انتفاع و سود نباید انجام شود زیرا هدف اصلی بازارگردانان روان سازی بازار و تسریع روند معاملات به صورت شناور است.
بازارگردانان باید در زمانی که فشار فروش ایجاد می‌شود، با جمع آوری سهم‌ها فشار فروش را کاهش دهند و هیجانات خرید بین سهامداران را اصلاح کنند تا معاملات بازار خارج از منطق صورت نگیرد.
بهتر است بازارگردانی با عمق، منابع و درصد سهام بیشتر صورت بگیرد. شاید این کار به دلیل زمان بر بودن آزادسازی دارایی شرکت‌ها و قرار دادن آن در اختیار بازارگردانان کمی طول بکشد اما بازارگردانی با تعداد کم به صلاح نیست و شاید در برخی موارد اثر معکوس نیز داشته باشد. اگر برای یک سهم خودرویی یک میلیارد صف فروش ایجاد شود بازارگردان با ۲۰ میلیون سهم نمی‌تواند تاثیر بسزایی در این سهم بگذارد. بنابراین باید بازارگردان از قدرت و ابزار بیشتری برخوردار باشد تا بتواند بازار را متعادل کرده و شناوری را به سهم برگرداند.

تمرکز برای توقف نوسان‌گیران
تقی صانعی، مدیرعامل پتروشیمی نوری: دستورالعمل اولیه بازارگردانی که چندی پیش به عنوان یک الزام برای ناشران مد نظر قرار گرفت ایراداتی داشت، و قرار بود تغییراتی بر آن اعمال شود. یکی از ایرادات آن،‌ الزام مقدار خرید و فروشی است که برای هر سهم به عهده بازارگردان گذاشته بودند.
بازارگردانی در مواقعی که صف خرید و فروش در بازار وجود دارد کارایی لازم را دارد، طبق بخشنامه قبلی سازمان حجم زیادی را به صندوق‌های بازارگردانی مکلف کرده بود.  البته درمواقعی که بازار به ثبات رسیده دلیلی ندارد صندوق بازارگردان به آنچه سازمان مکلف کرده عمل کند، زیرا به نوعی باعث تراکم و بر هم زدن ثبات در قیمت‌های بازار می‌شود. بازار باید متغیر باشد،‌کف خرید و فروش‌های تکلیفی که سازمان مکلف می‌کند باید متغیر بوده و تابعی از خرید و فروش باشد و به نوعی میزان آن باید متناسب با شرایط بازار متغیر باشد.
بورس در شرایط فعلی به دست برخی از نوسان‌گیران است، در واقع این افراد پول خود را برای سرمایه‌گذاری در پروژه‌ها به بورس منتقل نکرده‌اند. افراد مذکور برای اینکه بهتر بتوانند سفته بازی کنند دست به خرید و فروش‌های داغ می‌زنند و بازار را به صورت کاذب متقاضی خرید و فروش می‌کنند. بازارگردانی اگر باعث کاهش سرمایه‌گذاری کوتاه مدت و افزایش سرمایه‌گذاری بلند مدت شود می‌تواند بسیار مفید باشد. بازارگردانی به هیچ وجه پول را سوخت نمی‌کند، اگر به این سمت و سو حرکت کند که افراد به صورت بلند مدت وارد بازارسرمایه شوند می‌تواند برای بازار سودآور باشد، اگر دستورالعمل بازارگردانی به شکلی تدوین شود که نتواند مسیر ورود نوسان‌گیران را بگیرد بی‌فایده خواهد بود.
باید با استفاده از بازارگردانی اقدامی انجام شود تا نوسان گیران نتوانند از بورس سود و عایدی داشته باشند. اگر این اتفاق رخ ندهد، افرادی که قصد سرمایه‌گذاری بلند مدت دارند نیز انگیزه خود را از دست می‌دهند و این افراد نیز به خیل نوسان‌گیران می‌پیوندند.

مکانیسمی که چالش می‌آفریند
مهدی سماواتی، مشاور مدیرعامل ویتانا: بازارگردانی فعالیتی در جهت نقدشوندگی سهام است. در کل دنیا نیز این عملیات، بیزینسی است که حول محور گردش مالی انجام می‌شود و ذی نفع نوسانات قیمتی نیست. در ایران بسیاری از شرکت‌ها به دلیل مشکلات نقدینگی قرارداد بازارگردانی خود را با نهادهای مالی بسته اند و منابع بازارگردانی را نهادهای مالی تعیین کرده اند.
بازارگردانی کنونی، در اصل یک صندوق سرمایه‌گذاری اختصاصی بازارگردانی است و بسیاری از نهادهای مالی به طور غیر مستقیم به تأمین مالی در این صندوق می‌پردازند. وقتی کسی که دست به این اقدام می‌زند، انگیزه منتفع شدن از نوسان قیمت را دارد و اتفاقی که در بازار رخ داده این است که صندوق‌ها عملا به نوسان‌گیر تبدیل شده‌اند. در هیچ جای دنیا صندوق بازارگردانی اختصاصی با احتساب nav و منتفع شدن از رشد قیمت وجود ندارد.
 در عملیات مارکت میکری دنیا، بازارسازی وبازارگردانی فقط در مواقعی است که نقدشوندگی سهام کاهش یابد و ربطی به قیمت ندارد. بازار ساز و بازارگردان دو مقوله متفاوت است اما در کشور ما همچنان مشخص نیست نهادی که شکل گرفته، بازارساز یا بازارگردان است. بهتر است در دستور العمل‌ها بازبینی شکل بگیرد تا بدانیم بازار درحال حاضر نیازمند بازارگردان است یا بازارساز؟
مدل بازارگردانی باید به شکلی چیده شود که هیچ انگیزه‌ای برای کسب سود از نوسان وجود نداشته باشد، در دستور العمل جدید بازارگردانی باید انتفاع صندوق‌ها یا بازارگردانان را به شکلی ببینیم که از نوسانات قیمت سهم بهره‌ای نبرند. هرچند این کار به دلیل اینکه انگیزه بسیاری از بازارگردانان را از بین می‌برد، کار دشواری خواهد بود.
بهتر است در قسمتی که معاملات اشخاص حقیقی و حقوقی در سایت tse tmc ازهم جدا شده، بخشی اضافه شود تا معاملات بازارگردانی را نیز جدا نشان دهد تا شفافیت رفتار بازارگردانان برای بازار مشخص شود. همچنین باید برای بهتر شدن عملکرد بازارگردانان، به جهت ایجاد جذابیت کارمزد خدمات بازارگردانی را افزایش دهیم تا افراد به جای کسب سود از نوسان به سمت کسب سود از گردش پول روی بیاورند.
مکانیسم فعلی بازارگردانی که در بازار ایجاد شده به شدت منجر به ایجاد آسیب به بازارسرمایه شده است، اگر در یک ماه آینده در رفتار بازارگردانان بازبینی صورت نگیرد، با توجه به بی اعتمادی مردم به بازار، نمی‌توان انتظار اتفاقات خوشی را برای بازار داشت.

فاطمه مشایخی
منبع: هفته نامه اطلاعات بورس شماره ۳۸۵