به گزارش صدای بورس پنل اول کنفرانس آنلاین بینالمللی تأمین مالی با رویکرد علمی برای رویارویی با مسائل اقتصادی به موضوع مدلهای مطلوب تأمین مالی پرداخت.
آیا بازارهای نوظهور مثل ایران میتوانند مدلهای تأمین مالی منحصر به فرد داشته باشند؟
باید ببینیم آیا ما داریم در مورد یک مدل سرمایهگذاری صحبت میکنیم یا یک مدل تجاری؟ انواع مدلهای تأمین مالی وجود دارد. تأمین مالی شرکتی، تأمین مالی پروژهای. برای این تأمین مالیها به جز یارانههای دولتی راهحل دیگری وجود ندارد. در روزهای کرونایی، اروپاییها در این زمینه بسیار دست و دلباز شدهاند و برای حمایت از تأمین مالی یارانهدار تلاش میکنند. برای اینکار اول باید ترازنامههای شرکتها در تأمین مالی یارانهای مورد بررسی قرار گیرد. آیا شرکتها میتوانند عایدی سرمایهگذاران را به آنها برگردانند. بانکهای سرمایهگذاری میتوانند در زمینه تأمین مالی شرکتها و پروژهها فعالیت داشته باشند. برای تأمین مالی پروژهها اولین سئوال این است که مشخص شود هزینه پروژهها چقدر است؟
مهمترین پشتوانه یک پروژه، گردش مالی آن است. همچنین اگر بخواهیم در مورد زمینه دیگری سئوال بپرسیم، راهکار جذاب دیگری است که تأمین مالی مشتری از طریق فروشنده است. همانطور که میدانیم مدل سنتی تجارت مبتنی بر پیش پرداختهاست. همچنین میتوانیم به معاملههای پایاپای اشاره کنیم که محصولات را با محصولات دیگر معامله پایاپای میکنیم.
در این زمینه ما تجربیاتی را در بریتانیا داشتیم که خیلی قدیمی هستند. شرکتهای بزرگ در این زمینه کارشان این است که تجارت غیرپولی انجام میدهند. تهاتر یعنی این که یک شرکتی محصول خود را در برابر محصول شرکت دیگری میفروشد. بنابراین در این نوع معامله فروشنده باید بتواند برای محصول خود خریدار پیدا کند. این نوع تهاتر مزایایی دارد از جمله اینکه نیازی به ارز و تبادل ارز نیست. وقتی که نرخ بهره بالاست، برایمان سخت است کارهایی را انجام دهیم. در این زمان است که تأمین مالی «وندور» برای خریدار و فروشنده جذاب میشود. برای این که نرخهای بهره برای فروشنده پایینتر است. پس اگر یک فروشنده اروپایی وارد ایران شود، هزینههای فروش پایین است. السیهایی هستند که در کشورهای مختلف از بانکها برای ایران قابل قبول هستند ما هم قبول میکنیم. در واقع این امکان وجود دارد که در کشور فروشنده بتوانیم بیمه کنیم. ما مطمئنیم که کشورهای بیشتری میتوانند بیمه فروش ارائه دهند.
چگونه تحریمهای بینالمللی در عین این که یک تهدید هستند، میتوانند یک فرصت محسوب شوند؟
به نظر میرسد این تحریمها بیشتر مانع هستند تا یک فرصت، چون آنهایی که این تحریمها را وضع کردهاند، هدفشان این بوده است که اقتصاد را فلج کنند. در نتیجه هر فرصتی که بخواهیم در این زمینه در نظر بگیریم باید جدای از این تحریمها باشد. باید بتوانیم تحریمها را کنار بگذاریم و از آنها دوری کنیم. فرصتی که وجود دارد این است که اقتصاد کشور را مقاومتر کنیم، کاری که ایران انجام داده است. یکی از کارهایی که در این زمینه میتواند انجام دهد این است که مرزها را ببندد و واردات را متوقف کند و تولیدات داخلی را گسترش دهد. یا با وضع تعرفههای بسیار زیاد بر واردات از تولیدات داخلی حمایت کند. از طرف دیگر این میتواند بازار ایران را از دسترسی به محصولات دیگر همچون محصولات اولیههایتک باز دارد. همه شرکتها نمیتوانند این قابلیت را داشته باشند که به سادگی از واردات نیازهایهایتکی خودشان بگذرند و به تولیدکنندگان تبدیل شوند. در واقع از محصولات آماده سمت محصولات نیمه آماده بروند. به نظر نمیرسد در طولانی مدت فرصتی وجود داشته باشد.
آندرس شوایتزر
مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری ارجان کاپیتال انگلیس