حال اگر این سوال که در کدام بخش سرمایهگذاری کنیم را از یک مشاور سرمایهگذاری کارکشته بپرسید به احتمال زیاد متناسب با ریسک فردی، وی رابه سمت سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری هدایت میکند و اگر آنقدر ریسکگریز باشید که اصلا نخواهید ریسک متحمل شوید گزینه سرمایهگذاری در صندوق با درآمد ثابت (Fixed income funds) روی میز خواهد آمد. به عبارتی گزینه سرمایهگذاری در صندوقها برای کسانی درنظر گرفته شده که مایل نیستند ریسک بالایی متحمل شوند و ترجیح می دهند به جای بازار پول، وجوهشان را در بازارهای بازار سرمایه مدیریت کنند.
اما از اواخر سال ۱۳۹۹ و پس از بروز مشکلات نقدشوندگی در بازار که بسیاری آن را متاثر از دامنه نوسان نامتقارن می دانند و درست زمانی که از اجرای مصوبات صندوق توسعه ملی خبری نشد و نه دولت به روی خودش آورد که این بورس بود که بخش قابل توجهی از حل مشکل کسری بودجه را حل کرده است، متولیان بازار در اقدامی متهورانه و ریسکی از تنها برگی که در دستشان مانده بود استفاده کردند و صندوق های با درآمد ثابت که از اسمشان کاملا مشخص است که باید بر روی چه داراییهایی سرمایه گذاری کنند را مجاب به تزریق منابعشان تا سقف ۲۰ درصد به بازار سهام کردند. حال که چند صباحی از اجرای این راه حل پرخطر گذشته و هرچند بعضی همچنان در حال مقاومت در برابر این تصمیم پر ابهام هستند اما تعدادی از صندوق ها سهم قابل توجهی از دارایی خود را گاه تا نزدیکی حد مجاز روانه بازار سهام کردند؛ نسخهای که به نظر می رسد آن هم جواب نداده و ریسک بسیاری را به بازار تزریق کرده تا جایی که ممکن است تبعات سنگینی برای سرمایه گذاران این صندوق ها داشته باشد.
نسخه پیشنهادی متولیان بازار دو رو دارد؛ بازار رونق گیرد و بازدهی ماهانه صندوق ها رشد کند و به تبع آن وجوه بیشتری به سمت این صندوق ها روانه شود که با توجه به اتفاقات پیش روی بازار سهام و ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک به نظر میرسد مشکلات زیادی سر راه بازار سهام و صندوقها وجود داشته باشد. البته این ریسک پنهانی هم در خود دارد که سرمایه گذاران این قبیل صندوق ها با این رویه سودآوری عادت کنند و باز هم دنبال کسب این سود باشند. اما روی دیگر سکه اینکه بازار روند نزولی بگیرد و سرمایه گذاری در صندوق ها به جای تاثیر مثبت بر عملکرد صندوق ها بر سود ماهانه صندوق ها اثر معکوس بگذارد و همین سودی که از محل سرمایه گذاری در اوراق مشارکت و سپرده بانکی و ...داشته را هم به اصطلاح میخورد.این مساله جدای از اینکه می تواند سبب خروج سرمایهگذاران و افزایش ابطال واحدهای صندوقها شود زیان سنگین تری برای این ابزار بازارسرمایه که سالها برای توسعه فرهنگ آن زحمت کشیده شده دارد و به بهای حفظ منافع گروهی خاص و شاخص اعتماد از صندوقها چوب حراج می خورد.
امیرآشتیانی عراقی
منبع: هفته نامه اطلاعات بورس شماره ۳۹۵