مهمترین مسئله نرخ بهره بسیار بالا و غیرقابل تحمل است که به اقتصاد تحمیل شده است و باعث رکود گسترده و نبود نقدینگی در بخشهای تولیدی شده است. همچنین این بهرهبانکی منجر شده که وقتی فردی در بانک سرمایهگذاری میکند بدون دردسر و در کمتر از چهار سال سرمایهاش دوبرابر شود و دیگر رغبتی نداشته باشد که وارد سرمایهگذاری در بخشهای تولیدی شود. دومین مسئله بیثباتی در بازار ارز است، گرانی و ارزانی نرخ ارز هر دو برای اقتصاد بد و مضر است زیرا مانع سرمایهگذاری فرد میشود و اجازه نمیدهد تصمیم بگیرد که ماشین آلات خریداری کند یا واردات و صادرات انجام شود. متاسفانه وابسته کردن نرخ ارز به مذاکرات سیاسی باعث شده اقتصاد کشور گروگان طرفهای تحریمکننده و مذاکرات سیاسی شود که این برای اقتصاد کلان کشور ما امری مشکلدار است. سومین مسئله قیمتگذاری دستوری است که منجر میشود منافع بنگاههای اقتصادی به جیب رانت خوارها و دلالها رود که نمونه آن در صنعت خودرو است و تقریبا سالانه نزدیک به دوبرابر فروش آن در جیب رانت خوارها سرازیر میشود و عملا به خاطر این موضوع صنعت خودرو پول قطعهساز و حقوق کارگر خود را ندارد. چهارمین مسئله ابهامات مربوط به انتخابات ریاست جمهوری است که در نزدیکی انتخابات اسامی کاندیداها و همچنین سیاستها و برنامههای آنها درمورد اقتصاد مشخص نیست.
این موارد ابهامات بزرگی است که هماکنون در برابر بازارسرمایه وجود دارد و شرایط کنونی را برای بازار بهوجود آورده است. برای برون رفت از این شرایط لازم است قیمتگذاری دستوری کاملا لغو شود، قیمتگذاری کالاها به بورس انرژی و بورس کالا سپرده شود، نرخ بهره کاهش پیدا کند و همچنین نرخ دلار تثبیت شود، این مسائل بسیار مهم هستند و بعد از آن باید منتظر ماند و دید که کاندیداها چه اشخاصی هستند و برنامههایشان چیست؟
همایون دارابی، مدیر عامل سبدگردان داریوش
منبع: هفته نامه اطلاعات بورس شماره ۳۹۷