این سهام با هدف اینکه توزیع متعادل ثروت منجر به تولید از طریق تعاون شود شکل گرفت؛ اما رفته رفته شاهد بودیم که با کمرنگ شدن بخش تعاون و تعاونیهای سهام عدالت، اختصاص مستقیم سهام به مردم و سهامدارکردن آنها در سرمایهگذاریهای استانی به نوعی دور شدن از اهداف اصلی سهام عدالت رقم خورده که شورای عالی بورس باید به این امر توجه داشته باشد. متاسفانه بهرغم تاکید مکرر مقام معظم رهبری از اهداف متصور شده برای سهام عدالت، در اجرای آن انحراف صورت گرفته است.
چنانچه مردم برابر قانون سهامدار تعاونیهای شهرستانی، شرکتهای سرمایهگذاری استانی و شرکتهای سرمایهپذیر میشدند این ثروت در درون شهرستانها ماندگار و موجب تولید ثروت برای مردم میشد و در نتیجه توسعه منطقه نیز از این روش صورت میگرفت. اما متاسفانه با تکه تکه کردن سهام این اتفاق نیفتاد و با آزادسازی حدود ۴۰ درصدی سهام عدالت این ثروت و دارایی از منطقه خارج شد و در اختیار مرکز قرار گرفت.
انحراف دیگری که از سهام عدالت صورت گرفت و چالشهای بسیاری نیز به همراه داشت را باید آزاد نشدن یکجای سهام در موعد مقرر آن جستجو کرد. لازم بود که مابقی سهام باقیمانده در قالب طرح توجیهی ارسالی به شورای عالی بورس مورد بررسی قرار گیرد و پس از تاخیر ۳۰ درصد پرتفوی آزاد و در اختیار قرار گیرد. این یعنی نوعی گروکشی و نگه داشتن سهام با هدفگذاریهای غیرواقعی شکل گرفته که موجب دور شدن سهام عدالت از اهداف متصوره برای آن بوده است و مجددا شاهد انحراف شورای عالی بورس در این زمینه نیز هستیم، چرا که زمان آزادسازی به طور شفاف عنوان نشده است. تمامی ۱۱ مورد وظایف شرکتهای سرمایهگذاری استانی در اسرع وقت صورت پذیرفته ولی تکالیف مقرر در آییننامه برای سایر نهادها به هیچ وجه مورد توجه و پیگیری قرار نگرفته است. برابر با ابلاغیه مقام معظم رهبری، شورای عالی بورس بایستی مقررات مورد نیاز انتقال سهام را فراهم کند که فراهم نشدن آن نشان از انحراف صددرصدی از ابلاغیه دارد و به علاوه در بعضی از موارد نیز که قانون وضع شده، نقض قانون صورت گرفته که رسیدگی آن در جایگاه قانونگذار است. تا چندی پیش مقاومت در خصوص آزادسازی توسط سازمان خصوصیسازی اتفاق افتاده بود و اکنون این فرصت در اختیار شورای عالی بورس قرار گرفته تا با انجام تکالیف قانونی توسط شرکتهای سرمایهگذاری استانی، سازمان خصوصیسازی بایستی به تکالیف آزادسازی سهام از وثیقه اقدام میکرد که تاکنون مقاومت کرده و این مهم انجام نشده است. یکی از دلایل مقاومت ۱۳ ساله آزادسازی سهام عدالت بهانه قراردادن ریزش بورس بوده که مسئولان طی این ۱۳ سال هیچگونه برنامهریزی و استراتژی برای جلوگیری از مسئله انجام ندادهاند. در واقع میتوانستند این اقدام را در قالب یک بورس مستقل مانند بورس کالا، بورس انرژی و یا فرابورس به یک عنوان بورس سهام عدالت صورت بگیرد. ریزشهای اخیر پرتفوی سهام عدالت هیچ ربطی به سهام عدالت ندارد و علت این موضوع را همچنان که همگان اطلاع دارند بایستی در جای دیگری جستجو کرد. باز شدن نمادهای سرمایهگذاری استانی در بورس با قیمتهای متفاوت برخلاف پرتفوی یکسان و ضرر و زیان چند صد میلیاردی به سهامداران استانی، نوعی بیمدیریتی تلقی میشود.
نصرالله کرمی، رئیس کمیته آزادسازی سهام عدالت کانون شرکتهای سرمایهگذاری استانی
منبع: هفته نامه اطلاعات بورس شماره ۳۹۸