قصهمان را ورق میزنیم و از حالمان برای مخاطب میگوییم. گاهی بخشهایی از قصهمان را با دوستان، آشنایان، مشاور یا مربی در میان میگذاریم. شیوه روایت قصههاست که آن را به زندگی ما تبدیل میکند. گاه روایت شیرین یک روز سخت، از آن بهشت میسازد و گاه روایت تلخ یک روز معمولی؛ جهنم.
قصهای که از زندگی خود به خودی میگوییم مهم است. گاهی میخواهیم از نویسندهاش بپرسیم که چرا اتفاقاتی در گذشته رخ داده یا میخواهیم از آینده و پایان آن برایمان بگوید. داستان زندگی ما از جایی جذاب میشود که مشکلات رخ مینمایند. در آن موقعیتهاست که ما، یعنی شخصیت اول داستان، به میدان میآییم و نقش برازندۀ خویش را ایفا میکنیم و از آن قسمت تا پایان را خودمان مینویسیم. این تغییر به ما جرأت و امید میدهد که پایان داستان را به قلم خود رقم بزنیم. خواندن قصه ذهن ما را خلاق میکند که داستان زندگیمان را جور دیگری بنویسیم.
اتفاقاتی که در قصهها روی میدهد یکی از ابزار بسیار مهم و کارآمد در فرآیند آموزش است. از اینرو، وقتی تصمیم میگیریم مطلبی را به بچهها آموزش دهیم یکی از شیوهها قصهگویی است. قصه مهمترین نرمافزار یادگیری زندگی است. قصهها را که میشنویم، با قهرمانان آن همذاتپنداری میکنیم. با شادیشان شاد میشویم و با غمهایشان غمگین. اگر آنها موفق شوند، ما نیز احساس میکنیم موفق شدهایم. این امر کمک میکند آموزش با شیوۀ داستانگویی، اثربخشتر باشد.
از داستانگویی برای آموزش سواد مالی نیز بهره میبریم. سواد مالی به ما کمک میکند بتوانیم بهدرستی پولهایمان را مدیریت کنیم تا کیفیت زندگیمان بهتر شود. سواد مالی نگاهکردن به زندگی از بُعد مالی است. آموزش این مفاهیم به کودکان بهمعنای پولدارکردن آنها نیست، بلکه آموزش توانمندی و مهارت است تا از پس مشکلات مالی زندگی خود برآیند. در این بین، نمیتوانیم از مزیت داستانهای صوتی غافل شویم. علاوه بر مزیت داستانمداربودن، قصهگویی همراه با شنیدن آواهای متناسب و موسیقی کمک میکند بچهها تصویرهای خلاقانهتری بسازند و تغییر رفتار عمیقتر صورت گیرد. با این شیوه یادگیری مهارتهای سواد مالی آسانتر میشود و همیشه در خاطر کودکان میماند.
دکتر کمیل رودی، مدیر آکادمی هوش مالی
منبع: هفته نامه اطلاعات بورس شماره ۳۹۹