تنوع و توسعه ابزارهای نوین مالی، اجرایی شدن سهام خزانه و بهبود بازارگردانی‌ها و رفع محدودیت‌های معاملاتی نظیر دامنه نوسان، حجم مبنا و... یا بازنگری در آنها بخشی از راهکارهای بلندمدت احیاء بازار سرمایه است.

صدای بورس - مروارید اسلامی؛ تشویق روزافزون سیاست‌مداران به حضور مردم در بازار سرمایه و همچنین تحریکات صدا و سیما، شبکه‌های اجتماعی نظیر تلگرام‌، اینستاگرام و... و تشویق مردم از طریق آنها منجر به گسیل منابع به سمت بازار سرمایه شد. بازار سرمایه هم که زیرساخت و ظرفیت لازم برای جذب این منابع و هدایت آنها به سمت تشکیل سرمایه، تامین مالی بنگاه‌ها و تقویت بازار اولیه را نداشت، شاهد رشدهای روزانه چندین درصدی در شاخص و رکوردهایی شد که هر روز شکسته می‌شد. اکنون بازار سرمایه اما در رکود عمیقی به سر می‌برد و نهادهای مختلف به دنبال راه چاره هستند. .در همین راستا با علی اسلامی بیدگلی، عضو هیات مدیره شرکت مشاور سرمایه‌گذاری آرمان آتی گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می خوانید:

  • در ابتدا به عوامل رشد بازار سرمایه در سه ماهه پایانی سال ٩٨ و پنج ماهه اول سال ٩٩ بپردازیم. این رشد از کجا نشأت گرفت؟

    بدون شک مهمترین عامل رشد بازار سرمایه کشور در این دوره، افزایش انتظارات تورمی در میان عموم مردم بود. در آن روزها تقریبا همگان همه روزه دم از بروز یک ابر تورم در سال‌های پیش رو می‌زدند و حتی برخی اقتصاددانان صحبت از ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران در آینده نزدیک می‌کردند. معمولا در زمان وقوع چنین پیش‌بینی‌هایی، مردم تصمیم می‌گیرند پس‌اندازهای خود را در دارایی‌هایی سرمایه‌گذاری کنند که در زمان افزایش تورم، کاهش ارزش به نرخ‌های حقیقی نداشته باشند و به اصطلاح برابری قدرت خرید خود را حفظ کنند. در سال‌های گذشته بارها و بارها این اتفاق حادث شده است و همواره سرمایه‌گذاران پس‌اندازهای خود را به خرید دارایی‌های فیزیکی اختصاص می‌دادند. این سرمایه‌گذاری‌ها در سال‌های گذشته با این اولویت انجام می‌شد که عمده منابع صرف خرید املاک و مستغلات می‌شد، بخشی از آن در رتبه دوم به سوی خرید کالاهای مصرفی به عنوان دارایی سرمایه‌ای نظیر خودرو، فیش موبایل و... هدایت می شد و اندکی از آن هم به بازار سرمایه سوق می‌یافت. این بار جایگاه اولویت‌ها تغییر یافت و سهم بازار سرمایه از جذب این منابع به شدت افزایش یافت.
     
  • دلیل این تغییر مهم چه بود؟

    می‌توان گفت نخست، تشویق روزافزون سیاست‌مداران به حضور مردم در بازار سرمایه و همچنین تحریکات صدا و سیما، شبکه‌های اجتماعی نظیر تلگرام‌، اینستاگرام و... و تشویق مردم از طریق آنها. آنها تصور داشتند که با هدایت منابع به سمت بازار سرمایه، منابع به تدریج وارد چرخه اقتصادی کشور می‌شود و می‌تواند به مهار تورم کمک کند. حتی برخی از آنها معتقد بودند که سرمایه‌گذاری افراد در این شرایط می‌تواند منجر به کاهش تورم انتظاری هم بشود؛ چرا که مردم احتمالا با هدف کسب سود بالاتر و افزایش قدرت خرید بالاتر در آینده، مصارف و سرمایه‌گذاری‌های خود را به تعویق  می‌اندازند و منابعی را که قرار بود صرف خرید کالاهای مصرفی و کم‌دوام یا خرید مسکن کنند، در این بازار سرمایه‌گذاری خواهند کرد. برداشت بسیاری از افراد این بود که این اتفاق برای اقتصاد کشور که با رشد روزافزون نقدینگی و اثرات احتمالی تورمی آن مواجه است، بسیار بهتر از هجوم منابع به سمت سایر بازارهاست. بی‌تردید این  دو محرک منجر به گسیل منابع به سمت بازار سرمایه شد. مردم ریسک‌گریز کشور که هیچگاه حاضر نبودند پس‌اندازهای خود را به جز بانک در جای دیگری سرمایه‌گذاری کنند، با صحبت‌های دائمی مسئولان از طریق صدا و سیما و شبکه‌های اجتماعی تشویق به ورود به بازار سرمایه شدند. بازار سرمایه هم که زیرساخت و ظرفیت لازم برای جذب این منابع و هدایت آنها به سمت تشکیل سرمایه، تامین مالی بنگاه‌ها و تقویت بازار اولیه را نداشت، شاهد رشدهای روزانه چندین درصدی در شاخص و رکوردهایی شد که هر روز شکسته می‌شد. مردم نیز که هر روز رشد این بازار و رکود سایر بازارهای موازی را مشاهده می‌کردند، مدام تحریک بیشتری شدند به حضور در این بازار و کسب سودهای روزانه چندین درصدی و جا نماندن از این قافله. و اینگونه شد که بازاری که می‌توانست برای سال‌های متمادی نرخ رشدی مطمئن و اندکی بالاتر از سایر بازارها از جمله بازار پول را داشته باشد، و البته کمک شایانی به تشکیل سرمایه و تامین مالی بنگاه‌ها کند، تمامی این رشدهای آتی را در چند ماه پیشخور کرد و حتی  منجر به این شد که به زعم برخی کارشناسان در برخی از شرکت‌ها و صنایع درگیر حباب بخشی شود. در این بین بسیاری از هموطنان عزیزمان، عمدتا از قشر متوسط جامعه، پس‌اندازهایی را که با زحمت فراوان و در طول سال‌های بسیار جمع کرده بودند، طی چند ماه از دست دادند.
     
  • بازار سرمایه پیشتر تجربه چنین رکودی را داشته؟

    اکنون بازار سرمایه ایران با رکودی بسیار عمیق و طولانی مواجه است که شاید تاکنون در عمر ۵۰ ساله خود تجربه نکرده بود. البته بازار در دهه‌های ۷۰، ۸۰، و اوایل ۹۰ رکودهایی را تجربه کرده بود که شاید به لحاظ مدت زمان از این رکود طولانی‌تر بوده‌اند ولی عمق این رکود اصلا با تجربیات قبلی قابل مقایسه نیست و بسیار عمیق‌تر است. به علاوه اینکه در افول‌ها و رکودهای قبلی، پس‌اندازهای درصد کمی از آحاد مردم در بازار سرمایه سرمایه‌گذاری شده بود. توجه داشته باشید که تا قبل از شروع این رشد، تعداد کدهای فعال بورس کمتر از دو میلیون کد بود و این روزها تعداد کدهای معاملاتی از ۴۰ میلیون فراتر رفته است.

بیشتر بخوانید:

اعلام زمان واریز سهمیه بنزین خرداد

  • به تازگی چندین راهکار برای بهبود اوضاع بازار ارائه شده است. فکر می‌کنید اینها چقدر راهگشا باشند؟

    این روزها بازار سرمایه نیازمند راهکارهای جدی و موثر است و البته زمانی برای سعی و خطا هم وجود ندارد. صبر بسیاری از سهامداران لبریز شده است و باید راهکارهایی ارایه کرد که در ظرف و آستانه تحمل سرمایه‌گذاران خرد باشد. این محدودیت قطعا قدرت تصمیم‌گیری و جسارت اجرا را کاهش می‌دهد، چرا که بعید است بتوان رکود با این سطح عمق را در کوتاه‌مدت اصلاح کرد.
     
  • به نظر شما چه می‌توان کرد تا بازار سرمایه از بحران فعلی خارج شود؟

    همانطور که اشاره شد، نمی‌توان این سطح از رکود را در کوتاه‌مدت اصلاح کرد؛ با این حال می‌توان راهکارهایی در بلندمدت و کوتاه‌مدت بررسی و اجرا کرد و امید است که بتواند کمک اندکی به بهبود نسبی وضعیت بازار کند. ازجمله راهکارهای کوتاه‌مدت می‌توان به ایجاد مکانیزم دامنه نوسان پویا، افزایش منابع صندوق تثبیت بازار و توسعه بازار، رفع محدودیت‌های معاملاتی شرکت‌های کوچک موثر در شاخص هم‌وزن و اصلاح قیمتی آنها، ثبات در رویه‌های موجود و عدم تغییر آن حداقل تا زمان برون‌رفت بازار، تصویب و ابلاغ سبدهای مشاع و ابر سبدها، صدور اختیار فروش توسط سهامداران عمده شرکت‌ها و تسریع در صدور مجوزهای افزایش سقف صندوق‌ها و اعلام پیش‌بینی‌های FORWARD علاوه‌بر TTM و الزام شرکت‌ها به ارائه بودجه سالانه اشاره کرد.
     
  • منظورتان از ایجاد مکانیزم دامنه نوسان پویا چیست؟

    ایجاد مکانیزم دامنه نوسان پویا با هدف خروج شرکت‌ها از قفل شدن نمادها می‌تواند انجام شود. این روش هم‌اکنون به منظور افزایش نقدشوندگی و البته کنترل هیجان‌ها در برخی از بورس‌های دنیا به جایگزینی محدوده نوسان ثابت اجرا می‌شود. هرچند، همانطور که در راهکارهای بلندمدت اشاره می‌شود، لازم است این دسته از محدودیت‌های معاملاتی در آینده اساسا وجود نداشته باشند.
     
  • افزایش منابع صندوق تثبیت بازار و توسعه بازار با چه هدفی می‌تواند صورت گیرد؟

    با افزایش منابع صندوق تثبیت بازار و توسعه بازار، می‌توان بخشی از آن را به شرکت‌های کوچکتر بازار به منظور رفع گره معاملاتی و افزایش نقدشوندگی اختصاص داد.
     
  • به رفع محدودیت‌های معاملاتی شرکت‌های کوچک موثر در شاخص هم‌وزن و اصلاح قیمتی آنها اشاره کردید. لطفا در این خصوص توضیح دهید.

    تصمیم‌گیری درخصوص رفع محدودیت‌های معاملاتی شرکت‌های کوچک موثر در شاخص هم‌وزن و اصلاح قیمتی آنها از موارد مهمی است که باید به آن توجه شود؛ یکی از مشکلاتی که این روزها سرمایه‌گذاران با آن مواجه هستند، نبود معامله در شرکت‌های کوچک است. بیش از ٣٠٠ شرکت عمدتا کوچک بازار چندین ماه است که یا معامله نشده‌اند یا بسیار اندک مورد معامله قرار گرفته‌اند و سرمایه‌گذاران خرد نتوانسته‌اند برای ماه‌های متمادی از سهامداری این شرکت‌ها خارج شوند. این موضوع باعث شده است از ٢٠ مرداد ٩٩ که نقطه اوج بازار سرمایه بوده است، شاخص کل ٦٠ درصد کاهش یابد، در حالی که شاخص هم‌وزن حدود ٢٠ درصد کاهش داشته است. این در حالی است که بسیاری از سرمایه‌گذاران تازه‌وارد به بازار سرمایه بیشتر در این دسته از شرکت‌ها سهامدار شده‌اند. تخمین این است که از حدود ٢٠ میلیون نفر سهامدار بورسی ( به جز سهام عدالت)، مبلغ سرمایه‌گذاری ٨٠ درصد آنها کمتر از ٥٠ میلیون تومان است و حدود ٥٠ درصد آنها نیز رقمی کمتر از ٢٠ میلیون تومان سرمایه‌گذاری دارند. در گذشته و در این مواقع سهامداران عمده، شرکت‌های سرمایه‌گذاری و هلدینگ‌های بزرگ با هدف صیانت از حفظ ارزش دارایی‌های خود و سهامدارانشان با ایجاد مکانیزمی سهام سهامداران خرد را خریداری می‌کردند. این موضوع در بلندمدت باعث ایجاد اعتماد به بازار سرمایه و کاهش ریسک سرمایه‌گذاری می‌شد و بعد از مدتی، توقف کاهش ارزش سهام را به دنبال داشت. به عنوان مثال در سال‌های ٧٤، ٨٥ و ٩٢ که در بازار سرمایه رکودهایی ایجاد شده بود، سهامداران عمده شرکت‌ها، اقدام به فعالیت بازارسازی می‌کردند و با اعمال محدودیت تعدادی فروش از هر کد معاملاتی بخشی از سهام سهامداران خرد را خریداری می‌کردند. این اقدام می‌تواند به صورت مشترک در شرکت‌های کوچک در یک نقطه تعادل نسبی با همکاری صندوق‌های توسعه و تثبیت بازار و سهامداران عمده شرکت‌ها صورت پذیرد.
     
  • به لزوم ثبات در رویه‌های موجود اشاره کردید. تغییرات اخیر دامنه نوسان را چطور ارزیابی می‌کنید؟

    ثبات در رویه‌های موجود و عدم تغییر آن حداقل تا زمان برون‌رفت بازار از شرایط فعلی بسیار مهم است. بدون شک تغییر هر روزه رویه‌ها و محدودیت‌ها نظیر دامنه نوسان نامتقارن، تغییر حجم مبنا، تغییر نسبت‌های صندوق‌های سرمایه‌گذاری و نظیر آن در شرایط این روزهای بازار سرمایه بیشتر منجر به ایجاد ابهام و ترس بیش از حد (over panic) در سرمایه‌گذاران شده و به همین دلیل در زمان موجود این تغییرات نمی‌تواند به بهبود بازار کمک کند. هرچند که برخی از این دستورالعمل‌ها و محدودیت‌ها نیازمند بازنگری جدی در زمان ثبات بازار هستند.
     
  • راهکار مربوط به سبدهای مشاع و ابر سبدها با چه هدفی انجام شود؟

    تصویب و ابلاغ سبدهای مشاع و ابرسبدها، با هدف مدیریت و تجمیع کدهای پراکنده و دسته‌بندی آنها براساس درجات ریسک‌پذیری سرمایه‌گذاران می‌تواند صورت گیرد.
     
  • سایر راهکارهای کوتاه‌مدت چه می‌تواند باشد؟

    مورد قابل توجه دیگر، صدور اختیار فروش توسط سهامداران عمده شرکت‌ها و تسریع در صدور مجوزهای افزایش سقف صندوق‌های سرمایه‌گذاری با درآمد ثابت است با هدف گردآوری منابع و اختصاص بخشی از آن (۱۰-۱۵) به خرید سهام دارای اختیار فروش.
    مساله مهم دیگر، اعلام پیش‌بینی‌های FORWARD علاوه‌بر TTM و الزام شرکت‌ها به ارائه بودجه سالانه است؛ مدتی است که دیگر شرکت‌ها الزامی به اعلام EPS ندارند. این موضوع باعث شده شرکت‌های بسیاری در بازار به دلیل کمبود اطلاعات به قیمت‌های زیر ارزش ذاتی معامله شوند. برخی از این شرکت‌ها با توجه به کاهش شدید قیمت سهامشان این روزها با نسبت‌های قیمت به درآمد ۵ تا ۶ مورد معامله قرار می‌گیرند. برخی از شرکت‌های هلدینگ، پس از کاهش شدید قیمت‌ها، این روزها علاوه‌بر نسبت‌های قیمت به درآمد پایین، با نسبت قیمت به خالص ارزش دارایی‌های زیر ۵۰ درصد هم هنوز خریداری ندارند. بسیاری از شرکت‌های در اندازه بزرگ بازار در همین دسته هستند. این موضوع به دلیل کاستی اطلاعات در دسترس سرمایه‌گذاران است. بی‌تردید اعلام این اعداد و شفاف‌سازی آن توسط شرکت‌ها می‌تواند تا حدودی از فشار عرضه سهام بکاهد.
    راهکار دیگر، در رابطه با فشار عرضه صندوق‌هاست؛ یکی از عرضه‌کنندگان جدی سهام این روزها در بازار، صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک هستند. این صندوق‌ها مجبور هستند همزمان با درخواست ابطال واحدهای سرمایه‌گذاری سرمایه‌گذاران و برای تامین وجه آنها، نسبت به فروش سهام اقدام کنند. صدور واحدهای سرمایه‌گذاری در این صندوق‌ها توسط صندوق تثبیت و توسعه بازار می‌تواند فشار عرضه این صندوق‌ها را کاهش دهد. البته برای تحقق این اتفاق احتمالا باید تغییراتی در اساسنامه صندوق‌ها داده شود. تحقق این موضوع می‌تواند حجم قابل توجهی از فشار عرضه‌های روزانه را کاهش دهد.
     
  • اینها راهکارهای کوتاه‌مدت بود. اشاره کردید که راهکارهای بلندمدت هم باید مورد توجه قرار گیرد. ازجمله این راهکارها چیست؟

    درخصوص آنچه می‌تواند در بلندمدت به بازار سرمایه کمک کند، به ترتیب اولویت می‌توان به مواردی چون افزایش سواد مالی اشاره کرد؛ درواقع اولین و مهمترین عامل، افزایش سواد مالی در قانون‌گذاران و دولتمردان است؛ به ویژه سواد مالی مسئولانی که علاقه زیادی هم به حضور در رسانه ملی دارند. مورد دیگر، ساماندهی شبکه‌های اجتماعی است؛ بدون شک وجود شبکه‌های اجتماعی در بسیاری از موارد برای افزایش سطح آگاهی و سواد مالی موثر بوده است، اما در برخی از موارد هم راهنمایی‌ها، توصیه‌ها و سیگنال‌های نادرست صادر شده که ضریب نفوذ آنها نیز کم نبوده است. نکته قابل توجه بعدی، فرهنگ‌سازی از طریق سازمان بورس و اوراق بهادار و بورس‌ها از محل درصدی از کارمزد دریافتی خواهد بود. علاوه‌بر اینها، رفع محدودیت‌های قیمت‌گذاری دستوری نظیر قیمت سیمان، فولاد، اوره، خودرو و بسیاری محصولات دیگر از راهکارهای بسیار مهم در بلندمدت است. مساله قابل توجه دیگر، تشویق سرمایه‌گذاران به حضور غیر مستقیم در بازار سرمایه است تا به این ترتیب، منابع آنها به صورت حرفه‌ای مدیریت شود. به علاوه، رفع ابهام در برخی از متغیرهای تصمیم‌گیری و مؤلفه‌های پیش‌بینی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است، به عنوان مثال تحلیل‌گران این روزها با بیش از پنج نوع نرخ ارز برای پیش‌بینی‌ها مواجه هستند. نکته دیگر، درخصوص بازار مشتقه است؛ رفع مشکلات بازار ابزار مشتقه و توسعه این بازار با هدف ایجاد مکانیزم و بستری برای پوشش ریسک ازجمله اقداماتی است که باید صورت گیرد. همچنین، تسریع در فرآیند پذیرش شرکت‌های متقاضی و ایجاد مشوق‌های مالیاتی بیشتر برای شرکت‌های پذیرش شده بسیار کمک‌کننده خواهد بود.
     
  • سایر راهکارهای بلندمدت چه می‌تواند باشد؟

    توسعه زیرساخت‌های نرم‌افزاری هم بسیار مهم است؛ بدون شک یکی از مشکلات جدی بازار سرمایه در ماه‌های گذشته، محدودیت‌های نرم‌افزاری و اشکالات ایجاد شده در سامانه معاملاتی و اختلال در شرکت‌های نرم‌افزاری سرویس‌دهنده به مشتریان، کارگزاری‌ها و صندوق‌های سرمایه‌گذاری بود. برای این موضوع اگر راهکاری اندیشیده نشود، مجددا و بدون تردید در روزهای پررونق بازار این مهم تکرار خواهد شد. در پایان می‌توان به مواردی چون تنوع و توسعه ابزارهای نوین مالی، اجرایی شدن سهام خزانه و بهبود بازارگردانی‌ها و رفع محدودیت‌های معاملاتی نظیر دامنه نوسان، حجم مبنا و... یا بازنگری در آنها اشاره کرد.