پیشنهاد حذف سود سپردههای کوتاهمدت را اولین بار در سالهای ۹۵ تا ۹۷ زمانی که نرخ تورم بسیار پایینتر از نرخ بهره بانکی بود، مطرح کردم. در آن زمان باید نرخ سپردههای کوتاهمدت را حذف میکردند.
اندازه سپردههای کوتاهمدت به هیچ عنوان کوچک نیست و ۳۰ درصد نقدینگی کل کشور، سپردههای کوتاهمدت محسوب میشود، در واقع یعنی اندازه سپردههای کوتاهمدت رقمی بیش از ۱۲۰۰ همت است که یک رقم بسیار بزرگ محسوب میشود.
یکی از دلایل رشد نقدینگی را میتوان سودی دانست که روی سپردههای کوتاهمدت پرداخت میشود، منتها در سیاستگذاریهای پولی باید نرخ سود را نسبت به تورم انتظاری محاسبه کرد. سال قبل اعلام میشد که تورم انتظاری افت کرده همچنین بانک مرکزی نیز سیاستهای انبساطی در پیش گرفت که این موارد باعث شد مشکلات جدی نیز ایجاد شود تا جایی که باعث شد رکورد ۷۵ ساله تورم شکسته شود.
در حال حاضر نیز اگر نرخ سپردههای کوتاهمدت حذف شود، خروج نقدینگی قابل توجهی از حساب سپردههای کوتاهمدت وجود نخواهد داشت اما چون حجم این سپردهها بسیار بزرگ است حتی اگر ۲ تا ۳ درصد از این سپردهها نیز از حسابهای سپرده کوتاهمدت به حسابهای جاری وارد شود و به علاوه سرعت گردش آن نیز افزایش پیدا کند، مجددا تاثیر بیشتری بر تورم خواهد داشت.
توجه به این مسئله که در حال حاضر شرایط بازار سرمایه ریزشی و روند شاخص منفی است، این موضوع را یادآور میشود که حتی اگر تمامی نرخهای سود را صفر در نظر بگیرند، به دلیل شرایط نامساعد بازار مردم تمایلی به ورود به این بازار نخواهند داشت. بنابراین باید این موضوع را نیز در نظر گرفت که در صورت خروج نقدینگی از سپردههای کوتاهمدت این مبالغ به سمت بازارهایی همچون کریپتوکارنسی و ارز خواهد رفت.
اکثر افرادی که سپردههای بانکی دارند از ریسکپذیری پایینی برخوردار هستند به همین دلیل بیشتر آنها به سپرده خود دست نمیزنند و در واقع مهاجرت سپرده شدید نخواهد بود. این امکان وجود ندارد که با حذف سود سپردههای کوتاهمدت تمامی این سپردهها به حسابهای جاری وارد شوند. حجم سپردههای کوتاهمدت به حدی بزرگ است که حتی اگر مقدار اندکی از آن به حساب جاری تبدیل شود و گردش پول بالا برود و یا وارد بازارهایی همچون ارز و غیره شود، اثرات خوبی را به جای نخواهد گذاشت. نفس عمل حذف سود سپردههای کوتاهمدت بسیار خوب است اما این اقدام در شرایط فعلی حرکت مناسبی محسوب نمیشود و هیچ تاثیر مثبتی نیز در شرایط فعلی بر بازار سرمایه نخواهد داشت.
راهکارهای مناسب دیگری برای اثرگذاری بر بازار سرمایه وجود دارد، اما به این دلیل که جو عمومی بازار سرمایه به سمتی پیش رفته که برگشت اعتماد به بازار سرمایه و چگونگی مقابله با شرایط بحرانی آن نیازمند آگاهی و علمی است و به نظر در حال حاضر در مجموعه بازار سرمایه و سیاستگذاران آن وجود ندارد و به همین دلیل است که شاهد مشکل هستیم، برگشت بازار را در شرایط فعلی به ادامه روند فعلی، رسیدن بازار به کف خود، از بین رفتن ریسکهای موجود در اقتصاد ایران (مانند ریسک تغییر دولت، کاهش نرخ ارز و غیره) و مسائلی از این دست گره میزنند و تا زمانی که این مسائل به کلی حل نشود به نظر شرایط بازار سرمایه نیز تغییر آنچنانی نخواهد داشت.
- علی سعدوندی - استاد بانکداری و سرمایهگذاری بینالملل