یکی از بهترین روشهای تحلیل و ارزیابی هر بازاری، استفاده از تحلیل تکنیکال است. همان طور که میدانید، تحلیل تکنیکال بر مبنای قیمت ارزیابی میشود. شما میتوانید با یادگیری تحلیل تکنیکال، انواع بازارهای مالی ایران و جهان مانند سهامهای بورس تهران، انواع فلزات گرانبها مانند طلا، دلار و قیمت مسکن را به راحتی تحلیل کنید.
در ادامه سعی شده است تا در ارتباط با این تحلیل بسیار ارزشمند به صورت کامل توضیحاتی را ارائه دهیم. توصیه میشود اگر قصد آموزش جامع تحلیل تکنیکال را دارید، ادامه مطالب را از دست ندهید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال، در واقع علمی نوینی است که بر مبنای اطلاعات مرتبط با نمودار قیمتی مانند: حجم معاملات، نواحی حمایت و مقاومت و یک سری روندها تشکیل شده است. به طور کلی این استراتژی جذاب، موجب خواهد شد تا شما به راحتی بتوانید در موقعیتهای مختلف، از آینده بازارها باخبر شوید و بتوانید درآمدهای خوبی را کسب کنید.
شاید برای شما این سؤال پیش بیاید که چگونه ممکن است بدون دانستن وضعیت سودآوری آینده یک شرکت، سهام آن را تنها بر اساس نمودار قیمتی و تحلیل تکنیکال بررسی کرد؟ دقیقاً جذابیت آموزش تحلیل تکنیکال، در همین جا نهفته است. زیرا به صورت کلی، تحلیلگران بازار را بر اساس گذشته بررسی میکنند و بر این عقیده هستند که گذشته تکرار میشود.
توجه کنید که این علم جذاب، سالیان سال است که در جهان مورد استفاده میگیرد و بر همین اساس، به اصطلاح امتحان خود را پس داده است. در سالهای گذشته، صدها الگوی کلاسیک و مدرن مورد بررسی قرار گرفته است که با دانستن منتخب آنها، به راحتی میتوانید از آینده سهام خود باخبر شوید و بتوانید در کوتاه مدت نیز سودآوری خوبی را برای خود به ارمغان بیاورید.
فرضیات تحلیل تکنیکال سهام
پس از آنکه به طور کلی با تعریف تحلیل تکنیکال آشنا شدید، حالا نوبت به آن رسیده است که فرضیات اصلی آن را نیز بدانید. به طور کلی دو فرضیه بسیار ارزشمند در تحلیل تکنیکال وجود دارد که در ادامه آنها را مورد بررسی قرار میدهیم.
فرضیه اول: همه چیز در قیمت سهام خلاصه می شود
اولین اصلی که باید برای آموزش تحلیل تکنیکال سهام بدانید، این است که همه چیز در قیمت سهام خلاصه میشود. توجه کنید، قیمت سهامی به طور مثال 1000 تومان است و در گذشته دیده شده است که نمودار قیمتی بارها در این عدد حساسیت به خرج داده است و نوسانات مثبت و منفی زیادی را در این قیمت شروع کرده است. پس توجه به قیمت سهم، اولین رکن اساسی در آموزش تحلیل تکنیکال به حساب میآید.
توجه کنید که چارلز داو یکی از برجستهترین روزنامه نگاران وال استریت است که در سالهای پیش از این توانسته روابط میان قیمت سهام در گذشته و آینده را با هم ارتباط دهد که در آن روزگار نیز بسیار مورد توجه قرار گرفت. چارلز داو میگوید که هر سرمایهگذار، میتواند به راحتی، تمامی اطلاعات مورد نیاز خود را از قیمت سهم به دست بیاورد و نیازی به تحلیل بنیادی ندارد.
همچنین او معتقد است که، گاهی ممکن است اخبار و اطلاعیهها، موجب رشد یا سقوط سهام یک شرکت شوند، اما بهصورت کلی همه چیز به قیمت سهم بر میگردد.
فرضیه دوم: الگو ها و روند ها تکرار خواهند شد
فرضیه بعدی که آقای داو به آن معتقد است، این است که روندها و الگوها در آینده نیز به مانند گذشته قابل تکرارند و اگر بتوانید الگوها را به درستی تشخیص دهید، در تحلیلهای روزانه، هفتگی و ماهانه به راحتی میتوانید کسب سودهای خوبی از بازار داشته باشید.
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی
سالیان سال است که میان افرادی که تحلیل تکنیکال و بنیادی را یاد گرفتهاند، تفاوت نظرهایی وجود دارد. این سؤال نیز ممکن است برای شما پیش بیاید که در آخر کدام تحلیل را یاد بگیریم تا بتوانیم در بازارهای مالی، بیشترین منفعت را ببریم؟ به طور کلی برای پاسخ به این سؤال ، باید گفت که شما میتوانید یک بازه زمانی برای رسیدن به هدف خود تعریف کنید و بر اساس استراتژی خود پیش بروید.
به طور مثال قیمت سهام الان 1000 تومان است و برای هدف 2000 تومان سهام را خریداری میکنیم. همچنین اگر به زیر عدد 1000 تومان بیاید برای خود حد ضرر تعریف میکنیم و از معامله خارج میشویم. اما در انواع تحلیل بنیادی، شما چنین استراتژی نمیتوانید برای خود تعریف کنید.
شما ممکن است بر اساس میزان سودآوری شرکت، سهامی را در قیمت 1000 تومان بخرید و از فردای آن روز سهام شروع به ریزش کند و تا ماهها یا حتی سالها، قیمت 2000 تومان را نبیند. حالا با خود بگویید که یادگیری تحلیل تکنیکال بهتر است یا بنیادی.
داشتن استراتژی دقیق معاملاتی در تحلیل تکنیکال، بزرگترین مزیت و تفاوت آن در مقابل یادگیری تحلیل بنیادی است.
مزایای تحلیل تکنیکال
در خصوص مزایای تحلیل تکنیکال میتوان گفت:
- داشتن استراتژی دقیق
یادگیری تحلیل تکنیکال، موجب خواهد شد تا شما استراتژی دقیقی در نحوه معامله خود داشته باشید و بر همین مبنا، هیچوقت در معامله سردرگم نخواهید شد.
- تشخیص نقاط ورود و خروج
علم تکنیکال در ابتدا به شما خواهد گفت که در چه اعدادی به سهم وارد و خارج شوید. به طور مثال: ممکن است قیمت سهم 500 تومان باشد اما سیگنال ورودی برای شما صادر نشود ولی پس از رشد و رسیدن به قیمت بالاتر، تازه اجازه معامله به شما داده شود.
- یادگیری راحت
بر خلاف سایر آموزشها، با استفاده از الگوهای معاملاتی، شما به راحتی قادر خواهید بود تا در کمترین زمان، بیشترین یادگیری را داشته باشید.
- صرفه جویی در زمان
معایب تحلیل تکنیکال
در خصوص معایب تحلیل تکنیکال میتوان گفت:
- تفاسیر مختلف الگو های تحلیل تکنیکال
هر علمی، بر اساس تعاریفی که در آن وجود دارد، دارای محدودیتهای منحصر به فردی است. بر همین مبنا، تحلیل تکنیکال نیز از این قاعده مستثنی نیست. همانطور که در قسمت قبلی گفته شد، الگوها و روندهای زیادی وجود دارد که باید با آنها به طور کامل آشنا شوید تا بتوانید به طور صحیح، روند قیمتی را پیش بینی کنید. مطالعه رسم انواع الگو های هارمونیک می تواند مفید باشد.
به طور مثال، اگر شما فقط الگوی مثلث صعودی را در رشد یا نزول شارپ مدنظر قرار دهید و به حمایت و مقاومت سهم اهمیت ندهید، ممکن است این الگو بهصورت کلی باطل شود و شما را دچار زیان زیادی کند. در آخر نیز موجب شود تا شما از آموزش صحیح تحلیل تکنیکال، دلسرد شوید و آن را رها کنید. اگر درباره این الگو به دنبال اطلاعات بیشتری هستید مطالعه مقاله "الگو های ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال" را پیشنهاد می کنیم.
- عدم تعیین ارزش ذاتی
اکثر افرادی که در زمینه تریدینگ موفق بودهاند، پارامترهای ذاتی سهام از جمله: میزان فروش و سود شرکت را نیز برای خرید سهم در نظر گرفتهاند. اما برای کسانی که تنها بهصورت یک بعدی علم تکنیکال را فرا گرفتهاند و به فاکتورهای بنیادی توجه نمیکنند، احتمال موفق شدنشان در معامله، به همان میزان کاهش مییابد. پس میتوان گفت یکی از معایب علم تکنیکال، عدم توجه به ذات بنیادی سهام است.
- عدم کاربرد علم تکنیکال در عرضه اولیه
همانطور که در ابتدا گفته شد، یکی از ارکان مهم علم تکنیکال، توجه به گذشته سهم و تحلیل آینده آن بر همین اساس است. اما عرضههای اولیه گذشتهای ندارند و شما قادر نخواهید بود این سهامها را بهصورت درست تحلیل کنید.