شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس متشکل از شرکتهای تولیدی، مهندسی، بازرگانی، سرمایهگذاری، آموزشی و خدماتی بهعنوان بزرگترین هلدینگ تخصصی پتروشیمی در سال ۱۳۸۹ با مدیریت دولتی بهصورت سهامی عام تأسیس و در سال ۱۳۹۲ در راستای اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی از مدیریت دولتی به بخش خصوصی واگذار شد.
شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس با تدوین برنامههای راهبردی برای خود و تمامی شرکتهای زیر مجموعه، تنوع و سرمایهگذاری در سبد سرمایه جهت بالا بردن ظرفیت سودآوری تولید متنوع محصولات و فرآوردههای شیمیایی و پتروشیمیایی، احداث مجتمعها و طرحهای استراتژیک پتروشیمی و پالایشگاهی در مناطق مختلف کشور در راستای توسعه پایدار و با دیدگاه صیانت از محیط زیست و اجرای استانداردهای ایمنی و بهداشت شغلی، در اختیار گرفتن فروش، صادرات و واردات محصولات بدون حضور واسطه، اجرای طرحهای رفع تنگنای تولید در مجتمعهای تحت پوشش، دستیابی به حداکثر ظرفیت اسمی تولید در مجتمعها و اخذ تسهیلات مالی و فاینانس را فراهم و در حوزههای مختلف به اجرا در آورده است. این شرکت مقام اول کشور از نظر شاخصهای فروش، سودآوری، صادرات و خلق ارزشافزوده در رتبهبندی IMI-۱۰۰ را کسب کرد.
گروه پتروشیمی خلیج فارس، اولین گروه صنعتی است که خارج از شبکه بانکی، مجوز تأمین سرمایه خلیج فارس را از سوی شورای عالی بورس دریافت کرده و به نوعی انحصار تأمین سرمایه را شکسته است. مجوز این تأمین سرمایه اردیبهشت ۱۴۰۰ صادر شد. در این راستا در مورد هدف از تأسیس این تأمین سرمایه، برنامه کلی و سودآوری شرکت و استراتژیهای آن با سعید محبیفرد، معاون مالی و سرمایهگذاری شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
- مشکلات تأمین سرمایهها در ایران چیست؟ برای حل آن چه پیشنهادی دارید؟
مشکلات تأمین سرمایهها را باید به چند بخش تقسیم کرد، مهمترین آنها این است که معمولا منابعی که وارد تأمین سرمایهها میشود، در مقایسه با بانکها منابع گرانی است. معمولا بانکها برای سپردههای یک ساله ۱۶ درصد به سپردهگذاران شان تسهیلات میدهند. بنابراین طبیعی است که سپردهگذاران اگر بخواهند این منابع را در جایی مانند تأمین سرمایهها بیاورند، انتظار سود بیشتری خواهند داشت و مسلما با این شرایط تأمین سرمایه منبعی که جذب میکند، منبع گرانتری است و به تبع وقتی میخواهد آن را به بخش تولید تزریق کند، گرانتر این کار را انجام خواهد داد و رقابتی نامتوازن بین بانکها و تأمین سرمایهها از این نظر ایجاد شده است.
معمولا منابعی که در اختیار بانکهاست، از محل رسوب پولها، حسابهای جاری، قرضالحسنه و... است که سرمایههای ارزانی به شمار میرود اما برای تأمین سرمایهها منابع گرانی است و متأسفانه این موضوع تأمین سرمایهها را در رقابت با بانکها دچار مشکل کرده است. از مشکلات دیگر تأمین سرمایهها تأکید بر خرید اوراق دولتی است که آنها بیشتر اوقات مکلف میشوند این اوراق را خریداری کنند و بخشی از منابعشان صرف خرید این اوراق میشود که از گردونه برنامهریزی مالیشان خارج میشود و وارد تولید نمیشود. از جمله مشکلات دیگر این است که بهخاطر شرایط کشور در شرایط فعلی تأمین منابع بینالمللی تقریبا غیرممکن شده است که این موضوع برای تأمین سرمایهها خوب نیست و نمیتوانند منابع خارج از کشور را جذب کنند. گاهی اوقات مانند شرایطی که امروز در بازار سرمایه است نهاد ناظر فشار زیادی بر تأمین سرمایهها وارد میکند، مثلا اگر بخواهند بخش عمدهای از صندوقهای با درآمد ثابت را وارد سهام کنند این موضوع باعث میشود منابع خارج از کنترل تأمین سرمایهها صرف شود. بهنظر میرسد اینها مشکلات اصلی است که در تأمین سرمایهها وجود دارد.
درباره راهکارهای بهبود وضعیت تأمین سرمایهها، اولین چیزی که باید برای آنها در نظر گرفت این است که اگر سازمان بورس و بانک مرکزی به تعاملی برسند که بخش قابل توجهی از منابع تأمین سرمایهها از طریق سیستم بانکی یعنی پولهایی که بعضا رسوب دارد یا ممکن است در جاهای غیرمولد سرمایهگذاری شود، به سمت تأمین سرمایهها حرکت کند و وارد بخش تولید کشور شود، این موضوع میتواند کمک خوبی کند. از طرف دیگر اگر خود تأمین سرمایهها بیایند و باتوجه به حجمی که بازار سرمایه در کشور دارد ابزارهای جدید را تعریف کنند، همانطور که در تمامی نقاط دنیا وجود دارد، میتواند به رشد و توسعه بازار کمک کند. امروز در تأمین سرمایههای ما به لحاظ اینکه شاید خیلی هم رقابتی بین آنها نباشد، یک تا دو ابزار بیشتر نیست که شرکتها و ناشران میتوانند از آن استفاده کنند که البته رونق چندانی هم ندارد و اگر بتوانند به ابزارها تنوع بدهند و ابزارهای جدید و منابع بهتری وارد کنند، مانند اوراق قابل تبدیل به سهام، اوراق ارزی، اوراق هیبریدی و... اینها همه میتوانند بازار را توسعه دهند. بهترین راهی که بهنظر میرسد این است که منابع کوچک و رسوب پولهای داخل شرکتها را جمعآوری و منابع کوتاهمدت را خارج و آنها را تبدیل کنیم به منبع اصلی تأمین سرمایهها که از این طریق بتوانیم منابع را هدایت کنیم به سمت تولید و توسعه کشور. اگر این راهکارها عملیاتی شود، بهنظر میرسد تأمین سرمایهها بتوانند اندکی روی پای خود بایستند و به بازار سرمایه کمک کنند.
- یکی از مشکلات اقتصاد ایران، پایین بودن میزان تأمین مالی شرکتی است. برای این مسئله راهحلی دارید؟
اگر همین هلدینگ خلیج فارس را در نظر بگیریم، با حدود ۴۰ شرکت کوچک و بزرگی که در زیرمجموعه است، منابعی دارند که بعضا این منابع بهصورت رسوب در حسابهای بانکی است یا منابعی است که استفاده درستی از آنها نمیشود و با جمعکردن و تجمیع بهصورت منابع قوی میتوان آنها را مورد استفاده قرار داد.
البته باز شدن شرایط جهانی و درهای دنیا به روی ایران باعث میشود بتوان از تأمین منابع خارجی برای شرکتها استفاده کرد و مقررات هم باید اجازه دهد. اگر سازمان بورس بتواند با بانک مرکزی هماهنگ کند و اختیارات بیشتری به بانکها بدهند که بتوانند منابعشان را وارد تأمین سرمایهها کنند، برای بانکها بهتر است چون میتوانند سود بهتری دریافت کنند و از طرف دیگر سرمایهها به جای اینکه در مسیرهای مختلف و واسطهگری قرار بگیرند، وارد بخش تولید میشوند. تمامی این موارد میتواند به بخش تأمین مالی کمک کند و در واقع یکی از اهداف هلدینگ خلیج فارس برای تشکیل یا تأسیس تأمین سرمایه این بود که منابع خود را جمع کنیم و بتوانیم با منابع قوی به طرحها و پروژههای تولیدی ورود پیدا کنیم و به توسعه آنها نیز کمک کنیم.
- بهنظر شما بازار سرمایه کشش فعالیت چند تأمین سرمایه را دارد؟
بهطور کلی انحصار و ایجاد محدودیت خوب نیست و نباید این کار را انجام داد. در حال حاضر آنقدر بازار سرمایه بزرگ است که حتی تأمین سرمایهها از بسیاری از ظرفیتهای خود استفاده نمیکنند و شاید انحصاری که در مجوز دادن به تأمین سرمایهها وجود دارد، باعث شده است تأمین سرمایهها میل و رغبت چندانی به گسترش ابزارها و بازارهایشان نداشته باشند. بهعنوان مثال، در حال حاضر در هلدینگ خلیج فارس سهم تأمین مالی هلدینگ از بازار پولی نسبت به بازار سرمایه حدود ۱۰ به یک است یعنی ما حدود ۱۰ برابر پولی که از بازار سرمایه می توانیم جذب کنیم از بازار پولی جذب میکنیم و این خوب نیست و باید کاملا این مسیر به سمت بازار سرمایه بیاید. ضروری است شرکتهای تأمین سرمایه به سمت تحولی جدی در مجموعههایشان حرکت کنند و ابزارهای جدید را متناسب با پیشرفت بازار سرمایه بیاورند. مانند تمامی نقاط دنیا ابزارهای نو را بیاوریم و با این کار سهم تأمین سرمایهها در بازار سرمایه را گسترش دهیم. نمیتوان گفت چه تعداد؛ اتفاقا هرچه بیشتر باشد فضای رقابتی را بیشتر میکند و انحصار را از بین میبرد. در حال حاضر شاهد تبعات انحصار کارگزاریها هستیم که چند کارگزاری محدود در کشور هر یک امتیازشان حدود ۱۰۰ میلیارد تومان در بازار معامله میشود و این بهخاطر انحصاری است که ایجاد شده است. بنابراین انحصار خوب نیست و باید به هر تعدادی که صلاحیت و اهلیت دارند، امکان فعالیت داده شود. طبیعی است هرکسی نتواند در بازار سرمایه به خوبی کار کند، از بازار خارج میشود.
بازار ما آنقدر کشش دارد که بتواند تعداد زیادی از تأمین سرمایهها را در خود داشته باشد.
- هدف اصلی از تأسیس شرکت تأمین سرمایه خلیج فارس چیست؟
اولین هدف از تأسیس شرکت تأمین سرمایه خلیج فارس این بود که به بازار سرمایه کمک کنیم. هلدینگ خلیج فارس با داشتن حدود ۴۰ درصد از سهم بازار پتروشیمی کشور این نیاز را احساس کرد که باید یک فیلد تخصصی که صنعت پتروشیمی است، در بازار سرمایه ایجاد شود. امروز ما در هلدینگ خلیج فارس فکر میکنیم با داشتن و جذب نیروهای خوب و متخصص در بخشهای مختلف پتروشیمی، بخش مالی و سرمایهگذاری علاوه بر اینکه تأمین سرمایه تخصصی پتروشیمی را خواهیم داشت، میتوانیم در صنایع دیگر نیز ورود کنیم اما در مجموع وجود فیلد تخصصی صنعت پتروشیمی در تأمین سرمایهها ضروری بود که این کار را کردیم. هدف دیگر از تأسیس شرکت این بود که منابعی که در شرکتها وجود دارند و کمتر استفاده میشوند یا اصلا استفاده نمیشوند را در قالب یونیتهایی که در صندوقها تحت نظر تأمین سرمایه انجام میشود، متمرکز کنیم و در واقع بتوانیم تأمین مالی پروژههایمان را با قیمتهای مناسب و بهرهوری بیشتری انجام دهیم.
- تأمین سرمایههای موجود توانایی تأمین نیازهای شما را نداشتند؟
با وجود وسعت روزافزون صنعت پتروشیمی و هلدینگ خلیج فارس، حتی باوجود تأمین سرمایه خلیج فارس که متعلق به هلدینگ است، نیازمند کمک و همکاری تمامی تأمین سرمایهها هستیم و قطعا از این به بعد شاید همکاریهای ما بیشتر شود. طبیعی است که تأمین سرمایهها میتوانستند نیازهای ما را تأمین کنند اما اعتقاد ما این است که به کمک بازار بیاییم و با کمک و همکاری باقی تأمین سرمایهها بتوانیم بازار سرمایه را رونق بدهیم، ابزارهای جدید را وارد بازار کنیم و با کمک یکدیگر جایگاه اصلی که تأمین مالی از بازار سرمایه باید داشته باشد را به آن برگردانیم. در واقع هدف از تأسیس این شرکت، تأمین مالی مجموعه، کمک به بازار سرمایه و همچنین ارتقای مجموعه تأمین سرمایههای موجود در کشور از طریق هم افزایی است.
- برنامه سودآوری شرکت بر روی صنعت پتروشیمی است؟
طبیعی است که وقتی تمام برنامهها و فعالیتهای هلدینگ معطوف به صنعت پتروشیمی است، تمرکز بیشتری بر صنعت پتروشیمی داریم اما به این معنا نیست که باقی صنایع را رها کنیم یا به دنبال آنها نباشیم، حتما صنایع دیگر را هم خواهیم داشت و سعی می کنیم ترکیبی از تمام فعالیتها را در مجموعه داشته باشیم.
- برنامه کلی شرکت چیست؟
در تأمین سرمایه چند هدف کلی داریم؛ یکی اینکه فیلد تخصصی در صنعت پتروشیمی داشته باشیم. در حال حاضر تمامی تأمین سرمایهها نیروهای متخصص مالی و سرمایهگذاری بسیار خوبی دارند اما شاید درون این تأمین سرمایهها نیروهای متخصص در صنعت پتروشیمی کمتر باشد و این باعث میشود برای ارزشگذاری یک شرکت پتروشیمی آن را به سه شرکت تأمین سرمایه بدهیم که بعضا سه قیمت متفاوت میگذارند و بیشتر اوقات اختلافهای معناداری با یکدیگر دارند. اما اگر یک بخش تخصصی پتروشیمی داشته باشیم، کمتر این اتفاق رخ میدهد یعنی نیروهای مالی و تخصصی ما کنار یکدیگر میتوانند ارزشگذاریهای دقیقتری را انجام دهند که با توجه به مسئولیتهای سنگین ارزشگذاری شرکتها در بازار سرمایه این امر بسیار مهم به نظر میرسد. هدف بعدی این است که منابع کوتاهمدت و کم بازده شرکتها را تبدیل به منابع قوی و وارد بخش مولد کشور کنیم. هلدینگ خلیج فارس دو ویژگی دارد؛ یکی اینکه چند مجموعه پتروشیمی دارد و همچنین تخصص ویژهای نیز در امر بازرگانی خارجی دارد. با ترکیب این دو و استفاده از سرمایهگذاریهای خارجی میتوانیم تأمین سرمایه بسیار قوی داشته باشیم که علاوه بر منابع داخلی، منابع خارجی را نیز جذب کنیم. با پتانسیلی که در مجموعه هلدینگ است میتوان ابزارهای جدید را به بازار معرفی و با کمک نهادهای ناظر این ابزارها را وارد بازار سرمایه کرد، به آنها نقش داد، اجرا کرد و کمک کنیم به اینکه تأمین مالی از طریق بازار سرمایه برای ناشران و اشخاصی که در بازار سرمایه وجود دارند، تأمین مالی بهتری باشد و شاید بتوانیم با کمک نهادهای ناظر اندکی فرآیند تأمین مالی از طریق بازار سرمایه را تسهیل کنیم. این موارد اهداف کلی است که تصمیم گرفتیم چنین تأمین سرمایهای را در هلدینگ داشته باشیم.
- ترکیب سهامداران به چه صورت است؟
در واقع امروز از ۶۰ درصدی که تعهد و اعلام شده، ۴۵ درصد متعلق به هلدینگ خلیج فارس است، ۱۵ درصد متعلق به شرکت سرمایهگذاری مدبران اقتصاد که ۱۰۰ درصد سهامش متعلق به هلدینگ است، ۴۰ درصد هم از طریق پذیرهنویسی در اختیار عموم قرار میگیرد و همه مردم میتوانند در این تأمین سرمایه مشارکت کنند و بهصورت شرکت سهامی عام است.
- برنامه خاص هلدینگ برای تأمین مالی شرکتها در بازار سرمایه چیست؟
عمده کاری که باید در تأمین سرمایه انجام شود، این است که منابع کوتاهمدت و جاری تبدیل به منابع پرقدرت و کارا شوند. در برنامه کاری خود توسعه ابزارها را داریم تا با ورود ابزارهای جدید به بازار بتوانیم منابع بیشتری جذب کنیم. برنامه بعدی این است که باتوجه به امکاناتی که در اختیار هلدینگ است و شرایطی که دارد، بتوانیم به لحاظ تجارت بینالمللی سرمایههای خارجی را نیز جذب کنیم و در تأمین سرمایه تبدیل به منابعی کنیم که در طرحهای توسعهای بتوان از آن استفاده کرد.
- برنامهای برای مشارکت با شرکتهای تأمین سرمایه خارجی هم دارید؟
حتما چنین برنامهای خواهیم داشت، چه تحریمها باشد چه نباشد طبیعی است که اگر تحریمها نباشد شاید سهولت بیشتری در این کار اتفاق افتد. قطع به یقین باتوجه به مراودات با مجموعه خارج از کشور به این سمت خواهیم رفت که بتوانیم مشارکتهای خوبی داشته باشیم. منابعی که از خارج کشور میآید ارزان است و تورمزا نیست، بنابراین تمام تلاش خود را به کار خواهیم گرفت که از این مشارکتها و جذب منابع استفاده کنیم.
- هفته نامه اطلاعات بورس شماره ۴۰۳