در حال حاضر حدود ۹۲ صندوق درآمد ثابت در بازار سرمایه فعال هستند که ارزش کل آنها حدود ۳۸۰ هزار میلیارد تومان میشود. از این ۹۲ صندوق ۲۷ صندوق قابل معامله هستند و ۶۵ صندوق نیز صدور و ابطالی هستند.
از نظر مبلغ نیز ۱۵ درصد منابع در صندوقهای قابل معامله است و ۸۵ درصد در صندوقهای صدور و ابطالی است که حدود ۸۵ درصد منابع آن در دست ۲۰ صندوق زیرمجموعه بانکهاست و عمده پولها نیز در صندوقهای بزرگ مانند صندوق شهر و صندوق لوتوس پارسیان است و بهنظر میرسد برجام تأثیر زیادی بر روی این صندوقها ندارد، بلکه آنها متأثر از نقدینگی جامعه هستند و به هر میزان نقدینگی افزایش پیدا میکند، طبیعتا سرمایهگذاران صندوقهای صدور و ابطالی که بانکی هستند، از شبکه بانکی میآیند و وقتی نقدینگی در بانکها زیاد شود بخشی از منابع به این سمت سوق داده میشود و اندازه صندوقها بالا میرود، به این دلیل که عملا صندوق بازاریابی نمیکند و شعب بانکها هستند که برای صندوقها بازاریابی میکنند.
صندوقها نسبت به سپردههای بانکی نرخ بهتر و شرایط بهتری دارند چون سود سپردههای بانکی ماهشمار است اما سود صندوقها ماهشمار نیست و در هر روزی باشد، میتوان سود را دریافت کرد. مثلا برخی صندوقها میگویند تا ۱۵ روز سود تعلق نمیگیرد. صندوقهای صدور و ابطالی عمدتا از بانکها هستند و بنابراین برجام تأثیر زیادی بر آنها نخواهد داشت. قطعا صندوقها از جذب منابع بانکی عقب هستند زیرا در شبکه بانکی فروش صندوقها انجام میشود و بانک نیز همه منابع را به سمت صندوقها نمیفرستند و رؤسای شعب نیز تمایل ندارند منابع وارد صندوقها شوند جز در شرایطی که مدیرصندوقها جوایز خاصی برای شعبهها در نظر بگیرند. البته این موضوع با استراتژی بانک سازگار نیست زیرا اگر منابع بانک وارد صندوق شود نهایتا نیمدرصد کارمزد مدیریت دارد اما اگر این پول در بانک باشد بیشتر از نیمدرصد میتواند کارمزدسازی کند، بنابراین نقدینگی بالا میرود و شعب بانک بخشی از منابعی که جذب بانک میشود را تبدیل به صندوقهای صدور و ابطالی میکنند.
صندوقهای قابل معامله متأثر از شرایط بازار هستند. مثلا در شرایط فعلی که بازار وضعیت مطلوبی ندارد، اشخاصی که فعال بازار هستند برای اینکه سریعا سهام را خرید و فروش کنند، سرمایه خود را در صندوقهای قابل معامله پارک کردند که حدود ۵۴ هزار میلیارد تومان است و با بررسی اینها متوجه خواهیم شد که از این ۵۴ هزار میلیارد تومان ۹۰ درصد در ۱۰ صندوق قابل معاملهای وجود دارد که عملکرد خوبی در بازارگردانی این صندوقها دارند، بنابراین در این صندوقها نیز برجام تأثیری نخواهد داشت. نکتهای که وجود دارد این است که صندوقها میتوانند نرخ جذاب بدهند و کسی مانع آنها نیست اما عمده صندوقهای درآمد ثابت تمایل ندارند که نوسان نرخ بازدهیشان زیاد باشد مثلا صندوقدار سهام را خریداری میکند اگر نوسانات سهام آزاد باشد ممکن است در دورهای صندوق سود دهد و در یک دوره با زیان همراه باشد، بنابراین صندوقها خود تصمیمگیرنده هستند که دستورالعملهای سازمان را اجرا کنند یا خیر.
یکی از دستورالعملهای سازمان این است که افزایش قیمت سهام را میتوان وارد حساب ذخیره و ماهانه دو درصد را تقسیم کرد که عمده صندوقها این کار را انجام میدهند و برخی صندوقها نیز این کار را رعایت نمیکنند اما در یک دوره سودده و در دوره دیگر زیانده میشوند و در حال حاضر بازارگردانی عمده صندوقهای قابل معامله حدود ۱۸ تا ۲۰ درصد است چون عددی است که در طول سال بازدهی معقولی میدهد برای افرادی که ریسکگریز هستند نه اینکه صندوقها بخواهند سود زیادی بدهند. صندوقها دوست دارند سوددهی زیادی داشته باشند اما اگر چنین باشد باید در دورههای نزولی بازار زیان را شناسایی کنند که با اولین شناسایی زیان یا اولین کاهش سود عمده منابع از صندوقها خارج میشود و در بلندمدت به نفع صندوق و بازار سرمایه نیست، بنابراین محدودیتی وجود ندارد و قانون جلوی این موضوع را نگرفته است که محدودیتی برای پرداخت سود وجود داشته باشد و صندوقها هستند که تصمیم میگیرند سقف پرداخت سودی داشته باشند یا درآمدهای مازادی که دارند را وارد حساب ذخیره کنند.
باتوجه به اینکه عمده پول از سمت بانک وارد صندوقها میشود، بنابراین آموزش باید در سطح ملی و کشوری باشد و نهاد خاصی مسئول نیست اما چون یکی از مشکلات این است که بانکها تمایل زیادی ندارند که با خروج سرمایه مواجه شوند و اگر تمام این پولها وارد صندوق شود در بدترین حالت باید ۵۰ درصد به اوراق مشارکت، سهام و... تبدیل شود و این باعث میشود سرمایه از شبکه بانکی خارج شود و برای کنترل تورم بسیار خوب است اما نقدینگی بانکها با چالش زیادی مواجه میشود، بنابراین به هر میزان مسئله آموزش مطرح باشد بانکها تمایل به این موضوع نخواهند داشت. با مشاهده صندوقهای ETF متوجه خواهیم شد که به دلیل آموزشی که وجود داشته و افراد با بورس آشنا شدند، بنابراین سرمایهگذاران حجم را بسیار بالا بردند و در حال حاضر ۵۴ هزار میلیارد تومان در صندوقها وجود دارد. دو سال گذشته در این صندوقها حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان وجود نداشت در شرایطی که در آن زمان ارزش کل صندوقها حدود ۲۰۰ هزار میلیارد بوده است و در شرایط فعلی ارزش صندوقها دوبرابر شده است یعنی حدود افزایش نقدینگی کشور اما صندوقهای ETF پنج برابر شدند و دلیل این است که افراد آموزش دیده و از شرایط صندوقها مطلع شدهاند، بنابراین در ETF ها سرمایهگذاری کردند.
- مهدی باغبان - قائم مقام کارگزاری بانک خاورمیانه
- هفته نامه اطلاعات بورس - شماره ۴۱۶