هنگامی که سرمایهگذار وارد بازاری میشود که ریسکهایی مانند تصمیمات خلقالساعه و تغییرات مکرر در قوانین و مقررات در آن وجود داشته باشد و احساس خطر کند، ترجیح میدهد وارد چنین بازاری نشود یا سرمایهای که در این بازار سرمایهگذاری کرده، سهم خریده، با آن در افزایش سرمایه شرکتها مشارکت کرده است را به فروش برساند و از بازاری که تحت تأثیر تغییرات مکرر قوانین قرار میگیرد، خارج شود. این موضوع نه تنها برای بازار سرمایه بلکه برای اکثر بازارهایی که دخالت در آن صورت میگیرد، اتفاق خواهد افتاد.
- بیشتر بخوانید:
الزام حضور نماینده بورس در هیأت دولت
مدیران فعلی دولتی خود یکی از بزرگترین چالشهای بازار سرمایه هستند، به تبع وقتی اقتصاد تحت تأثیر حرف درمانی قرار گیرد، نمیتوان به راحتی امید داشت که تصمیمات خلقالساعه بدون پشتوانه علمی کنار گذاشته شود. برای اینکه این وعده محقق شود باید عواقب تمام تصمیمات قبل از اتخاذ بررسی شود که چه تأثیری در تولید و جذب یا دفع سرمایهگذاری خواهند داشت. اگر پیشنیازهای مربوط به اتخاذ تصمیمات صحیح سرلوحه تمامی مدیران قرار گیرد، میتوان به جذب سرمایه در تولید و اشتغال امیدوار بود که به تبع رشد تولید ثمره آن است و منجر به اشتغالزایی و کاهش تورم میشود. کاهش تورم نیز باعث میشود نرخ بهره اقتصاد کاهش پیدا کند و به تبع دولت با هزینه کمتری تأمین مالی انجام دهد. تمامی این موارد زنجیروار به یکدیگر متصل هستند بنابراین یک تصمیم درست میتواند به نفع دولت، تولیدکننده و مصرفکننده باشد و تصمیم خلقالساعه میتواند تمامی حلقههای این زنجیر را از بین ببرد و منجر به افزایش تورم، کاهش تولید و نارضایتی مصرفکننده، تولیدکننده و سرمایهگذار شود.
- کامل ابراهیمیان - رئیس هیأت مدیره سرمایهگذاری اقتصاد شهر طوبی