تاکید و هشدار وزیر نفت دولت سیزدهم بر این مسئله که کشور به زودی با کمبود گاز در فصل سرما روبهرو خواهد شد، موجی از نگرانیها را در صنایع مختلف انرژیبر ایجاد کرده است که این نگرانی نه تنها متوجه تولیدکنندگان، بلکه متوجه بازارهای کالایی و سهامداران این شرکتها نیز میشود؛ زیرا نشاندهنده اختلالات در عرضه و تقاضا در بازار از یک سو و کاهش حاشیه سود بنگاههای مذکور و در نتیجه آسیب جدی به ترازنامهها و صورتهای سود و زیان آنان از سوی دیگر میشود که به عنوان یک ریسک اساسی مورد توجه سهامداران قرار خواهد گرفت. نگاهی به میزان مصرف گاز در بخشهای مختلف حکایت از آن دارد که بعد از نیروگاهها، صنایع کوچک و عمده و مصرف خانگی بیشترین میزان مصرف گاز را در اختیار دارند و این در حالی است که با محدودیتهای توزیع گاز، دولت مصارف خانگی را بر مصارف صنعتی اولویت میدهد.
بررسی تاثیرهایی که قطعی برق روی فرآیند تولید و سهام شرکتهای تولیدی کشور در فصل تابستان داشت، خود به خود میتواند پیشبینی بازارهای کالایی و سهام را از وضعیت این بنگاهها در سه ماه پیشرو نشان دهد؛ به خصوص در شرکتهای فولادی و پتروشیمیایی، کارخانههای سیمان، شرکتهای پالایشی و نیروگاهی باید انتظار چالشهای جدی را پس از قطعی احتمالی گاز در فصل زمستان یا اعمال سیاستهای محدودکننده در این ماهها را داشته باشیم.
فولاد یها نگران
به عنوان یک نمونه، فعالان صنعت فولاد اعلام میکنند از ۵۵ میلیون تن ظرفیت تولید فولاد در کشور، انتظار میرود در سال جاری ۳۰ میلیون تن آن تولید شود که قطعی برق در فصل تابستان و پیشبینی کسری تأمین گاز در فصل سرما (که به نوعی به ناترازی در حوزه برق نیز منجر خواهد شد) باعث شده نزدیک به نیمی از ظرفیت تولید در کشور در این صنعت تعطیل شود که این موضوع اثرات بسیار جبران ناپذیری را بر بدنه این صنعت وارد آورده و به عدم النفع و زیانی در حدود ۶ میلیارد دلار تنها در این صنعت منتهی شده است و این در حالی است که در قانون رفع موانع تولید آمده است که اگر هر کدام از خدمات برق، گاز یا نظیر آنها برای یک واحد تولیدی قطع شود و تولید آن واحد ضربه بخورد، خسارت ایجادشده باید توسط نهادهای مربوطه پرداخت شود.
در صنعت پتروشیمی نیز این موضوع نتایج مشابهی را نشان داده است؛ بررسیها حکایت از آن دارند که هر روز قطعی گاز در این صنعت ماهانه ۶۰۰ میلیون دلار و در مجموع در فصل زمستان رقمی در حدود ۲ میلیارد دلار کاهش درآمد به همراه دارد و این در حالی است که بازارهای صادراتی این صنعت نیز به شدت تحت تاثیر این چالش جدی است. این موضوع علاوه بر هزینه فرصتهای جدی در این صنعت، به زنجیره تأمین در این گروه نیز آسیبهای جدی وارد کرده است و تجربه سالهای گذشته نشان میدهد، صنایع پاییندستی که مصرفکنندگان مواد اولیه تولیدی شرکتهای پتروشیمی هستند از مشکلات ناشی از کاهش ظرفیت تولید در این صنعت به شدت آسیب میبینند؛ کمبود عرضه کالا در بورس کالا و تقویت بازار سیاه و رشد شدید قیمت مواد اولیه در کنار کمبود دسترسی به آن باعث میشود تولید در صنایع پاییندستی پتروشیمی نیز با اختلال روبهرو شود و این در حالی است که این صنایع نقش عمدهای در موضوع اشتغال و گردش مالی در کشور را بر عهده دارند.
بیشتر بخوانید:
افزایش آسیبهای صنعت سیمان
این مسئله در صنعت سیمان نیز اثرات مشابهی را به همراه دارد. عبدالرضا شیخان، دبیر انجمن کارفرمایی صنعت سیمان اخیرا در گفتوگویی اعلام کرده گاز مصرفی ۸۰ درصد کارخانههای سیمان کشور قطع شده یا خواهد شد و در سه ماه آینده با مشکل روبهرو میشوند. آنطور که شیخان میگوید، فاز اول قطع گاز کارخانجات سیمان از ۱۵ آبان ماه آغاز شده که از میان ۷۶ شرکت سیمان، گاز ۱۵ کارخانه در شمال و شرق کشور و همینطور آذربایجان قطع شده است. در فاز دوم که از ۲۵ آبان ماه آغاز شده گاز ۲۴ کارخانه دیگر قطع شده است و در فاز سوم قطعی گاز هم که از هفته گذشته آغاز شده، گازرسانی به تنها ۱۶ شرکت ادامه مییابد و گاز باقی شرکتها قطع میشود؛ یعنی بخشی از کارخانجات تهران، البرز و برخی از کارخانجات جنوب کشور همچنان گاز خواهند داشت.
این در حالی است که نگاهی به وضعیت بازار سیمان در سالهای گذشته نشان میدهد، اولا این صنایع با ذخایر کافی مازوت برای تولید روبهرو نیستند و از سوی دیگر استفاده از این ذخایر هزینههای تولید را در این شرکتها به شدت بالا میبرد و از سویی آسیبهای جدی استفاده از این نوع سوخت برای محیط زیست را نیز باید در نظر گرفت و در کل باید گفت، سناریوهای جایگزین در این شرکتها در شرایط کنونی قادر به پاسخگویی به نیاز تولیدکنندگان سیمان نیست و همانطور که تجربه سال گذشته نشان میدهد باید به زودی منتظر افزایش قیمت سیمان در نتیجه کسری عرضه این محصول در بازار باشیم.
نکته جالب در این بین آن است که قراردادهای واحدهای تولیدی سیمان با شرکت گاز هشت ماهه است، بنابراین در سه ماه باقی مانده از سال باید شرکتهای سیمان مصرف سوخت خود را از گاز به مایع تغییر دهند و ظاهرا این قرارداد به منزله توقف فرآیند تأمین سوخت صنایع در فصل زمستان نیست، بلکه صنایع میتوانند در این سه ماه سوخت مایع را از شرکت پخش فرآوردههای نفتی تأمین کنند. از طرفی طبق قرارداد منعقد شده بین شرکت گاز و صاحبان واحدهای تولیدی، صنایع باید از مخازن ذخیره سوخت مایع برخوردار باشند و این ذخیرهسازی را با هماهنگی شرکت پخش فرآوردههای نفتی ایران انجام دهند تا در فصل زمستان در تأمین سوخت مورد نیاز دچار مشکل نشوند. اما در عمل از آنجا که مصرف این نوع سوخت از سوی واحدها آلایندگی هوا را به دنبال دارد، در پایان فصل زمستان، هر واحد آلاینده باید طبق قانون یک درصد از میزان سود حاصل از فروش خود را برای جرایم آلایندگی به دولت پرداخت کند و این در حالی است که سوخت مایع کافی نیز برای همه صنایع در دسترس نیست و این دوگانگی در مسئله تأمین سوخت مایع برای شرکتهای سیمانی و فولادی عملا پاشنه آشیل سیاستهای جایگزین دولت محسوب میشود که به نظر میرسد دولت نیز در رفع این مشکل نتوانسته راهکارهای کاملی ارائه کند.
بازار سهام صف فروش میشود
در این بین برخی صنایع همچون فولاد و پتروشیمی به عنوان پیشرانهای بازار سهام، اثرگذاری بیشتری را در این بازار از خود نشان میدهند؛ به طوری که نوسان در سهام این گروهها میتواند کلیت بازار را با خود همراه سازد و این به معنای آن است که باید منتظر یخبندان در بورس در نتیجه قطعی گاز در این صنایع باشیم. زیان ناشی از تعطیلی خطوط تولیدی در این مجموعهها باعث کاهش گسترده سود در صورتهای مالی بنگاهها میشود که این زیان در قیمت سهام منعکس خواهد شد زیرا شرکتهای بورسی در این شرایط نخواهند توانست به پیشبینیهای درآمدی خود که پیشتر در سایت کدال منتشر میکنند، برسند که میتواند ضمن کاهش سودآوری، آنها را در معرض ضرر و زیان سنگین قرار دهد.
این در حالی است که در برخی صنایع همچون صنعت پتروشیمی، گاز علاوه بر آن که مصرف سوختی دارد به عنوان خوراک نیز مورد مصرف قرار میگیرد و این نشان میدهد این صنایع از دو منظر تحت تاثیر قرار میگیرند. این در شرایطی است که هر نوع کسری در تأمین نیاز این شرکتها، خسارتهای غیرقابل جبرانی را به زنجیره ارزش محصولات پتروشیمی و همچنین صادرات این حوزه وارد میکند.
در این بین البته به دلیل آن که قطعی گاز و برق در فصول مختلف، در سالهای گذشته تجربه بنگاههای مختلف را در پیشبینی درست درآمد و سود افزایش داده، این مسئله باعث شده پیشبینی سود این شرکتها منطقیتر شود و در نتیجه میزان انحراف از پیشبینی سود در این شرکتها زیاد نیست و در نتیجه در مقایسه با گذشته نسبتهای مالی معقولتری را شاهد هستیم، با این حال مسئله آن است که سهامداران نیز با عنایت به همین تجربهها با فرا رسیدن فصل سرما سیاستهای خود را در تنظیم سبد سرمایهگذاری تغییر میدهند و از سهام بنگاههای انرژی محور به سهمهای مستقل حرکت میکنند. با این حال از آنجا که این تغییر مسیر تدریجی نیست و نسبتا آنی است، این موضوع میتواند در هر حال برای بازار سهام مشکل آفرین باشد؛ هر چند در مقایسه با گذشته مدیریت شده است.
- حمزه بهادیوند چگینی - خبرنگار
- شماره ۴۲۵ هفته نامه اطلاعات بورس- صفحه ۶