معاملهگران کارکشته و قدیمی بازار سهام معمولا از شم اقتصادی و مالی خوبی برخوردار هستند. حال اگر این افراد از تحصیلات آکادمیک در حوزه اقتصاد هم برخوردار باشند، به شدت مورد توجه فعالان بازار قرار میگیرند و هر حرکتشان با دقت پیگیری میشود. مایک نورمن یکی از این افراد است.
همه فن حریف
مایک نورمن، اقتصاددان و معاملهگر کهنهکار وال استریت است که بیش از ۳۰ سال در بازارهای مختلف فعالیت کرده و تجربیات زیادی در زمینه معاملات به دست آورده است. در حال حاضر، نورمن سرشناسترین مرجع در امور معاملات، تأمین مالی و سرمایهگذاری بازار وال استریت به شمار میرود. او پیش از این به مدت ۱۰ سال با شبکه خبری فاکس نیوز همکاری کرده و بارها بر صفحه تلویزیون ظاهر شده و به تحلیل شرایط بازارها پرداخته است. به علاوه، در یک برنامه رادیویی معروف، به عنوان مجری، اخبار و تحلیلهای حوزه سیاست و اقتصاد را پوشش داده است. همچنین مدیریت تعدادی از بزرگترین صندوقهای سرمایهگذاری پوششی (تأمینی) را به عهده داشته است. نورمن فارغالتحصیل دانشگاه پنسیلوانیاست و از دانشگاه کالیفرنیا مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد دارد.
مایک نورمن سالها عضو هیأت مدیره چندین غول بازار از جمله بورس کالای نیویورک، بورس کالای شیکاگو، بورس کالای کامکس و بازار آتی (مشتقههای مالی) نیویورک بوده است. او همچنین پیش از این، مدیریت میز اختصاصی معاملات بانک کردیت سوئیس را نیز به عهده داشته است. مایک نورمن به عنوان یک مدرس و معلم، در حال حاضر به تدریس مباحث مربوط به معاملات ارزی (فارکس) به دانشجویان مشغول است. همچنین تحلیلها و تفسیرهای او از وضع اقتصادی، فعالیت شرکتها، قیمت سهام و کامودیتیها که در شبکههای خبری و توئیتر منتشر میشوند، طرفداران زیادی دارد. او بیش از ۴ هزار دنبالکننده در توئیتر دارد. نورمن یکی از طرفداران تئوری پولی مدرن (MMT) است. او مدت زمان طولانی را صرف تغییر و تصحیح تصورات نادرست درباره این تئوری کرده است. تفسیرهای متعدد وی درباره این تئوری هنوز هم در رسانههای مختلف منتشر میشود.
تئوری پولی مدرن
تئوری پولی مدرن، یک چارچوب کلاناقتصادی ناسازگار با تئوریهای غالب است. این تئوری میگوید: کشورهای دارای اقتدار و حاکمیت پولی همچون آمریکا، انگلستان، ژاپن و کانادا که مدام سرگرم هزینه کردن، اخذ مالیات و استقراض بر اساس پول بدون پشتوانهای هستند که کنترل کامل آن را در دست دارند، وقتی پای هزینه کردن دولت در میان باشد، با هیچ محدودیت اجرایی در زمینه کسب درآمد روبهرو نمیشوند. به بیان سادهتر، چنین دولتهایی برای تأمین هزینههای خود تکیه چندانی به مالیات یا استقراض ندارند چون بدون محدودیت قادر به چاپ پول مورد نیاز (هر قدر که باشد) هستند. آنها به طور انحصاری مدیریت چاپ پول را در اختیار دارند. بر این اساس، از آنجا که بودجه این دولتها هیچ شباهتی به بودجه معمولی خانوارها ندارد، سیاستهای آنها نباید تحت تاثیر هراس از افزایش بدهی ملی قرار گیرد. تئوری پولی مدرن، باورهای رایج درباره چگونگی تعامل دولتها با اقتصاد، ماهیت پول، استفاده از مالیات و کسری بودجه را به چالش میکشد.
- علی دانیال - روزنامهنگار