از آنجا که سازوکار عرضههای اولیه همیشه محل پرسش و دغدغه دولت، فعالان بازار و ناشران بوده، روشها هر چند وقت یک بار بازنگری میشود اما نکتهای که مطرح میشود اینکه بازار به بازدهی عرضههای اولیه عادت کرده است و این پیش فرض مطرح است که عرضههای اولیه لزوماً با بازدهی بالا همراه خواهد بود. چنین دیدگاهی باعث میشود سرمایهگذاران بدون بررسی شرایط شرکت برای دریافت حداکثر میزان سهم در عرضههای اولیه تلاش کنند.
هرچند تجربه نشان داده، شرکتها در عرضه اولیه سودآورند اما در دنیا لزوما این گونه نیست و شاخصهایی دربورسهای مختلف برای سنجش عملکرد عرضههای اولیه طراحی و محاسبه میشود. به عنوان مثال، شرکت S&P شاخصی برای IPO دارد. در بورسهای هند، بمبئی و فوتسی در آسیا و اقیانوسیه نیز این شاخص محاسبه میشود؛ مثلا متوسط بازدهی سالانه شاخص S&P IPO (عرضههای اولیه در حوزه آمریکا) در ۵ سال گذشته نزدیک ۱۷ درصد وبازدهی شاخص S&P united states که متعلق به شرکتهای ایالات متحده است، دراین بازه زمانی ۱۷.۶ درصد بوده است. به عبارت دیگر، متوسط بازدهی IPO ها در آمریکا کمتر از شرکتهایی بوده که در ایالاتمتحده معامله میشوند. بازدهی IPO درهند ۲۴ درصد و شاخص اصلی بورس هند ۱۴ درصد بوده است. بازدهی فوتسی در حوزه آسیا و اقیانوسیه ۱۵ درصد و IPO آن ۲۴ درصد بوده است. در ایران اما متوسط بازدهی سالانه IPO در بازه زمانی پنج ساله ۲۲۱ درصد بوده در حالی که متوسط بازدهی شاخص کل ۷۲ درصد بوده است یعنی اختلاف بازدهی IPO نسبت به شاخص اصلی در بورس ایران بیشتر از دنیاست. در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، IPO بازدهی تضمین شده نمیدهد و اختلاف بازدهی از روند کلی بازار چندان زیاد نیست. این نشان میدهد که در عرضههای اولیه به زیان ناشر عمل شده است؛ از یک طرف زیانی به ناشر تحمیل و از طرف دیگر این عرضهها بین تعداد زیادی از شرکتکنندگان تقسیم میشود.
- بیشتر بخوانید:
معاملات الگوریتمی؛ افزایش نقدشوندگی و کاهش رفتارهای هیجانی
عادت سرمایهگذاران به بازدهی تضمین شده نه تنها باعث میشود سودی عاید سرمایهگذاران نشود بلکه زیانی به ناشر تحمیل خواهد شد و انگیزه برای عرضه در بازار سرمایه کاهش مییابد. علاوه براین؛ تحمیل برخی الزامات چون بازارگردانی به ناشر نیز مسئله دیگری است که مطرح میشود. ماهیت ریسکی بودن خرید سهام در عرضههای اولیه از جانب سرمایهگذار و قانونگذار پذیرفتنی نیست. تمامی عرضههای اولیه حتما نباید سود هنگفتی را نصیب سرمایهگذار کند در حالی که این سود زیانی است که نصیب ناشر میشود، بنابراین برای تحول در سازوکار عرضه اولیه، اولین گام تائید این پذیرش است که عرضه اولیه حتما نباید سود هنگفتی داشته باشد در غیر این صورت نمیتوان شاهد تحول در سازوکار عرضه اولیه باشیم.
با این توضیحات، بهترین راهکار تغییر ذهنیت و پیش فرضها از عرضههای اولیه است. یعنی اول از همه باید بدانیم هدف از عرضه اولیه تامین مالی ناشراست یا سود سرمایهگذار. برفرض اینکه هدف سود سرمایهگذار باشد، تامین مالی ناشر در گزینه بعدی قرار میگیرد بنابراین ضرورت دارد این پیش فرض تغییر کند. بازار باید روال اصلی خود را پیدا کند؛ بازارسرمایه بازاری ریسکی است و سود تضمین شدهای در بازار وجود ندارد و افراد حرفهای باید وارد آن شوند و غیرحرفهایها از طریق نهاد ناظر دراین بازارحضور یابند. اگر این دیدگاه پذیرفته شود، از سود سرمایهگذار بهتر حفاظت میشود.
- رضا کیانی - مدیر تحقیق و توسعه بورس تهران
- شماره ۴۲۶ هفته نامه اطلاعات بورس- صفحه ۴