این روزها در اخبار و روزنامهها مساله کمبود برق و سرمایهگذاری جهت تولید آن بهدرستی موضوع کارشناسی مکرر است. یک حساب دو دو تا چهار تا میگوید امروز برای ساخت یک نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی سیکل ترکیبی بالغ بر ۵۰۰ میلیون دلار (حدود ۱۵۰۰۰ میلیارد تومان) سرمایهگذاری نیاز است.
از منظر ارزشگذاری پروژه (project valuation)، سرمایهگذار در ایران زمانی انگیزه سرمایهگذاری برای ساخت این نیروگاه را دارد که سرانگشتی حداقل ۳۰ درصد بازده سرمایه گذاری (حدود ۴۵۰۰ میلیارد تومان سود برای ایجاد چنین نیروگاهی) داشته باشد.
در ۵۵ سال گذشته با ولخرجی دولتها و چاپ بیحساب و کتاب پول و تناسب نداشتن آن با رشد تولید ناخالص داخلی کار را به جایی رساندیم که از یک طرف سرمایهگذاری به ریال بسیار سرمایه بر شده (با دلار ۱۰۰ تومان مبلغ سرمایهگذاری برای ساخت نیروگاه یادشده میشد ۵۰ میلیارد تومان و نه ۱۵۰۰۰ میلیارد تومان) و از طرف دیگر با فشار دادن گلوی تولیدکننده اجازه رشد قیمت خدمات تولید برق را متناسب با این تورم افسارگسیخته (کاهش شدید ارزش پول ملی) به ایشان ندادهایم. (یک نیروگاه تیپیکال سیکل ترکیبی با چنین ظرفیت در حال حاضر در بهترین حالت ۲۵۰ میلیارد تومان سود میسازد!) ۴۵۰۰ میلیارد تومان سود کجا و ۲۵۰ میلیارد تومان سود کجا..!
- بیشتر بخوانید:
- صندوقی با دو شخصیت
با ادامه این رویه کمتر سرمایهگذاری در کشور توجیه اقتصادی دارد مگر اینکه انگیزههای دیگری در میان باشد.
ذهنیت به اقتصاد اصلاح شود، خودجوش سرمایهگذاری صورت میگیرد و نیازی به موعظه و نصحیت و دستور ندارد. سرمایه خود هوشمند است و با اتخاذ سیاست گذاری یکپارچه و صحیح که موجب اصلاح انگیزه سرمایه گذاران شود راه خود را پیدا میکند.
- عباس گمار- مدیر ارزش گذاری شرکت تامین سرمایه نوین