بازارگردانی در بازار سرمایه همانند استانداردهای بینالمللی نیست. ساختار کسب و کار بازارگردانی مثل بازارهای دنیا خیلی سودآور تعریف نشده است، اما به دلیل کارکرد نامناسبی که در بازار سرمایه شکل گرفته است همه انتظار دارند سهم را در قیمتهای پائین خریداری کنند و بازارگردانها با قیمتهای بالا تحویل بگیرند در حالیکه این اقدام در هیچ جای دنیا منطقی نیست بنابراین، هر چند بازارگردانها با چالشهای عدیدهای روبهرو هستند، اما نمیتوان عبارت شکست خورده را برای آنها به کار برد.
برایاینکه بازارگردانان به کسب و کار سودآور تبدیل شوند باید سازوکارهای معاملاتی و محدودیتهای پیش روی آنها اصلاح شود. اگر این اتفاق رخ دهد، منابع زیادی وارد میشود و بازارگردانها نقش مثبتی را در بازار ایفا خواهند کرد در غیر این صورت، منابع کوچک و محدود ناشران و سهامداران که به صورت تکلیفی وارد صندوقهای بازارگردانی میشود، کفایت این میزان گردش سهم را نمیکند و نمیتوانند در بازار نقش بزرگ و موثری ایفا کنند.
بازارگردانان در بسیاری از کشورهای دنیا به تنظیم بازار کمک میکنند در ایران اما هرچند در بازار سرمایه نقش تاثیرگذاری ایفا نکردهاند و راه طولانی در پیش دارند اما نمیتوان گفت شکست خوردهاند.
قطعا منابع سهامداران عمده و ناشران نمیتواند به تنهایی منجر به بازارگردانی درست و اصولی شود، بنابراین برای بهبود وضعیت بازارگردانان سازوکارها باید به گونهای اصلاح شود که منابع سایر ذینفعان و سرمایهگذاران وارد شود.
جدای از موارد ذکر شده اما محدودیتهای نوسان قیمت یکی از چالشهای پیش روی بازارگردانها محسوب میشود چرا که آنها عملا تفاوتی با سایر فعالان ندارند. علاوه براین؛ هماکنون محدودیتهای قابل توجهی چون اصلاح قیمتی و صفهای فروش عامل بازدارندهای است که بازارگردانی را به وضعیت مطلوب نمیرساند. از این رو، اگر محدودیتهای دامنه نوسان برداشته شود، بازارگردانها نقش خوبی را ایفا خواهند کرد.
- بیشتر بخوانید:
با توجه به اینکه در همه جای دنیا بازارگردانی در راستای تنظیم بازارها وجود دارد ما نیز باید از جایی به این مبحث ورود میکردیم اما شاید در مقطع نامناسبی این اقدام اجرایی شد چرا که حضور بازارگردانان دراین شرایط عملا باعث زیان آنها شد. همچنین، از آنجا که بازار ریزشی بود، بازارگردانها فقط خریدار بودهاند و اصلاح قیمتها به دلیل محدودیتهای دامنه نوسان دیر اتفاق میافتاد بنابراین، بازارگردانان عملا مجبور میشدند فردا با زیان سهمی که امروز خریداری کردهاند،
روبهرو شوند.
در چنین شرایطی بازارگردانان آنطور که باید وشاید رشد نمیکنند. با همه این توضیحات اما، وجود بازارگردانها یکی از الزامات بازار است، اما دستورالعملهای فعلی و سازوکارهای معاملاتی اجازه تعریف ساختار درست را نداده است بنابراین، ضرورت دارد ساختارها اصلاح شود. همچین باید تعریف درستی از بازارگردانی داشته باشیم تا آنها تبدیل به کسب و کار سودآور و موفق شوند درحالی که هماکنون بازارگردانی به صورت یک طرفه به نفع بازار عمل کرده که منطق درستی نیست.
بازار سرمایه در حال رشد است و نمیتوان انتظار داشت در کوتاه مدت به اهداف مورد نظر دست یابد، اما با همه اینها چشمانداز خوب و مثبتی برای بازارگردانی وجود دارد به شرط اینکه زیرساختهای آن مهیا شود.
- علی تیموری شندی - مدیرعامل گروه مالی کاریزما
- شماره ۴۲۷ هفته نامه اطلاعات بورس- صفحه ۴