هر سهم یا اوراق بهادار برای آنکه در بازار رسوب نکند و حرکت داشته باشد، نیازمند وجود بازاری از سوی خریدار و فروشنده است؛ این خریداران و فروشندگان را بازارگردان مینامند. بازارگردانها، معاملهگرانی با حجم بالایی از نقدینگی هستند که همواره برای خرید یا فروش اوراق آمادهاند. در عصر فناوری، سرعت و سهولت خرید و فروش سهام یک موهبت است که بازارگردانها از آن استفاده میکنند. گزافه نیست اگر بگوییم بدون بازارگردانها، حجم معاملات به شدت کاهش مییابد و بازار به خواب میرود. نگاهی به تعداد بیشمار بازارگردانها در بازارهای سهام، اوراق بدهی، ارز و... از اهمیت این شرکتها در رونق معاملات حکایت میکند.
با این وجود و برخلاف اهمیت بازارگردانی اما، برخی از کارشناسان معتقدند بازارگردانی طرحی شکست خورده است در حالی که برخی دیگر با رد چنین اظهاراتی تاکید میکنند که برای بازارگردانان نمیتوان لقب شکستخورده را به کار برد چرا که ازنگاه این گروه، از ۳۱ شهریور ۹۹ که شرکتها ملزم به داشتن بازارگردان شدند تا به امروز هر چند شروع فعالیت بازارگردانان باعث بهبود نسبی در معاملات و افزایش نقدشوندگی بازار شد اما به دلیل آنچه محدودیت منابع نامیده میشود، بازارگردانان نتوانستند آنطور که باید و شاید در بازار موفق عمل کنند. با این حال، اما این کارشناسان، وجود رکن بازارگردان در شرایط نوسانات شدید بازار را ضروری میدانند اما تاکید دارند که برایاینکه بازارگردانان به کسب و کار سودآور تبدیل شوند باید سازوکارهای معاملاتی و محدودیتهای پیش روی آنها اصلاح شود.
بر اساس آمار، ۶۵۶ شرکت بورسی و فرابورسی در بازار سرمایه پذیرفته شدهاند که از این تعداد ۲۸۶ شرکت بازارگردان دارند. همچنین از میان این شرکتها، ۱۵۷ شرکت همچنان بازارگردانیشان فعال است و ۱۲۹ شرکت دوره بازارگردانیشان پایان یافته است، همچنین ازمیان شرکتهای بازارگردانی شده، ۲۸۶ شرکت فرابورسی است.
ضرورت حضور بازارگردانها البته با اصلاحات
محمد نیکوپور، مدیر سرمایهگذاری صندوق بازارگردان صباگستر با بیاناینکه براساس قوانین و دستورالعملها، بازارگردانی، با هدف تنظیم عرضه و تقاضا، کاهش نوسان قیمت و افزایش نقدشوندگی صورت میگیرد و مطلقا کنترل قیمت (چه افزایش و چه کاهش) در حوزه مسئولیت بازارگردان نیست، گفت: تحقق اهداف مورد نظر رابطه مستقیم با تامین منابع (نقد و اوراق) صندوق بازارگردان دارد که این امر در بازار سرمایه ما به دلیل بازه زمانی (ابتدای مهر ۹۹ که بازار در نیمه روند نزولی خود بود) جدی شدن فعالیت صندوقهای بازارگردانی به صورت مطلوب صورت نگرفت.
او تاکید کرد: در حال حاضر صندوقهای بازارگردان با مجموع خالص ارزش بیش از ۶۰ همت و ارزش معاملات ماهانه بیش از ۱۰ همت در بازار سرمایه کشور به عنوان یک بازیگر جدید حضور دارند و در حد منابع در اختیار به اهداف قانونی مورد انتظار از آنها رسیدهاند. نیکوپور با اشاره به اینکه وجود بازارگردان در بازار سرمایه کشور نیاز است، توضیح داد: الزام قانونی به بازارگردانها میتواند به پویاتر شدن این بازار کمک شایانی کند اما در این زمینه باید اصلاحاتی صورت گیرد. بهعنوان مثال؛ تعهد قانونی بازارگردانی باید تنها متوجه سهامداران عمده (دارای کرسی هیات مدیره و به صورت تضامنی) باشد و ناشر از تعهد تامین منابع معاف شود زیرا بازارگردانی یک فرآیند دو طرفه است؛ به این صورت که صندوق در روند صعودی باید با فروش سهام نقدینگی از بازار جذب کند که در روند نزولی آن را صرف خرید سهام کند. بنابراین؛ با توجه به اینکه مالک ورقه بهادار یک شرکت سهامداران آن هستند و ناشر ورقهای در اختیار ندارد، در روند صعودی نمیتواند از بازار جذب منابع کند و در روند نزولی ناچار است از جریان نقدی شرکت به بازارگردان منابع تزریق کند که این خود به طور مستقیم سودآوری شرکت را با چالش مواجه میکند. او اضافه کرد: در دستورالعمل فعلی بازارگردانی، حداقلی برای تامین منابع (چه نقد و چه ورقه سهام) صندوق بازارگردان الزام نشده است و صندوقهای بازارگردان در قبال مسئولیتی که بر عهده دارند عملا هیچ اهرم فشار قانونی در مقابل سهامداران عمده برای جذب منابع ندارند که این رخداد موجب بینظمی در روند بازارگردانی و زیانده شدن شدید این صنعت در دوره نزولی میشود.
مشکلات بازارگردانها را هم ببینید
محمد جواد کشاورز، کارشناس بازار سرمایه کمبود منابع نقدی و سهمی از طرف ناشرو سهامدار را از جمله مشکلات بازارگردانها برشمرد و گفت: ناشر برای تامین نقدی باید از سرمایه در گردش پرداخت کند و امکان دارد تولید و عملیاتش با مشکل روبهرو شود. سهامدار عمدهای که درمعرض از دست دادن مدیریت شرکت است حساسیت ویژهای برای دادن سهم به بازارگردان برای انجام فعالیت بازارگردانی دارد. او دومین مشکل را مربوط به دستورالعمل جدید بازارگردانی بورس و فرابورس دانست و اضافه کرد: اگرچه این نهادها به دنبال افزایش کارایی و انجام هرچه بهتر فعالیت بازارگردانی هستند اما موجب ایجاد یکسری محدودیتها در فعالیت بازارگردانی شدند.
کشاورز گفت: با توجه به مشکلات موجود منجی بودن بازارگردانها غیرمنطقی است اما شروع فعالیت بازارگردانی باعث بهبود نسبی در معاملات و افزایش نقدشوندگی بازار شد و اگر این مهم یک سال یا دو سال زودتر عملیاتی میشد، شاهد وضعیت فعلی بازار نبودیم. به گفته کشاورز، اگر عطش شدید خریداران در رشدها و رالیهای شدید بازار در سالهای ۹۸ و ۹۹ توسط بازارگردانها تامین میشد و الزام به وجود بازارگردان وجود داشت، حباب گستردهای را در بازار شاهد نبودیم و بازارگردانها نیز نقدینگی لازم را برای بهبود وضعیت فعلی داشتند. کشاورز با اشاره به اینکه بازارگردان برای بازارگردانی باید نظر سهامداران خرد، سازمان بورس و فرابورس و ناشر و سهامدار عمده در بازار را جلب کند، گفت: انتظارات سهامدار خرد عمدتا انتظار افزایش قیمت وافزایش نقدشوندگی سهام است. بورس و فرابورس انتظار فعالیت هر روزه بازارگردان برای افزایش نقدشوندگی بدون در نظر گرفتن محدودیت منابع را دارند. ناشر یا سهامدار عمده نیز انتظار دارد نقدشوندگی سهم با کمترین میزان تامین آورده سهم یا نقد از بازارگردان صورت گیرد. او تاکید کرد: هر چند نقدشوندگی رسالت اصلی بازارگردانی است اما محدودیت منابع، نه تنها بازارگردانان را برای انجام رسالت اولیه و اصلی با مشکل روبهرو کرده است بلکه نتوانستهاند آنطور که باید و شاید در بازار موثر باشند بنابراین داشتن سایر انتظارات از بازارگردانان منطقی و معقول به نظر نمیرسد ضمناینکه بازار تعریف درستی از فعالیت بازارگردانی ندارد.
فعالیت بازارگردانها در هر کشور تابع مقررات و آییننامههای مصوب مقام ناظر بورس در آن کشور است. در واقع، حقوق و مسئولیتهای بازارگردانها بر اساس بورس و نوع ابزارهای مالی که مورد استفاده قرار میدهند، متفاوت است. بازارگردان ممکن است یک فرد یا شرکت عضو بورس باشد. در برخی کشورها، هر شرکت ملزم به انعقاد قرارداد با دستکم یک بازارگردان (به نام حامی رسمی) است.
- ارمغان جوادنیا - خبرنگار
- شماره ۴۲۷ هفته نامه اطلاعات بورس- صفحه ۴