به دلیل مسائل سیاسی و اجتماعی رخ داده در سالهای گذشته و نااطمینانی جامعه به آینده خود، فرهنگ کوتاه مدتی در همه ابعاد زندگی مردم ایران رسوخ پیدا کرده است، حذف برنامهریزی از زندگی روزمره تبدیل به عادت شده است و به همین دلیل اهداف اقتصادی یک تا دو ماهه حتی با سودهای بسیار کمتر ترجیح داده میشود تا اینکه به دنبال کسب منفعت بزرگتر در زمان طولانیتری باشید. بنابراین، این یک موضوع کلی است و به فرهنگ تبدیل شده است.
چنین مسئلهای در بازار سرمایه هم صدق میکند، در سالهای گذشته وقتی صحبت از بازار سرمایه میشد منظور جمعیت دو تا سه میلیونی فعال در بازار سرمایه بود که عمدتا سابقه طولانی تری در بازار داشتند و با تحلیل و برنامهریزی آشنا بودند اما به دلیل شرایط پیش آمده جمعیت دو تا سه میلیونی در سال ۹۸و۹۹ به جمعیت ۴۰تا۵۰ میلیون نفر تبدیل شد و با افزایش قابل توجه افراد فعال در بازار سرمایه مواجه شدیم که قاعدتا این افراد تجربه ای در بازار نداشتند و به دلیل شرایط خاص پیش آمده به سمت بازار متمایل و سوق داده شدند، عده کثیری علاقهمند بودند که منفعت کوتاه مدت و نوسانی از بازار دریافت کنند و بعد خارج شوند بنابراین جامعه بورسی ما به جامعه بورسی کوتاهمدت تبدیل شد، جامعهای که با بازار، تحلیل، برنامهریزی بلندمدت و صبر آشنا نیست بنابراین مشخص است که رفتارهای بازارسرمایه و نوسانات مربوط به قیمتها به سمت هیجانی شدن و بدون برنامه بودن سوق پیدا میکند. بهنظر میرسد یکی از مشکلات اصلی که بازار سرمایه گرفتار آن است جامعه شناختی است. مشکل بازار زمانی حل میشود که یک تا دو سال از این هیجانات بگذرد و افرادی که با دید کوتاه مدت وارد بازار شدند با سود یا ضرر یا خستگی بازار را ترک کنند و آنهایی که ماندنی هستند، خود را با بازار تطبیق دهند، با تحلیل و بررسی، با خواندن گزارشات و پیشبینیهای بلندمدت آشنا شوند که بعد از گذشت چندسال تعداد آدمها و جامعهای که در بازار سرمایه باقی میماند جامعهای باشد که خود را با شرایط بازار، تحلیل و بررسی اخبار و صورتهای مالی تطبیق داده باشد و جامعه متعادل و یکدست شود، این موضوع نیز با هیچ راهکاری به جز زمان حل نمیشود.
اما از نگاه دیگر ازجمله پارامترهای تأثیرگذار که فکر میکنم میتواند به بهبود بازار کمک کند؛ باز کردن دامنه نوسان است که به سرعت بازار را به تعادل میرساند، حال یا به جهت منفی و یا به جهت مثبت. باز کردن دامنه نوسان ممکن است موجب سود یا زیان کوتاه مدتی تعداد زیادی از سرمایهگذاران شود. اما جلوی فرسایش را خواهد گرفت و انرژی جدیدی به بازار تزریق خواهد کرد.
موضوع بعدی نرخ بهره است، سپرده ۲۱ درصدی که در حال حاضر بانکها به سرمایهگذاران میدهند و اوراقی که با بازده ۲۳تا۲۴ درصدی میتوان تهیه کرد، پولهای بزرگ را به این سمت سوق میدهد که در محدوده امنی خود را نگه دارند و با ۲۳تا۲۴ درصد بازدهی حداقل بخشی از تورم را اینگونه پوشش دهند، با این بازده اوراق با درآمد ثابت و سپردهها پولهای بزرگ ترجیح ﻣﯽدهند ریسک بازار سرمایه و عدم اطمینانی که در آن وجود دارد را تحمل نکنند بنابراین بهنظر میرسد کاهش نرخ سپرده و نرخ اوراق با درآمد ثابت یا توقف فروش اوراق دولتی موضوعی است که به شدت به بهبود بازار کمک خواهد کرد.
- احسان حاجی علی اکبر - مدیرعامل شرکت مشاور سرمایهگذاری هدف حافظ