به گزارش صدای بورس- عبدالله بهرامی درخصوص پیشبینی معافیت کامل بیمهای در خصوص بیمه شدگان بدون کارفرما از جمله مشمولان قانون بیمههای اجتماعی قالیبافان، بافندگان فرش و شاغلان صنایع دستی شناسهدار در لایحه بودجه ۱۴۰۱، اظهار کرد: باید دید ساز و کار آن به چه طریق خواهد بود و چگونه اجرا خواهد شد.آنچه مهم است نحوه تخصیص بودجه برای پوشش معافیت کامل بیمهای است که همواره در مورد آن کوتاهی میشود.
به گفته وی، تنها ۲۲۵ هزار بافنده تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی هستند و بیمه مابقی قالیبافان قطع شده است. در حال حاضر بافندگان فرش تنها میتوانند تحت پوشش بیمه اجتماعی صندوق روستاییان و عشایر قرار بگیرند.
مدیرعامل اتحادیه تعاونیهای فرش دستباف در ادامه با ابراز گله مندی از تصمیم وزارت صمت در انتقال مرکز ملی فرش به وزارت میراث فرهنگی، گفت: در کمال ناباوری تصمیمی غیر کارشناسانه گرفته شده که خوش یمن نیست.جنس میراث فرهنگی، بازرگانی و صنعتی نیست و کار فرهنگی انجام میدهد در حالی که فرش از جنس تولید و بازرگانی و صنعت است.
وی ادامه داد: این تصمیم در چارت مصوب وزارت صمت گرفته شده و دو وزیر توافق کردند که مرکز ملی فرش را به دل میراث فرهنگی ببرند اما معتقدم با این کار جایگاه فرش از آنچه اکنون هست پایینتر آمده و کم کم از بین میرود.
به اعتقاد بهرامی این انتقال نه تنها هیچ سنخیتی با سیاستگذاریهای میراث فرهنگی ندارد بلکه به زیان هنر صنعت فرش و قالیبافان خواهد بود؛ چون جنس فرش از جنس مواد اولیه، بازرگانی و واردات و صادارت است.
به گفته این مقام تعاونی، به نظر میرسد که مسئولان حجم صادرات فرش را در حد خشکبار تلقی کرده و آن را به وزارتخانه دیگری سپردهاند؛ درحالی که این صنعت صادرات یک میلیارد دلاری داشته و به دلیل کوتاهیها و برخی مسایل غیر کارشناسی و مهمتر از آن مصوبه تعهد ارزی بانک مرکزی در سال ۱۳۹۷ که همچنان در حال اجرا است، صادرات فرش امروز به ۶۰ میلیون دلار رسیده است.
مدیرعامل اتحادیه تعاونیهای فرش دستباف تصریح کرد: در ازبکستان یک وزارتخانه به نام وزارت ابریشم تاسیس کردهاند تا از این طریق به صنعت فرش و صنایع دستی خود بها بدهند ولی ما به جای آنکه وزارت فرش را تشکیل بدهیم و صنعت نساجی را متحول کنیم؛ مرکز ملی فرش را به دل زیرمجموعههای وزارت میراث فرهنگی میبریم اما این کار کمکی به شاغلان این صنعت و قالیبافان نمیکند.
بهرامی گفت: مرکز ملی فرش در وزارت صمت تخصصیتر بود و تجربه چندین ساله داشتند ولی مشخص نیست که آیا برای انتقال آن به میراث فرهنگی برنامهای مدون شده و سند راهبردی آن چیست؟