صدای بورس- حبیب علیزاده؛ نورچشمی وال استریت در روزهای بحرانی کرونا در حال غرق شدن است. شرکتهای موسوم به SPAC (شرکتهایی که برای تملک با هدف ویژه شکل میگیرند) که در سال 2020 با هدف بورسی کردن استارتاپهای موفق و پرطرفدار «سیلیکون ولی» وارد صحنه کسبوکار شدند، این روزها وضع خوبی ندارند.
برخلاف عرضههای اولیه سنتی، شرکتهای SPAC به عنوان نهادهای مدرن با قابلیت دسترسی بالاتر، امکان حضور سرمایهگذاران خرد در کنار مدیران پولی حرفهای را فراهم میکنند. SPACها که گاه با عنوان «شرکتهای چک سفید» نیز نامیده میشوند، کار خود را به عنوان شرکتهای واسطهای و پوستهای آغاز کردند. هدف اصلی این شرکتها، تملک شرکتهای خصوصی برای ادغام و عرضه سهام آنها در بورس است. از آنجا که این شرکتهای خصوصی با شرکتهای حاضر در بورس ادغام میشوند، میتوانند از برخی الزامات مربوط به عرضه اولیه شانه خالی کنند.
بر اساس اعلام وال استریت ژورنال، تعدادی از شرکتهایی که از طریق SPACها وارد بورس شدهاند، این روزها در وضع مناسبی به سر نمیبرند. کارشناسان، بیثباتی بازار به ویژه نوسان سهام بخش فناوری مالی و شرکتهای ادغام شده با SPACها را عامل این وضع میدانند. تعداد زیادی از سرمایهگذارانی که از این طریق اقدام به خرید سهام شرکتهای استارتاپی کرده بودند، به دلیل افت شدید قیمت سهام، از سرمایهگذاری خود ابراز پشیمانی کردهاند. آلکس وگت از ایالت میشیگان در این باره گفت: «هرگز تصور چنین روزی را نمیکردم. ظاهرا قرار نیست یک روز سبز هم داشته باشم.» یک سال قبل، ارزش پورتفوی او که عمدتا از سهام شرکتهای استارتاپی تشکیل شده بود، به یک میلیون دلار رسید اما امروز به 500 هزار دلار کاهش یافته است.
درس مهمی که بازار ایران میتواند از سقوط SPACها بگیرد، این است که عرضه هر ابزار موفق در بازارهای جهانی تضمینی برای موفقیت آن در بازار داخلی نیست. این موضوع نیازمند توجه قانونگزاران و مقامهای بورس است، چون تضمین موفقیت یک ابزار مالی خارجی در بازار داخل، تنها از طریق بازتعریف آن ابزار بر اساس واقعیتهای بازار داخلی محقق میشود نه کپیبرداری صرف آن.